رونالد کومان
رونالد در ۲۱ مارس ۱۹۶۳ متولد و در سال ۱۹۸۰ فوتبال حرفهای را آغاز کرد. اولین باشگه او تیم محل زادگاهش یعنی ”اف سی گرونیگن“ بود. کومان در ابتدای دوران فوتبال یک بازیکن خط حمله بود؛ اما پس از مدتی یک اتفاق عجیب و البته تکراری پست بازی وی را تغییر داد. بله، چند مدافع تیم دسته پائین لیگ هلند مصدوم بودند و مربی مجبور شد از وجود ولی در خط دفاعی بهره ببرد. آزمایش قابل قبول کومان نظر مربی را جلب نمود و او به این ترتیب رسماً تبدیل به یک مدافع شد.
شم گلزنی کومان با وجود حضورش در خط دفاعی بالا بود و در اولین فصل حضورش با چند ضربه آزاد زیبا دروازه رقیبان ”گرونیگن“ را گشود. با اینحال فصل کوچ فرار رسید. تیم بعدی او آژاکس نام داشت. کومان آنقدر جوان بود که در مدرسه فوتبال جوانان آژاکس پذیرفته شد؛ با اینحال آنچه او تصور میکرد با واقعیت تضاد آشکاری داشت. حضور وی در این تیم با مشکلات عدیدهای همراه بود. او با مربی اختلاف پیدا کرد و باشگاه را ترک نمود. آنچه خشم هواداران آژاکس را برانگیخت حضور وی در تیم رقیب یعنی آیندهوون بود. کومان در تمام ورزشگاهها از سوی هواداران آژاکس هو میشد. رونالد در نهایت بحران را پشت سر گذاشت و به روزهای اوج خود بازگشت. این جوان در آیندهوون بهترین بازیها را ارائه میداد. اولین بازیهای ملی او در یورو ۸۸ رقم خورد. جائیکه در کنار بزرگانی چون ریکارد، گولیت، فانباستن و ون بروکلن تحت نظر رینوس میشل یکی از بهترین تیمهای تاریخ فوتبال هلند را تشکیل داده بودند.
در جریان بازی مرحله نیمهنهائی یورو ۸۸ مقابل آلمان، کومان پیراهن اولاف تون را کشید و این حرکت باعث ایجاد جنجالهائی شد. هر چند این جنجال در سایه برتری هلند مقابل آلمان کمرنگ جلوه کرد؛ اما درس عبرتی بود تا رونالد بزرگ هرگز به مسائل حاشیهای روی نیاورد.
به هر حال در عرصه باشگاهی اوضاع برای کومان آفتابی بود؛ چرا که مدتی قبل از یورو ۸۸ همراه با آیندهوون به افتخار بزرگی رسید. تیم او به فینال لیگ اروپا رسیده و رویاروی بنفیکا (تیم فعلی کومان مربی) قرار گرفت. دفاع جانانه وی مقابل تیم به ظاهر قویتر، تحسین همگان را برانگیخت و در نهایت ضربات پنالی حکم به قهرمان تیم کومان داد. فصل کوچ فرا رسیده بود تیم رؤیائی بارسا چشم انتظار وی بود. حضور وی همراه با کامیابیهای پیدرپی بارسا، بیش از پیش مدافع مقتدر بارسا را در چشم علاقهمندان جای داد. اولین قهرمانی از سری کامیابیهای پیاپی بارسا قهرمان فصل ۱۹۹۱ لالیگا برای قهرمانی در اروپا نقشه کشیده بود. بارسا، بنفیکا تیم سرحال آنزمان را شکست داده و به فینال رسید. رقیب فینال تیمی به نام سامپدوریا شگفتیساز لیگ ایتالیا بود. برخلاف آنچه تصور میشد بارسا نتوانست سامپدوریا را به زانو درآورد. وقت اضافه در راه بود و البته یک ضربه آزاد. چه کسی میتوانست بارسا را نجات دهد؟ رونالد کومان. او پشت توپ ایستاد و از فاصله تقریباً ۴۰ متری، دروازه جیان لوکا پالیوکا را باز کرد. بارسا ۱۵ دقیقه مقاومت کرد و با سوت پایان، بزرگترین روز تاریخ باشگاه رقم خورد. کومان قهرمانی آبی و اناریها بود؛ هر چند آفتاب اقبال وی در این تیم نیز رو به غروب بود.
بارسا و کومان قهرمانیهای پیاپی را میشماردند؛ اما یک مصدومیت بد موقع تداوم آرزوهای کومان با پیراهن بارسا را ناممکن میساخت. در رده ملی کومان با هلند جامجهانی ۱۹۹۰ را تجربه نمود. هلند در گروهیکه انگلستان قدرت مطلق بود، به مدد گل زده بیشتر فراتر از ایرلند راهی دور دوم شد؛ اما آنجا یورگن کلینزمن و تیمملی آلمان آرزوهای وی را به باد فنا دادند. در یورو ۹۲ نیز او کنار نسل نوظهور، نتیجه مثبتی کسب نکرد. جدائی فانباستن ضربه بزرگی به تیم ملی هلند وارد آورده بود؛ اما هیچکس نمیدانست استحکام خط دفاعی هلند تنها به خاطر وجود مردی به نام رونالد کومان است.
