"اینکه بعضی از استعدادهای فوتبال به دلیل آمارهای کامپیوتری رد می شوند، افتضاح است. اگر در زمان من این آمارها وجود داشت، آژاکس باید مرا در تست رد می کرد. وقتی 15 ساله بودنم، نمی توانستم توپ را با پای چپ 15 متر و با پای راست شاید 20 متر به جلو شوت کنم. توانایی من، تکنیک و دیدِ من بود و این ها با کامپیوتر قابل بررسی نیست." |
بیش از چهار دهه از تحول لاماسیا می گذرد.تحولی که عامل اصلی آن را بدون شک می توان یوهان کرایوف نام برد.ریاست بارسلونا در سال ۱۹۷۹ به پیشنهاد یوهان کرایوف ساختمان لاماسیا را بازسازی کرد تا از ان برای تربیت استعداد های جوان استفاده کنند.این پیشنهاد کرایوف به نوعی الهام از باشگاه قبلی خود،یعنی آژاکس صورت گرفت.
گیلرمو امور.اولین محصول اکادمی بلوگرانا.از همان کودکی تعصب را اموخته است.با عشق در خدمت تیم است،عشقی که از کودکی یاد گرفته است.فیزیک بدنی؟قد مناسب؟هیچ کدام او با پاهایی پرورش یافته است که اجازه ندهد توپ از زیر پایش فرار کند.او یاد گرفته فوتبال را پیچیده نکند بلکه ساده بازی کند.کرایوف در مورد لاماسیایی های ان دوران می گوید:
من نوجوانان کوتاه قامتی مانند آلبرت فرر ، سرگی یا گیلرمو آمور داشتم ؛ بازیکنانی که هیکل خوبی نداشتند اما توپ را با لمس خود نوازش می کردند و مانند موش ها حریف را تحت فشار قرار می دادند. |
کرایوف به بارسلونا بر می گردد اما اینبار در قامت مربی.کرایوف با بومی در دست.اندکی برزیلی،اندکی هلندی با چاشنی لاماسیا.اثری زیبا در خور نام بلوگرانا،برای ثبت در دل تاریخ.اما صبر کنید این اثر هنوز تمام نشده است.قرن جدید لاماسیایی های جدید با مربی جدید.اینبار بوم دست چه کسی است؟
بازهم یک هلندی دیگر.به جامانده از هلند رویایی رینوس میشل.با اندیشه هایی بزرگ،در پی ساخت بلوگرانای نوین.اینبار از کجا اروپا؟امریکای جنوبی؟افریقا؟.اینبار با رنگین کمانی از ستارگان مختلف.اما لاماسیا اینبار پررنگ تر از همیشه.ورود اندرس به تیم اصلی نوید یک هافبک دیگر می دهد.از ان طرف استعداد هایی همچون ژاوی و کارلوس پویول سال های قبل اضافه شده اند.
سه سال بعد.بارسلونا بر قله ی فوتبال اروپا.با ستاره هایی از سرتاسر دنیا.بازی هایی روان،جذاب و البته بسیار لذت بخش.در این میان سخنان فاتح توپ طلای ان سال،رونالدینیو در مورد یکی از استعداد های لاماسیا جالب است:
"این جایزه می گوید من بهترین بازیکن جهان هستم ، اما حتی بهترین بازیکن بارسلونا نیستم
لئو مسی بیشتر مرا به یاد مارادونا می اندازد ، چپ پا و کوتاه قد ، مسی در کنار کاکا و کریستیانو رونالدو بهترین بازیکن جهان است."
"برای ما جای تعجب نیست. از آنجا که او با ما شروع به تمرین کرد، ما می دانستیم چنین مسیری را طی خواهیم کرد. روزی توضیح خواهم داد که من در دوره تولد یکی از بزرگان فوتبال بودم: لئو مسی."
|
پپ گورادیولا،امده است تا دین خود را ادا کند.در لاماسیا بخاطر فیزیک بدنی اش تقریبا اخراج شد.اما بازهم مرد هلندی.بازهم اویی که به راستی برای بلوگرانا فرشته نجاتی است،ناجی پپ می شود.برای سالیان طولانی رهبر خط میانی بارسلونای رویایی کرایوف.برگشت دوباره.اینبار درقامت مربی.طوفانی که بلوگرانا فصل قبل شاهد ان بود ارام می شود.ققنوس دوباره از خاکستر اوج می گیرد.این بار با لاماسیا،با کسانی که از دل بلوگرانا بیرو امده اند.عشق،تعصب،وفاداری همه و همه در تیم دیده می شوند.بزرگان تاریخ به احترام این عشق و وفاداری همه کلاه از سر بر می دارند
حالا نسل جدید؛ به امید فرداهای روشن.برگ های سفید دفتر تاریخ که اماده نوشته شدن هستند. فردا چگونه خواهد بود؟
+نظرتون راجع به لاماسیایی های جدیدمون چیه؟