مینودشت یکی از شهرهای استان گلستان در شمال شرقی ایران است. این شهر مرکز شهرستان مینودشت است. ترکیب جمعیتی این شهرستان متنوع است این شهر شامل اقوام محلی ساکن همچون طبری(کتولی، استرآبادی و مازندرانی)، قزلباش، کرد، تات و مهاجران قدیمی از جمله آذری و فارسی زبانها (سیستانی، خراسانی و شاهرودی) هستند. زبانهای گفتاری رایج، ترکی برای قزلباشها بوده و فارسیزبان مشترک مردم است. همچنین اکثریت مردم این شهر از مهاجران قدیمی قزلباش بوده و در انتهای اسم فامیلی آنها «لو» مثل قره سوفلو ، بشارت لو، سرایلو، کرامتلو، پسرکلو، قزلسفلو(همچنین قزل سوفلو و قزل سفلو)، مصطفی لو، ممشلو، قره جانلو، قره چماقلو وجود دارد. از دیگر پسوندهای مشترک در نام فامیلی در مینودشت «لی» است. مثل قره سفلی، قزلسفلی، ممشلی، سنجه ونلی،سلمانی، قره محمودلی، آقامحمدی.
رضاشاه پهلوی گاه به مینودشت سرکشی میکرد و در یکی از این بازدیدها در سال ۱۳۱۳ خورشیدی دو ماه پیش از بازدید درخواست کرد که حداقل دو ساختمان در مینودشت بنا شود. وی در بازدید خود نایب صادقخان را به خاطر بنای ساختمانها ستود و به او طلا بخشید اما به دلایلی نامعلوم وی را از سرپرستی املاک گوکلان برکنار کرد. رضاشاه کشت پنبه و کنف و کرچک و کشف حجاب را در منطقه مینودشت ترغیب کرد.
شهر مینودشت از جمله شهرهای استان گلستان است که ریشه در تاریخ و فرهنگ منطقه دارد این شهر در دورههای مختلف نامهای گوناگونی داشتهاست از جمله نامهایی که برای این شهر ذکر شدهاست، کبودجامه، حاجیلر، سنگرلر و سنگر حاجیلر، دشت مینو و مینودشت میباشد. در سفری که سیدمحمد خاتمی رئیسجمهوری سابق به مینودشت داشت، این شهر را دشت بهشت نامید.
قدیمیترین نامی که برای مینودشت بیان میشود کبودجامه میباشد، در مورد این که چرا در گذشته مینودشت را کبود جامه مینامیدند دلیلی بیان نشدهاست با توجه به اینکه در قرون نخستین اسلامی برخی قیامهایی که علیه حکومت وقت شکل میگرفتند با تغییر رنگ لباس این قیامها به مردم معرفی میشدند چنانکه قیام ابو مسلم خراسانی علیه حکومت بنی امیه با تغییر رنگ لباس به سیاه، به «سیاه جامگان» معروف شد. به نظر میرسد نامیده شدن منطقه مینودشت به کبودجامه نیز بیشتر به خاطر یک قیام و حرکت سیاسی علیه حکومت وقت بوده باشد.
از زمان شاه عباس اوّل صفوی به بعد کبودجامه، حاجیلر نامیده میشود علت این نامگذاری مهاجرت گروهی از اقوام ترک (قزلباش) به نام حاجیلر به این شهر میباشد چون مهاجران از طایفه حاجیلر بودهاند نام طایفه خود را بر این شهر نهادهاند. رابینو در مورد وجه تسمیه حاجیلر از قول نصیرالکتاب چنین مینویسد: «محمد حسن خان جلایر خود را فرمانروای جلگه گرگان اعلام نموده، اعلان استقلال داده بود، موقعی که پادشاه ایران برای سرکوبی او لشکر فرستاد، به قلعه ماران پناه برد یکی از معتمدین او به نام حاجی را ایرانیان رشوه دادند این شخص ارباب خود را به دام انداخت و برای پاداش این کار ماران کوه و مجاور آن ناحیه بحاجی داده شد، دهات حاجی لر اقامتگاه اولاد اوست و از این جهت حاجی لر نام دارد.»