جامجهانی ۱۹۹۴ پایان کار کومان در تیم ملی بود. او میخواست برای کشورش افتخاری بیافریند؛ اما خیلی وقت بود که هلند توانی برای افتخارآفرینی نداشت. ناکامی در جامجهانی ۱۹۹۴ پایان کار کومان در تیم ملی هلند بود. سراسر مردم هلند از او تقاضای بازگشت داشتند؛ اما او خونسردانه به تمامی درخواستها نه میگفت. چند ماه قبلتر کومان یک قهرمانی شگفتآور را همراه بارسا تجربه کرد. پایان دوران فوتبال وی در قطب دیگر فوتبال هلند یعنی فاینورد رقم خورد. به این ترتیب کومان علاون بر تمام افتخارات زمین سبز فوتبال در حاشیهسازی نیز جایگاه ویژهای یافت. در واقع او یکی از معدود هلندیهائی بود که حضور هر ۳ قطب بزرگ فوتبال این کشور را تجربه کرد. هر چند زندگی شخصی وی آنقدرها هم پر سروصدا نبود. کومان خیلی زود ازدواج کرد. خانه وی برخلاف اکثر فوتبالیستهای بومی قصری در آمستردام نبود بلکه خانه سفید کوچکی در زادگاهش بود.
الساندرو کاستاکورتا
آلساندرو کاستا کورتا، یکی از بازیکنان سال های پیش میلان است که در 41 سالگی با فوتبال خداحافظی کرد کاستاکورتا از 18 تا 20 سالگی در تیم جوانان آث میلان مشغول به بازی بود. پس از آن برای یک فصل به مونتزا رفت و بعد از 1 سال حضور دوباره به میلان برگشت ولی این بار به تیم بزرگسالان میلان باشگاهی که از سال 87 تاکنون در آن مشغول به بازی است. وی طی 18 سال حضور در میلان موفق به کسب 7 عنوان قهرمانی سری آ، 4 قهرمانی لیگ اروپا، یک جام حذفی ایتالیا، یک جام بین قاره ای و یک سوپر کاپ اروپا شده است. کاستا کورتا از سال 90 برای ایتالیا به میدان رفت و پس از 59 حضور ملی در سال 98 از فوتبال ملی خداحافظی کرد.
افتخارات:
1988: قهرمانی سری آ، قهرمان سوپر جام ایتالیا
1989: قهرمان جام قهرمانان اروپا، قهرمان سوپر جام اروپا، قهرمان جام بین قاره ای
1990: قهرمان جام قهرمانان اروپا، قهرمان جام بین قاره ای
1992: قهرمانی سری آ، قهرمانی سوپر جام ایتالیا
1993: قهرمانی سری آ، قهرمانی سوپر جام ایتالیا، مقام دوم لیگ قهرمانان اروپا
1994: قهرمانی سوپر جام ایتالیا، قهرمان جام قهرمانان اروپا، قهرمان سوپر جام اروپا، قهرمانی سری آ، مقام دوم جام جهانی آمریکا
1995: مقام دوم جام قهرمانان اروپا
1996: قهرمانی سری آ
1998: مقام دومی جام حذفی ایتالیا
1999: قهرمانی سری آ
2000: مقام دوم جام قهرمانان ایتالیا
2003: قهرمان جام حذفی ایتالیا، قهرمان جام قهرمانان اروپا، قهرمان سوپر جام اروپا
2004: قهرمانی سری آ
2005: مقام دوم جام قهرمانان اروپا
نمانیا ویدیچ
نمانیا ویدیچ سال 1981 در Dragoljub متولد شد . ویدیچ در 6 سالگی به همراه برادرش Dušan که از او بزرگ تر است در تیم محلی Jedinstvo Putevi مشغول به ورزش فوتبال شد . او به سرعت مراحل ترقی را طی کرد و در سن 12 سالگی به تیم Sloboda Užice پیوست . نمانیا در منطقه بالکان زندگی میکرد که در آن زمان جنگ های مختلفی در آن منطقه در جریان بود و خانواده اش تحت خطر بسیاری در این مورد بودند .
ستاره سرخ بلگراد و اسپارتاک موسکو دو سال و نیم پس از امضای قرارداد با Uzice در حالی که 15 سال بیشتر نداشت، تیم ستاره سرخ بلگراد نمانیا را به اکادمی باشگاه منتقل کرد . در زمان جنگ ارتش صربستان با کوزوو نمانیا در حالی که باید در ارتش حضور پیدا میکرد فوتبالیستی تمام وقت بود . او فوتبال حرفه ای را در تیم Spartak Subotica آغاز کرد. سال 2000 بود که وی به صورت قرضی به این تیم منتقل شد .
