حاتمی کیا را اوایل دوست داشتم نه بخاطر فیلمهاش.چون انقدر فیلم های با کیفیت دیدم که سینمای ایران یکجور شوخیه دربرابر این همه آثار فاخر.ولی یکجور صداقت و سادگی تو کاراش دیده میشد و من همیشه مشتری فیلم های جدیدش در زمان جشنواره فجر بودم.کم کم اون سادگی جای خودشو داد به زرنگی و نون به نرخ روز خوردن.
فیلم آخرشم خروج که دیگه افتضاح.
فیلمی که سعی میکند فریاد بزند و بهجای پرورش موضوع و ایجاد زمینه منطقی، حرفش را در قالب بیانیههای سیاسی، اجتماعی با احساسگرایی در گوش مخاطب فریاد بزند.
خروج نمونه فریادهایی است که از حاتمیکیا در این سالها به یاد داریم. به نظر میرسد گاهی این فریادها بیشازحد احساساتی و فکرنشده است. در مواردی هم به نظر میرسد دردی در باطن و نهادش پنهان است. در هر صورت فیلم خروج، اثری خارج از محدودهای که از ابراهیم حاتمیکیا میشناسیم و به یاد داریم، نیست. در واقع فیلمی است در تناسب با نگاه و سلیقه سازندهاش.
ازلحاظ سینمایی فیلم کیفیت بالایی ندارد. شتابزده ساخته شده و داستان منسجمی ندارد. با اینکه همچنان نقاط مثبتی که از کارگردان با تجربهای مثل حاتمیکیا انتظار میرود، در فیلم وجود دارد، اما این وجوه مثبت و قطعههای جذاب فیلم و تصویرهایی که گاهی چشمنواز هستند، کم است و انتظاری را که از فیلمساز سرشناس و مسلطی مثل حاتمیکیا وجود دارد، برآورده نمیکند. البته کاری ندارم که چه امکاناتی در اختیار فیلمساز بوده و چه لجستیکی را برایش بسیج کردهاند. مثلاً چه تعدادی تراکتور یا ماشین در اختیارش قرار دادهاند و... . به هر حال از این امکانات استفاده سینمایی کرده و صحنههای چشمگیری با آنها خلق کرده است. ولی اینها فیلم را جلو نمیبرند.
«فیلم شعاری است، قصه محکمی ندارد و شخصیتهایش شخصیتهای پروردهای نیستند، بلکه بیشتر نمایندههایی هستند که قرار است حرفهای فیلمساز را به گوش مخاطب برسانند و با توجه به انتظاری که از او میرود، شاید منتظر فیلم پختهتر و منسجمتری از وی بودیم. اما در این موج منفی که علیه فیلم را افتاده، نباید فراموش شود که فیلم واجد امتیازهای مثبتی هم هست. حرفهای خوبی مطرح میکند و از لحاظ تکنیک و اجرا، وجوه برجستهای دارد. اما فیلم چهار ستاره و کاملی نیست.»
فیلمهای حاتمیکیا در گذر زمان ارزیابی و داوری خواهند شد و هر کدام در جایگاهی قرار میگیرند که ممکن است با جایگاه زمان اکرانش متفاوت باشد. کما اینکه روبان قرمز زمانی که اکران شد، فیلم موفقی نبود، ولی بعدها به یکی از آثار برگزیده کارنامه حاتمیکیا تبدیل شد. حاتمیکیا فیلمسازی فعال است و دارد فیلم میسازد. شاید اگر همین چند سال پیش کارنامهاش را متوقف میکرد، بهعنوان یک اسطوره در تالار افتخارات سینما به او ارجاع داده میشد و مثلاً تقوایی دیگری میشد که همه میگفتند چرا فیلم نمیسازد. ولی فردی که حرف میزند و دیکته مینویسد، غلط هم دارد. انسانی که حرف میزند حاشیه هم دارد. حاتمیکیا حرف میزند. به همین دلیل هنوز برای جمعبندی کارنامه فیلمسازیاش زود است. باید راهش را برود، نمودار و مسیرش را کامل کند بعد ارزیابی کنیم که این فیلمساز در اوج است یا در حضیض.
شب خوش