در زمان حکومت قاجاریه علاوه بر نام حاجیلر به نام سنگر و سنگر حاجیلر برمیخوریم. رابینو که در زمان قاجاریه (۱۲۸۸و ۱۲۸۹شمسی) به این مناطق سفر کردهاست دهات سنگر حاجیلر را متعلق به حاجیلر میداند.
به نظر میرسد علت نامیده شدن قسمتهایی از حاجیلر به نام سنگر به دلیل موقعیت استراتژیک این منطقه بودهاست زیرا هرگاه مردمان حاجیلر در معرض خطر تهاجم قرارمی گرفتند برای در امان ماندن به نواحی کوهستانی رفته و در آنجا سنگر میگرفتندچون روستاهای کوهستانی این مناطق متعلق به حاجیلر بودند بنابراین به سنگر حاجیلر (محل پناه مردم حاجیلر) معروف شدند. خود مینودشت نیز به عنوان یک روستای بزرگ سنگر نامیده میشدهاست و سه روستای خوردیماق، پسرک و قره محمودلو روستاهای تشکیل دهنده مینودشت میباشند شناسنامههای قدیمی مردم مینودشت نیز این نکته را تأیید میکند، در این شنا سنامهها در کنار بلوک حاجیلر نام قریه سنگر ذکر شده و سپس نام سه روستای خوردیماق، پسرک و قره محمودلو آورده شدهاست برخی نیز سنگر را محله پسرک میدانند چون در سال ۱۳۰۲ هـ. ش مردم حاجیلر با سنگر بندی در خانهها با مهدی شاه فندرسکی در محلهٔ پسرک جنگ سختی میکنند بنابراین از آن به بعد علاوه بر پسرک، حاجیلر را هم سنگر مینامند. (این که نام سنگر از سنگر بندی مردم حاجیلر دردرون خانهها در جنگ با مهدی شاه بوده کاملاً اشتباه است زیرا کلنل ییت در سفرنامه خود (زمان ناصر الدین شاه) و کتاب نخبه سیفیه محمد علی قورخانچی (زمان مظفرالدین شاه) و رابینو در کتاب مازندران و استر آباد (اوایل حکومت احمد شاه) به کرات از سنگر و سنگر حاجیلر نام بردهاند)
منطقه مینودشت که در طول تاریخ نامهای گوناگونی داشتهاست از سال ۱۳۱۸ به بعد مینودشت نامیده میشود. منطقه مینودشت فعلی نام تاریخیش کبودجامه بود ولی از زمان ورود و اسکان حاجیلرها به این ناحیه نام آن را تغییر داده حاجیلر نهادند تا در زمان رضاشاه پهلوی که به خاطر طبیعت بکر و چشمانداز زیبای آن اسم مینودشت را بر آن انتخاب کردند. البته تغییر نام حاجیلر به مینودشت در دو مرحله انجام شدهاست ابتدا در تاریخ ۲۶ آبان سال ۱۳۱۸ «دشت مینو» نامیده میشود هنوز مدتی از این نام جدید نگذشته بود که دوباره تغییر نام داده و در تاریخ ۲ دی سال ۱۳۱۸ به «مینودشت» معروف میشود.
مهاجرت به مینودشت در دوره قاجار:
الف- گرایلیها: با آنکه قاجارها طوایف مهاجری بودند که در زمان شاه عباس اول به استرآباد کوچانده شدند، در زمان آقا محمد خان با توجه به اهمیت منطقه مینودشت عدهای از ترکان گرایلی به این منطقه کوچانده میشوند چنانکه برخی محققین بر این عقیدهاند که آن عده از ترکهای مینودشت که از ایل گرایلی هستند توسط آقا محمد خان از کالپوش به این منطقه کوچانده شدهاند. رابینو نیز بر این عقیده است که گرایلیها را آقا محمد خان از کالپوش به مازندران آورد. ایل گرایلی از زمان حکومت ایلخانان در دشت حلقه ساکن بودند اما بعد از مدتی به منطقهٔ گوکلان مهاجرت کردند ولی بر اثر فشار اقوام ترکمن و ازبکان از آنجا به کالپوش مهاجرت نمودند و در زمان آقا محمد خان تعدادی از آنها دوباره به حاجیلر کوچانده شدند. در حال حاضر خانوادههایی با نام خانوادگی «گرایلو» و «گرایلی» در مینودشت و گالیکش زندگی میکنند.