سپس نمانیا به ستاره سرخ بازگشت و در لیگ کشور یوگوسلاوی تحت نظر Zoran Filipović در سال 2002قهرمان یوگوسلاوی کاپ شد . او به سرعت بازوبند کاپیتانی را به دست آورد و در 67 مسابقه برای این تیم 12 گل به ثمر رساند . وی با ستاره سرخ پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت و نمانیا با ستاره سرخ در سال 2004 قهرمان لیگ صربستان و مونته نگرو و همچنین جام حذفی شد .
در ژولای 2004 به تیم اسپارتاک موسکو روسیه پیوست . اگرچه رقم این قرارداد دقیقا فاش نشد اما اعلام شد که ویدیچ تبدیل به گرانقیمت ترین مدافع تاریخ لیگ روسیه شد .
مـنچـسـتر یــونـایـتـد بعد از دو فصل حضور در اسپارتاک موسکو ، ویدیچ 25 دسامبر 2005 با قراردادی 7 میلیون پوندی به یونایتد پیوست و در سال 2006 اجازه بازی وی برای یونایتد صادر شد. یونایتد نزدیک به دو سال و نیم بود که ویدیچ را زیر نظر داشت و در نهایت فیورنتینا را در جذب وی شکست داد .
نمانیا پیراهن شماره 15 یونایتد را بر تن کرد و 25 ژانویه 2006 اولین بازی خود را برای یونایتد انجام داد وی در آن بازی به عنوان بازیکن ذخیره به جای نیستلروی در مسابقه برگشت مرحله نیمه نهایی جام اتحادیه وارد زمین شد . بازی که در نهایت با پیروزی 2-1 یونایتد خاتمه یافت .
16 فوریه 2006 ویدیچ خیلی زود اولین قهرمانی اش را با یونایتد جشن گرفت ، وی در بازی فینال جام اتحادیه مقابل ویگان در دقیقه 83 جای براون را گرفت .
در فصل 2006 - 2007 ویدیچ به همراه فردیناند ، زوج خط دفاعی یونایتد را تشکیل داد ، و توانست بعد از چند ماه حضور در یونایتد ، خود را ترکیب اصلی تحمیل کند و همراه با ریو ، یکی از برترین زوج های خط دفاعی اروپا را تشکیل دهند . نمانیا در آن فصل 25 بازی در لیگ برتر برای یونایتد انجام داد و در پایان مدال قهرمانی لیگ برتر را همراه با هم تیمی هایش بدست آورد .
ویدیچ اولین گل خود را در روز 14 اکتبر 2006 مقابل ویگان به ثمر رساند و کمک کرد تا تیمش 3-1 مقابل حریف به پیروزی برسد .
چندی بعد ، روز 4 نوامبر در پیروزی مقابل پورتسموث دومین گلش با پیراهن یونایتد و اولین گل خانگیش را برای یونایتد به ثمر رساند . 6 دسامبر نمانیا اولین گلش را در لیگ قهرمانان در مرحله گروهی برابر بنفیکا به ثمر رساند که در نهایت به پیروزی 3-1 یونایتد انجامید .
هشتم نوامبر 2007 ویدیچ قراردادش را به مدت 5 سال تمدید کرد که به این ترتیب وی را تا سال 2012 در یونایتد ماندنی میکرد .
در پایان فصل 2007- 2008 بار دیگر قهرمان لیگ برتر شد تا دومین قهرمانی پیاپی را در لیگ جزیره تجربه کند . او البته شانس حضور در فینال اروپا را نیز داشت و توانست همراه با یونایتد مدال قهرمانی لیگ قهرمانان را در سال 2008 کسب کند . در طول فصل او 32 بار در لیگ به میدان رفت و 1 گل به ثمر رساند.
2008 تا 2011
در فصل 2008 – 2009 او عضوی از خط دفاع مستحکم یونایتد بود که همراه با هم تیمی هایش موفق شدتد در 14 بازی پیاپی لیگ دروازه خود را بسته نگه دارند ، نقش او در این موفقیت کلیدی بود و در نهایت مدال قهرمانی لیگ را بدست آوردند .
همچنین نمانیا در لیست ابتدایی انتخاب برترین بازیکن FA در کنار چند هم تیمی خود قرار گرفت . عنوانی که در نهایت به رایان گیگز رسید . او البته به عناوینی همچون بهترین بازیکن فصل منچستر و بهترین بازیکن از نگاه هواداران دست یافت .
نمانیا در جریان دیدار با تاتنهام در فینال جام اتحادیه ، بعد از این که جایگزین اوشی شد ، در سمت راست خط دفاعی بازی کرد !
اغلب کارشناسان و هواداران ویدیچ را مدافع بسیار شجاع و قدرتمندی می نامند.و غالبا او را با استیو بروس مدافع سابق من یونایتد مقایسه می کنند چرا که ویژگی های این دو به هم شباهت زیادی دارد .
25 اکتبر 2009 ویدیچ در شکست 2-0 مقابل لیورپول بار دیگر از زمین اخراج شد تا برای سومین بار پیاپی در مقابل حریف سنتی از زمین بازی خارج شود ، اگرچه وی بعد از آن در دو بازی مقابل لیورپول موفق بود و همراه با یونایتد به پیروزی رسید ، بدون آنکه از زمین اخراج شود !
