محمد حسن یوسفیآره منتها تا سوار شدم یادم افتاد به راننده گفتم آقا من کیفمو یادم رفته از خونه بر دارم پیاده میشم گفت آقا نمیخواد کرایه بدی گفتم برگشت و چیکار کنم گفت بهت کرایه شو میدم خلاصه رفتیم جایی که پیاده شدم دیدم داره دست میکنه تو پولاش قد پول کرایه برگشت بهم بده که ازش نکرفتم و برگشتنی از همکارم قرض کردم و یه هفته بعد دوباره تو ایستگاه تاکسی دیدم و کرایشو حساب کردم