ب-کودریها: ملکونوف که سفرنامه خود را در زمان ناصرالدین شاه نوشتهاست از طایفهای به نام «کودر» نام میبرد که در بلوک کوک ساکنند و بلوک آنها شامل روستاهایی است که اکثر آنها مثل قلعه قافه، چمانی بالا وچمانی پایین، ترسه، آهنگر محله، دوزین، دورجین، برنجوین و کلاسره جزء روستاهای منطقه مینودشت میباشند. ملکونوف دربارهٔ این طایفه مینویسد: «در بیشتر دیهات کوک سر و فندرسک طایفه کؤدر ساکنند این طایفه شهرنشین و ده نشین نباشد بلکه حالت صحرا نشینان و بیابانیان دارند و بهر سو گردش همی کنند … در محاکم و داوری سیم تنی را از خود میانجی سازند و به تیراندازی و نخجیر گری نام بردارند.»
ج- روسها (ملقان): مهاجرین مردمان منطقه روسیه سفید که مالقان نامیده میشدندتعدادی از این مهاجرین روسی به مینودشت نیز مهاجرت کردند، کمیسر روس در سال ۱۲۹۲هـ. ش ۲۰۰ نفر از آنها را که برای کشت و زرع به گنبد قابوس وارد شده بودند در دشت حلقه اسکان میدهد برخی از مهاجرین نیز در حاشیه شهر مینودشت ساکن شده بودند و به کار کشاورزی میپرداختند، اهالی مینودشت به آنها مَلَقان میگفتند ملقانهای مینودشت علاوه بر زبان مادری خود به زبان فارسی نیز صحبت میکردند و فرزندان آنان به همراه کودکان مینودشتی به مدرسه میرفتند. ملقانها تا سال ۱۳۱۸ در مینودشت بودند تا اینکه در این سال طی سفری که رضاشاه به مینودشت داشت تعدادی از زنان ملقانها از او درخواست میکنند تا به سرزمین خود بازگردند، با درخواست آنان موافقت میشود و تعداد زیادی از آنان به سرزمین خود در روسیه بر میگردند، اما از این گروه تعداد کمی در مینودشت باقی ماندند عدهای نیز به شهر گنبد رفتند و در آنجا ماندگار شدند.
شهرستان مینودشت با مساحتی در حدود 700 کیلومترمربع در ناحیه شرقی استان گلستان و در دنباله دامنه کوههای البرز شرقی واقع شده است. و با گرگان مرکز استان گلستان 116 کیلومتر فاصله دارد. این شهرستان از جنوب به استان سمنان و از شرق به شهرستان گالیکش ، از غرب به شهرستان آزادشهر و از شمال به شهرستان گنبد کاووس محدود است. ارتفاع این شهرستان از سطح دریا حدود 901 متر می باشد. ناهمواری های این شهرستان از دو قسمت کوهستانی و جلگه ای تشکیل شده است. قسمت کوهستانی آن دنباله کوههای البرز شرقی است. نقاط کوهستانی شهرستان مینودشت از سوی شرق از طریق ارتفاعات پارک ملی گلستان به ارتفاعات بجنورد متصل می گردد. شهرستان مینودشت در سال 1369 از شهرستان گنبد کاووس جدا و بصورت یک شهرستان مستقل در آمده است . و شامل شهر مینودشت و دو بخش مرکزی و کوهسارات و سه دهستان ( چهل چای ، قلعه قافه ، کوهسارات ،) و....روستا است.