بیست و سوم ژولای 2010 در حالی که گفته می شد ویدیچ به رئال مادرید خواهد پیوست ، قرارداد خودش را با یونایتد تمدید کرد . این قرارداد جدید و 4 ساله ، 20 اگوست ثبت شد .
نمانیا اولین گلش در فصل جدید را مقابل اورتون در گودیسون پارک به ثمر رساند و در حالی که تیمش با این گل از حریف پیش افتاد ، در نهایت مسابقه به تساوی 3-3 رسید .
و اوایل همین فصل بود که فرگوسن تایید کرد ویدیچ جلوتر از گری نویل کاپیتان تیم است . 30 اکتبر ، نمانیا ویدیچ در بازی مقابل تاتنهام ، گل اول تیمش را مقابل حریف با ضربه سر به ثمر رساند ، این گل 1000مین گل یونایتد در تاریخ لیگ برتر در ورزشگاه اولدترافورد بود .
13 نوامبر 2010 ، ویدیچ گل حساسی را برای یونایتد در تساوی 2-2 این تیم با ویلا ، در دقیقه 85 به ثمر رساند .
2011ویدیچ در بازی برگشت مقابل ویلا نیز گلزنی کرد و گل سوم تیمش را به ثمر رساند ، چند هفته بعد ، در مسابقه مقابل چلسی ، ویدیچ بار دیگر از زمین مسابقه اخراج شد و در نهایت یونایتد در آن بازی 2-1 شکست خورد ، با این حال ویدیچ در بازی برگشت انتقام گرفت و گل دوم تیمش را در هفته سی و ششم مقابل چلسی به ثمر رساند . هفته بعد از ان با تساوی 1-1 مقابل بلکبرن ، ویدیچ و هم تیمی هایش به 19مین قهرمانی لیگ رسیدند .
آگوست 2011 ، ویدیچ فصل را با بازی جام خیریه مقابل سیتی آغاز کرد و در نیمه اول او و هم تیمی هایش دو گل دریافت کردند ، نمانیا بین دو نیمه تعویض شد و در نهایت یونایتد 3-2 پیروز شد .
هفته بعد یونایتد در اولین بازی لیگ مقابل وست بروم به میدان رفت ، که اصلا برای ویدیچ خوش یمن نبود، مصدومیتی که در نیمه دوم گریبان وی را گرفت ، اعلام شد که او را به مدت دو هفته از میادین به دور نگاه خواهد داشت اما چندی بعد اعلام شد که این مصدومیت بدتر از آن چیزی بود که تصور میشده است و ویدیچ 5 هفته به دور خواهد بود .
فرگوسن بعد از این که ویدیچ نزدیک به 5 مسابقه یونایتد را در لیگ از دست داد ، امیدوار بود که نمانیا در بازی مقابل لیورپول به میادین بازگردد که این اتفاق رخ نداد ولی چند روز بعد در پیروزی 2-0 مقابل اوتلول به میادین بازگشت ، برگشتی که یک کارت قرمز دیگر را برای وی دربرداشت و او در نیمه دوم از زمین مسابقه اخراج شد .
چند روز بعد ، بعد از آنکه داربی شهر منچستر که با شکست سنگین یونایتد همراه شد را از دست داد ، در بازی دور چهارم جام اتحادیه مقابل آلدرشات 90 دقیقه به میدان رفت . و سپس برای اولین بار بعد از مصدومیت ، در لیگ مقابل اورتون به میدان رفت .
7 دسامبر 2011 ، در جریان دیدار مقابل بازل در لیگ قهرمانان در اواخر نیمه اول بود که ویدیچ به شدت از ناحیه زانو آسیب دید و بعد از مسابقه بود که فرگوسن اعلام کرد نمانیا ادامه فصل را از دست خواهد داد.
سطح ملی
نمانیا جوان اولین بازی ملیش را در 12 اکتبر 2012 مقابل ایتالیا در چارچوب مسابقات مقدماتی یورو 2004 انجام داد . ویدیچ عضوی از دفاع 4 نفره شامل : Mladen Krstajić و Dragutinović و Goran Gavrančić معروف صربستان در مسابقات مقدماتی جام جهانی 2006 بود که فقط یک گل دریافت کردند و به Famous Four شهرت یافتند .
ویدیچ در دیدار مقابل بوسنی برای صربستان و مونته نگرو نقش کلیدی را ایفا کرد ولی پنج دقیقه به پایان بازی کارت قرمز گرفت اما نمایش درخشان وی باعث شد تا تیمش 1-0 پیروز شود .
در جام جهانی در دیدار اول مقابل هلند به دلیل محرومیت غایب بود و سپس در جریان تمرینات مصدومیت سختی داشت و به این ترتیب باعث شد تا وی ادامه مسابقات را از دست دهد و در جام جهانی به میدان نرود.