شهرستان مینودشت با 700 کیلومتر مربع %2/4 ازخاک استان گلستان را به خود اختصاص داده و بین 55 درجه و 13 دقیقه و 30 ثانیه تا 56 درجه و یک دقیقه طول شرقی و 37 درجه و 29 دقیقه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ در قسمت شرق استان واقع شده و با مرکز استان (گرگان ) 110 کیلومتر فاصله داشته و بلندی آن از سطح دريا 180 متر است.
آب و هوای مينودشت معتدل و مرطوب بوده و بيشترين و كمترين درجه گرما، به ترتيب 45 درجه بالای صفر و 2 درجه زير صفر گزارش شده است. همچنين ميزان بارندگی سالانه به طور متوسط حدود 450 ميلی متر است. مردم مينودشت آريايی نژادند و به زبان فارسی و تركی سخن می گويند. مسيرهاي ارتباطي و دسترسي به اين منطقه را راه مينودشت - گنبد كاووس به درازای15 كيلومتر، راه مينودشت - آزادشهر به درازای 25 كيلومتر و مسير مينودشت – به گالیکش به درازای 10 كيلومتر تشكيل ميدهند. از لحاظ اقلیمی از دو قسمت کوهستانی و جلگه ای تشکیل شده آب و هوای آن در ارتفاعات معتدل و کوهستانی و در نواحی کم ارتفاع و جلگه ای به آب و هوای معتدل نیمه گرمسیری تبدیل می شود. بادهای گرم پاییزی، زمستانهای سرد، تابستانهای گرم ومرطوب و هوای دلچسب و مطبوع بهار از ویژگیهای منحصر به فرد شهرستان مینودشت است. مینودشت بدلیل شرایط جغرافیایی منابع آبی متنوعی دارد که ( دارای 4 رودخانه و20 چشمه ) رودخانه های نرمآب و چهل چای در بخش مرکزی و چشمه های گرو در دوزین ، ارویس در ده چناشک، آق چشمه در تفرجگاه چهل چای و مینو در مبارک آباد از معروفترین آنها بشمار می روند. ضمن اینکه سد نرمآب نیز بروی رودخانه نرمآب در دهنه روستاهای جنگلده در حال احداث است و رودخانه های چهل چای و خرمالو از آزادشهر نیز به این سد از طریق تونل هدایت می شوند.
حمدا… مستوفی ( مورّخ ایرانی ) و سیّاح و جهانگرد معروف انگلیسی … در سفرنامه خودش این مطلب را ارائه می کند « کبودجامه منطقه ای بود بین خوارزم و استرآباد (گرگان امروزی) که مردم در آن سکونت داشتند . »
مردم کبودجامه پس از استیلای مغولان بر خوارزم به این منطقه آمده و مسقر می شوند ، پس از انحطاط دولت و تمدن جرجان که توسط حملات مغول صورت گرفت ، منطقه جرجان زیر سیطرۀ حکومت کبود جامه ها قرار گرفت . از نظر شرایط بومی – اقلیمی و طبیعی ، مورخان به نکته جالبی اشاره می کنند و آن اینکه : « کبود جامه منطقه ای بوده بسیار عریض و پهناور با باغهای انگور و تولیدات وسیع ابریشم و غلّه که نشان از آبادانی منطقه داشته است . » ولی در اواخر سنه هشتم در اثر حمله تیمور این منطقه رو به انحطاط میگذارد . بعد از کلمه کبود جامه لفظ « حاجیلر » به این منطقه اطلاق شد که بنا به منابع موثق حاجیلرها ، طایفه ای از گرایلوها می باشند ، که آنها هم بخشی از کبودجامه ها بوده اند . سیاح و جهانگرد انگلیسی در سفرنامۀ مازندران خودش معتقد است : محمدحسن خان جلایر در استرآباد اعلام استقلال میکند و حکومت مرکزی برای سرکوب این قیام سپاهی را به منطقه اعزام میکند ، محمدحسن خان جلایر به محلی به نام قلعه ماران ( منطقه ای وسیع و چشم نواز میان رامیان و روستای قلعه قافه ) متواری می شود ، درآنجا یکی از معتمدین محمدحسن خان به نام «حاجی» مخفیگاه او را به حکومت مرکزی گزارش داده و حکومت مرکزی هم به رسم سپاس منطقه قلعه ماران و مناطق مجاور آن را ( که بعدها حاجیلر نامیده شد ) به او واگذار کرد . از نمونه های برجسته ای از کاوش های باستان شناسان در منطقه می توان به غار کیارآم اشاره کرد . چارلز مک بورنی یکی از اساتید دانشگاه کمبریج لندن در سال ۱۳۴۲ که در این منطقه گمانه زنی هایی انجام داده و ۵۰ حلقه چاه حفاری کردند ، که در این حفاری ها توانستند بقایای حیواناتی که امروزه نسل آنها منقرض شده را پیدا کنند که این خود نشان از غنای تمدن منطقه دارد .
شغل مردم مینودشت کشاورزی، بازرگانی و تجاری است. نوغانداری نیز در اقتصاد شهر نقش مهمی را ایفا میکند. کارخانجات آرد، شالیکوبی، کارخانه پنبه پاککنی، سرد خانه، سیلوی بزرگ و شهرک صنعتی و غذایی از مراکز مهم تولیدی و صنعتی این شهر است. باغهای میوه، برنج، غلات (گندم، جو و دانههای روغنی نظیر گلزا و سویا)، توتون، سیگار، ابریشم، حبوبات و صیفیجات از محصولات کشاورزی مینودشت است. از صنایع دستی مهم مینودشت میتوان به نوغانداری و ابریشم بافی، نمد مالی، سوزن دوزی، حصیر بافی و گلیم بافی و بافت قالی و قالیچه اشاره کرد. سوغات این شهر حلوای آماج، سرغربیلی، نان پادرازی، جزحلوا و خاویار از سوغاتیهای مینودشت است.
جاذبه های مینودشت
آرامگاه مختوم قلى: شاعر پرآوازه تركمن در روستاى آق تقاى در فاصله 60 كیلومترى مرز پل قرار دارد كه مهمترین جاذبه گردشگرى این شهرستان و كلاله است. مختوم قلى یكى از شخصیت هاى ادبى و حماسى تركمن به شمار مى آید و به ویژه در ادب و هنر جمهورى تركمنستان از جایگاه ویژه اى برخوردار است.
قلعه ماران مینودشت: یكى دیگر از مهمترین دیدنى هاى این منطقه است. بنا به یك روایت تاریخى قلعه ماران همان پایتخت دوم پارت ها (اشكانیان) است كه تیرداد آن را ساخت و به دارا موسوم شد و گفته مى شود همان «داریون» یونانى هاست.
قلعه سلیمان بوقه مینودشت: قلعه سلیمان بوقه در حدود3کیلومترى ضلع شرقى روستاى ترسه از توابع دهستان دوزین در بخش گالیكش شهرستان مینودشت قرار دارد .از نظر موقعیت طبیعى و جغرافیایى در ناحیه كوهستانى ـ جنگلى بر بالاى كوهى به نام «بوقوتو» كه در حدود2000 متر از سطح دریاى آزاد بالاتر است جاى دارد. تنها راه دسترسى و صعود آسان به قلعه به دلیل قرار گرفتن در صخره هاى سنگى، پرتگاه هاى بلند و عمیق و شیب تند دیواره هاى سنگى از روستاى ترسه و جبهه غربى قلعه مى باشد. قلعه در بالاى كوه و مشرف پرتگاه ها و دره هاى سهمناك اطراف قرار دارد.