در مقدماتی جام جهانی 2010 با تیم ملی صربستان بالاتر از فرانسه و رومانی بهترین خط دفاعی را داشتند و به جام جهانی صعود کردند . صربستان در جام جهانی نمایش خوبی از خود ارائه نکرد و در نهایت در همان مرحله گروهی از مسابقات حذف شدند .
چندی بعد در مرحله مقدماتی یورو 2012 ، ویدیچ در بازی مقابل اسلوونی پنالتی حساسی را از دست داد که در نهایت باعث شد تا تیمش با شکست از رسیدن به یورو باز ماند . دو هفته بعد وی اعلام کرد که دیگر برای تیم ملی کشورش بازی نخواهد کرد و این گونه خداحافظی خود را از بازی های ملی اعلام کرد.
ویدیچ بهمراه منچستر 15 جام از جمله یک لیگ قهرمانان و 5 لیگ جزیره فتح کرد. این مدافع صربستانی بهمراه ریو فردیناند خط دفاعی مستحکمی بوجود آورده بود. ویدیچ در سال 2014 به اینتر پیوست و دو فصل نیز در این تیم بازی کرد. نمانیا ویدیچ 56 بار نیز برای تیم ملی صربستان به میدان رفت.
ویدیچ بشدت بین هواداران من یونایتد محبوب بود و الکس فرگوسن نیز علاقه زیادی به او داشت. جدا از عملکرد فنی بسیار خوب می توان دلیل اصلی محبوبیت ویدیچ را جدیت، سخت کوشی و شجاعت او در بازی عنوان کرد. بارها دیده شد که ویدیچ سرش را در برابر ضربه مهاجمان حریف قرار داد، کاری که کمتر مدافعی انجام می دهد.
جان تری
تری موفقترین کاپیتان چلسی بودهاست که توانسته از سال ۲۰۰۴ با این تیم ۵ عنوان قهرمانی در لیگ برتر، چهار عنوان در جام حذفی، دو عنوان در کارلینگ کاپ و یک عنوان در لیگ قهرمانان اروپا بدست آورد. وی یکی از ۵ نفری میباشد که بیشتر از ۵۰۰ بازی برای چلسی انجام دادهاند. تری پس از برد ۱–۰ چلسی در برابر منچستر یونایتد در ۲۰۰۷، اولین کاپیتانیست که جام بازیهای حذفی را در ورزشگاه ومبلی بالای سر برد و همچنین اولین بازیکنیست که در این ورزشگاه گل ملی زدهاست. وی همچنین ۷۸ بازی ملی برای تیم ملی فوتبال انگلیس انجام دادهاست.
لیگ قهرمانان اروپا
تراژیکترین صحنه برای جان تری از دست دادن پنالتی در فینال لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۰۸ بود که موجب از دست رفتن قهرمانی برای این تیم شد، جان تری در دومین فینال لیگ قهرمانان اروپا غایب بود، به دلیل خطای ناشیانهای که در بازی برگشت لیگ قهرمان بر روی الکسیس سانچز بازیکن تیم بارسلونا انجام داد، چلسی اما در نهایت توانست در فینال بایرن مونیخ را شکست دهد و برای اولین بار عنوان قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا رابه دست آورد.
افتخارات ورزشی
چلسی
لیگ برتر انگلستان (۵): ۰۵–۲۰۰۴ ۰۶–۲۰۰۵، ۱۰–۲۰۰۹ ،۱۵–۲۰۱۴، ۱۷–۲۰۱۶
جام حذفی فوتبال انگلستان (۵): ۲۰۰۰, ۲۰۰۷, ۲۰۰۹, ۲۰۱۰, ۲۰۱۲
جام اتحادیه فوتبال انگلستان (۲): ۲۰۰۵, ۲۰۰۷, ۲۰۱۵
جام خیریه انگلستان (۲): ۲۰۰۵, ۲۰۰۹
لیگ قهرمانان اروپا (۱): ۲۰۱۲
لیگ اروپا (۱): ۲۰۱۳
شخصی
بازیکن سال پیافای: ۰۵–۲۰۰۴
بازیکن منتخب جامجهانی: ۲۰۰۶
بهترین مدافع به انتخاب یوفا: ۲۰۰۵، ۲۰۰۸، ۲۰۰۹
تیم سال یوفا: ۲۰۰۵، ۲۰۰۷، ۲۰۰۸، ۲۰۰۹
بازیکن سال باشگاه فوتبال چلسی: ۲۰۰۱، ۲۰۰۶
بابی مور
بابی مور در 12 آوریل سال 1941 در بارکینگ انگلستان چشم به جهان گشود . در سال 1958 با عضویت در تیم وستهام رسماً فوتبال حرفه ای خود را آغاز نمود . پس از درخشش در این تیم ، در سال 1962 برای نخستین بار پیراهن تیم ملی انگلستان را بر تن کرد و در جام جهانی 1962 نیز شرکت کرد و در تمامی بازی های تیم خود به طور ثابت به میدان رفت .