شهر تاریخى دشت حلقه: محوطه تاریخى ـ فرهنگى دشت حلقه در واقع شهرى مربوط به دوره اشكانیان است كه در دوره ساسانى و اسلامى بازسازى گردیده است. این شهر تاریخى در 12 كیلومترى غرب شهر مینودشت و در حاشیه روستایى به همین نام قرار گرفته است. عمده فعالیت مردمان این شهرستان كشاورزى و دامپرورى است ولى نوغاندارى دامنه وسیعى در این شهرستان دارد. صنایع دستى عمده آن شامل كارگاه هاى بافت قالى، قالیچه تركمنى ، نمدمالى و پارچه هاى ابریشمى و سوزن دوزى است. از مراكز مهم تولیدى و صنعتى مینودشت مى توان كارخانجات آرد، شالیكوبى، كارخانه پنبه پاك كنى، سردخانه و شهرك صنعتى و غذایى را نام برد. عمده محصولات كشاورزى این شهرستان، باغ هاى میوه، برنج، غلات، گندم، جو، بادام زمینى و دانه هاى روغنى نظیر (كلزا و سویا)، توتون، حبوبات و صیفى جات است.
آشنایى با امامزاده و زیارتگاه هاى شهرستان مینودشت: شهرستان مینودشت افزون بر آن كه یك شهرستان تاریخى و كهن مى باشد، یك سرزمین مذهبى با مردمانى بسیار متدین و مؤمن است، كه داراى امامزاده ها و زیارتگاه هاى بسیارى مى باشد، كه همگى آنها مورد احترام و تكریم عموم مردم منطقه و محل رجوع و زیارت شیفتگان اهل بیت است. (زیارتگاه امامزاده جعفر – زیارتگاه امام عبدالله روستاى ده عبدالله – امامزاده اسحاق روستاى قلمى- امامزاده موسى روستاى بازگیر- بقعه متبركه بابا تكیه – زیارتگاه بى بى حلیمه- بقعه متبركه سیدحسن نبى)
پارك ملى گلستان: از مهمترین گردشگاه هاى این شهرستان مى توان به پارك ملى گلستان كه نخستین پارك ملى ایران محسوب مى شود اشاره كرد. این پارك كه در مسیر جاده مشهد قرار گرفته باعث شده كه تمام مسافران را براى استراحت به اینجا بكشاند.
آبشار لوه، مینودشت: این آبشار یكى از زیباترین آبشارهاى ایران است كه در 20كیلومترى گالیكش و در 5 كیلومترى جاده اصلى (مشهد – گلستان) در كنار روستایى به همین نام واقع شده است. همجوارى این آبشار با پارك جنگلى گلستان ارزش توریستى ویژه اى به آن بخشیده است.
جنگل باقرآباد: در فاصله 10كیلومترى شهرستان مینودشت قرار گرفته كه روزانه پذیراى مهمانان زیادى از داخل و خارج شهرستان مى باشد كه در این جنگل شاهد طبیعت بكر و دست نخورده اى هستیم.
چراغ تپه مینودشت: یكى از تپه هاى بلندى است كه برروى شهر مشرف مى باشد و هر روز مردمان زیادى براى ورزش و تفریح به این محل مى آیند و از بالاى این تپه مخصوصاً هنگام غروب آفتاب خیلى دیدنى است. هر ساله برروى چراغ تپه جشنواره پارگلایدر و چتربازى برگزار مى شود و باعث شده كه گردشگران داخلى و خارجى در ایام نوروز به این شهر مسافرت نمایند و این موضوع زیبایى شهر را در این ایام صدچندان مى كند.
غار کیارام: غار کیارام یکی از مکانهای طبیعی و باستانی مینودشت است که در نزدیکی روستای فرنگ قرار گرفته است. دیوارههای داخلی غار آهکی و کف آن صخرهای است. در غار کیارام دو فسیل استخوان و سنگ چخماق کشف شده است که با بررسیهای انجامشده مشخص شد قدمت این غار به دوران پارینهسنگی و عصر آهن برمیگردد. کنار دهانه ورودی غار رودخانهای جریان دارد و محوطه اطراف غار بسیار تماشایی است. غار کیارام، که به غار وسط دل دل معروف است، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
..........................
آرشیو