در 25 سالگی بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو بست و به مدت یک دهه آن را بر بازوی خود داشت. او در تیم ملی 108 بازی انجام داد و 2 گل ملی را در کارنامه خود ثبت نمود . او با بازی های خوبی که از خود به نمایش گذاشت توانست در سال 1964 عنوان مرد سال فوتبال انگلیس را کسب کند.
از دیگر افتخارات بابی مور به عنوان بازیکن، قهرمانی به همراه تیم ملی کشورش در جام جهانی 1966 بود. مور در جام جهانی 1966 رهبری تیمش را بر عهده داشت و با همراهی دیگر ستاره فوتبال انگلستان، بابی چارلتون، موفق به فتح جام شد.
در آن جام انگلستان پس از پیروزی 2 بر 1 در برابر پرتغال اوزه بیو در نیمه نهایی، موفق شد که آلمان را نیز در ورزشگاه ویمبلی با نتیجه 4 بر 2 شکست دهد تا بابی مور جام قهرمانی را از ملکه انگلستان دریافت کند.
مور در جام جهانی 1970 نیز کاپیتان تیم انگلستان بود. مور و یارانش در آن جام بازیهای خوبی از خود به نمایش گذاشتند اما پس از صعود به مرحله یک چهارم نهایی، با شکست 1 بر 0 در برابر برزیل پله، از جام حذف شدند و نتوانستند از عنوان قهرمانی خود دفاع کنند.
بابی مور علاوه بر موفقیتهای ورزشی، شخصیتی والا و قابل احترام داشت. منش او به گونه ای بود که تمامی انگلسی ها او را به عنوان یک رهبر واقعی در تیم فوتبال کشور خود می شناختند. مور در انگلستان یک جنتلمن واقعی محسوب می شد و هم از این رو ملکه انگلستان لقب " سر " را به بابی مور اعطا کرد.
مور در سال 1973 در دیدار دوستانه بین انگلیس و ایتالیا از فوتبال ملی خداحافظی کرد . او پس از چندین سال حضور در تیم وستهام در سال 1974 به تیم فولهام پیوست و مدتی را نیز در این تیم سپری کرد.
بابی مور در سال 1977 به طور کامل از دنیای فوتبال کناره گیری کرد و بازنشسته شد. او همچنین مربیگری را نیز تجربه کرد اما نتوانست با تیم"ساوت اند" موفقیت های دوران بازی خود را تکرار کند.
سر بابی مور سر انجام در سال 1993 و در سن 52 سالگی بر اثر سرطان درگذشت.
به جرأت می توان گفت او جزو پر افتخار ترین بازیکنان تاریخ انگلستان و جهان بود و هنوز عقیده بسیاری از علاقه مندان به فوتبال در انگلستان این است که او بهترین بازیکن تاریخ فوتبال این کشور است. همچنین او جزو 52 بازیکن طلایی یوفا، که از هر کشور یک بازیکن در این لیست قرار دارد، می باشد.
مجسمه مور را به منظور بزرگداشت وی در ورزشگاه ویمبلی لندن نصب کرده اند.
باشگاه وستهام نیز در تصمیمی برای ادای احترام به بازیکن افسانه ای خود، پیراهن شماره 6 را، که بابی مور در دوران حضورش در وستهام به تن می کرد، جاودانه کرد و دیگر به یاد وی هیچ بازیکنی در این باشگاه پیراهن شماره 6 را به تن نخواهد کرد.
فرناندو هیرو
فرناندو روئيز هيرو ( متولد 23 مارس 1968 در والزمالاگا) بازيكن اسبق تيم ملي اسپانيا و رئال مادريد است كه سالها در پست هافبك دفاعي و دفاع آخر بازي كرد . او اکنون به عنوان مدیر تیمهای ملی اسپانیا ، مشغول به کار است .
عرصه باشگاهي :
در رئال مادريد (1989 تا 2003) هيرو پنج بار لاليگا و جام قهرمانان را سه بار (1998 ، 2000 و 2002) او چندين سال زوج مانولو سانچز در قلب خط دفاع رئال بود و بعد از بازنشستگي سانچز كاپيتان رئال شد او در 439 بازي خود در رئال 102 گل به ثمر رساند . . او در پايان فصل 03-2002 از رئال مادريد تحت فشار هواداران جدا شد سپس يك جابجايي عجيب به الريان قطر داشت . بعد از يك سال بازي براي اين تيم در فصل 05-2004 به اروپا بازگشت و به تيم بولتون واندرز در ليگ برتر پيوست و هم بازي ديگر بازيكن سابق رئال استيو مك منمن شد . او بعد از يك فصل بازي در انگلستان خود را در 15 مه 2005 بازنشسته كرد . هيرور در بولتون عالي كار كرد و در پست هافبك دفاعي توانست ايوان كمپو را نيمكت نشين كند و عليزغم اصرارهاي سام آلردايس كفشهاي خود را آويخت .
عرصه ي ملي :
هيرو 89 بازي ملي و 29 گل زده براي اسپانيا دارد كه تنها رائول از اين حيث از او بيشتر است . در جام جهاني هاي 1994 ، 1998 و 2002 و يوروهاي 96 و 2000 بازي كرد . او جزء سه بازيكني است كه موفق به حضور در سه جام جهاني متفاوت شده اند . او در سال 2002 به تيم ستارگانو جهان دعوت شد و در سال 98 عنوان برترين مدافع اروپا را كسب كرد .
او در رقابتهاي مقدماني جام جهاني 1990 و يورو 92 نيز بازي كرد اما در هيچ كدام از بازيهاي پاياني اين دو جام فرصت حضور در تيم ملي اسپانيا را نيافت . در رقابتهاي مقدماتي 1994 او با ضربه ي سري كه به دانمارك زد جاي خود را براي حضور در رقابتهاي آمريكا 1992 تثبيت كرد . در اين رقابتها او در مرحله ي دوم يك گل به سوئيس زد اما در مرحله ي يك چهارم اسپانيا مغلوب ايتاليا شد .
در جام جهاني 2002 او تبديل به آقاي گل تيم ملي اسپانيا شد . او در سال 2002 از تيم هاي ملي بازنشسته شد .
تالار افتخارات :
باشگاهي :
رئال مادريد:
لاليگا : 1990 ، 1995 ، 1997 ، 2001 و 2003
كوپا دل ري : 1993
سوپركاپ : 1990 ، 1993 ، 1997 و 2001
چمپيونز ليگ : 1998 ، 2000 و 2002
سوپركاپ اروپا : 2002
جام باشگاه هاي چهان : 1998 و 2002
الريان :
جام امير قطر در سال 2004
شخصي :
بهترين مدافع اروپا : 1998
حضور در تيم برتر جام جهاني 2002
دانیل پاسارلا
تولد: ۲۵ می ۱۹۵۳
▪ محل تولد: بوینس آیرس - آرژانتین
▪ باشگاه ها: ریورپلاته، فیورنتینا، اینتر و ریورپلاته
▪ افتخارات: قهرمان جام جهانی ۱۹۷۸ و کسب ۵ عنوان قهرمانی لیگ آرژانتین
▪ تیم ملی: ۷۰ بازی، ۲۲ گل
دانیل پاسارلا یکی از مقتدرترین مدافعان تاریخ جام جهانی محسوب می شود. او برای هر تیمی یک هدایت کننده کامل محسوب می شد و از همان سال های اول بازی، کاپیتانی تیم ملی و باشگاهی که در آن بازی می کرد را به عهده داشت. وی با وجود قد ۱۷۴ سانتیمتری خیلی خوب سر می زد و بیشترگل هایی را که به ثمر رساند با ضربه سر بود.تعداد گل هایی که او به عنوان یک مدافع زده در نوع خود منحصر به فرد بوده است. دانیل در ۲۹۸ بازی که در لیگ آرژانتین انجام داد، ۹۹ گل به ثمر رساند. این روند بعد از رفتن او به ایتالیا نیز ادامه داشت.پاسارلا در جام جهانی ۱۹۷۸ که در کشورش برگزار شد به عنوان کاپیتان، تیم ملی آرژانتین را همراهی کرد و توانست عنوان قهرمانی را به دست آورد. عنوان «کاپیتان بزرگ» لقبی بود که پاسارلا به راستی لیاقت آن را داشت.در جام جهانی ،۱۹۸۲ آرژانتین نتوانست به مرحله نیمه نهایی برسد و حتی گل پاسارلا به ایتالیا کاری از پیش نبرد. دانیل در مقدماتی جام ۱۹۸۶ با وجود داشتن ۳۳ سال سن همراه تیم آرژانتین بود اما به علت مصدومیت مرحله نهایی جام جهانی را از دست داد. او در سال ۱۹۸۹ در حالی که در باشگاه محبوب خود ریورپلاته بازی می کرد، از فوتبال کناره گیری کرد. در سال ۱۹۹۴ به سمت مربیگری تیم ملی آرژانتین منصوب شد اما پس از ناکامی آرژانتین در مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی، از این سمت کناره گیری کرد.
کارلوس پویول
شروع
15 ساله بود که در تیم نوجوانان محلی پوبلا ده سگور به عنوان دروازه بان بازی می کرد. قد و قواره اش اینگونه بود که او را درون گل می گذاشتند اما به خاطر آسیب دیدگی از ناحیه کتف مجبور شد، پست اش را عوض کند. مربی او را به نوک حمله فرستاد.
کارلوس پویول درباره دوران جوانی و بازی فوتبال می گوید: «پدر و مادرم دوست نداشتند که من فوتبالیست شوم. آنها دل شان می خواست که درس بخوانم و به تحصیلات بپردازم.» او بین سال های 1993 تا 1995 در این تیم محلی توپ زد و زمانی که مشخص شد کارلس قطعا در آینده می تواند موفق شود، سر از بارسلونا درآورد. بین سال های 1995 تا 1996 در تیم جوانان بارسا توپ زد و در سال 1996 به تیم بارسلونای سی پیوست.
سی و بی
پس از یک سال حضور نه چندان درخشان در تیم بارسلونای سی، توانست به بارسلونای بی برود. آنجا بود که فرصت بیشتری برای بازی پیدا کرد و توانست خودی نشان بدهد.
تیم های پایه اسپانیا
در سال 1995 میلادی و در حالی که در تیم جوانان بارسا توپ می زد، به تیم ملی زیر 18 سال اسپانیا دعوت شد. برای این تیم 3 بازی انجام داد و 5 سال بعد در سال 2000 به تیم زیر 21 سال دعوت شد و در همین سال در تیم زیر 23 سال هم حضور داشت و به المپیک سیدنی هم رفت و آنجا مدال نقره دریافت کرد.
ورود به تیم اصلی
در سال 1999 و در حالی که هنوز عضو تیم ب بارسلونا بود به خواست لویی فان خال به تیم اصلی رفت و نشان داد که پتانسیل های بالایی در خط دفاعی دارد. در سال 2000 کارلوس پویول یکی از بازیکنان تاثیرگذار و مهم آبی اناری ها بود و همان سال هم توسط خوسه آنتونیو کاماچو به تیم ملی اسپانیا دعوت شد.
روش بازی
پویول در زمین بازی با کسی شوخی ندارد. مهاجمان بزرگی مقابلش قرار گرفته و ناکام مانده اند. او بسیار محکم و قلدر در زمین می جنگد، خشن نیست اما محکم بازی کردنش برای مهاجمان ترسناک است. رئیس کلینیک پزشکی بارسلونا درباره مدافع تنومند تیم می گوید: «او قدرت بدنی بسیار بالا و عکس العمل های سریعی دارد. از نظر فیزیکی او بی نظیر است.»
هواداران باشگاه به او لقب «دیوار» داده اند. میگوئل آنخل نادال که مدتی با او همبازی بوده درباره اش می گوید: «کارلوس بازیکنی کامل است که بسیار عالی بازی می کند. از همه مهمتر اینکه او به پیراهنش افتخار می کند.»
از او به عنوان یک لیدر هم یاد می کنند. او معمولا بیشتر از سایرین تمرین می کند. هرگاه تمرینات بارسا به پایان می رسید، پویول به کارش ادامه می داد. او حتی روزهای تعطیل هم تمرین می کرد. در سال 2010 گفت: «من تکنیک روماریو، سرعت اورمارس و قدرت کلایورت را ندارم اما از آنها بیشتر تلاش می کنم. من مثل دانش آموزان باهوش نیستم اما وقتی امتحان می دهم، در پایان نمره قبولی دریافت می کنم.» از کارلوس پویول به عنوان قلب بارسلونا نیز یاد می شود.
جرارد پیکه مدافع بارسلونا هم می گوید: «او بازیکنی است که اگر 3- صفر پیش باشید و ثانیه های بازی در حال سپری شدن باشد، سر شما فریاد خواهد کشید که چرا حواست جمع بازی نیست! حتی اگر 4- صفر عقب باشیم او بر این باور است که توانایی بردن داریم.»
ماتیاس سامر
باشگاهی
ماتیاس سامر فوتبال خود را در آلمان شرقی در باشگاه فوتبال دینامو درسدن آغاز کرد. در واقع فرو ریختن دیوار برلین باعث تغییرات زیادى در زندگى ماتیاس سامر شد، چون وى پس از اتحاد دو آلمان بلافاصله تیم شهر زادگاه خود دینامو درسدن را ترک نمود و به اشتوتگارت پیوست. در سال 1992 او به اینتر ایتالیا پیوست و با این تیم، هرگز در ایتالیا دوران خوشى نداشت و بار دیگر به بوندسلیگا و این بار به دورتموند بازگشت. پیوستن او به دورتموند مقارن با ایجاد رنسانسى در این باشگاه آلمانى بود، قابلیت هاى فنى و روحیه مبارزه طلبى سامر او را به بازوى مستقیم سرمربى تیم در میدان بدل نمود. وی در سال 1997 به همراه دورتموند قهرمان جام باشگاهای اروپا شد.
ملی
12 سپتامبر 1990 به روزى تاریخى در فوتبال آلمان تبدیل شده است، نه به این دلیل که ماتیاس سامر در این روز و در پیروزى 2:0 آلمان شرقى مقابل بلژیک زننده هر دو گل تیم خود بود، بلکه به این دلیل که این بازى آخرین دیدار آلمان شرقى یا جمهورى دموکراتیک آلمان بوده است و نود و هشت روز بعد از چنین اتفاقى، ماتیاس سامر موفق شد به عنوان اولین بازیکن از آلمان شرقى پیراهن تیم ملى آلمان را به تن نماید. سامر تنها بازیکن بزرگ تاریخ فوتبال آلمان است که در هر دو آلمان شرقی و غربی بازی کردهاست. او علاوه بر ۵۱ بازی ملی که برای آلمان انجام داده . ۲۳ بازی ملی نیز برای آلمان شرقی انجام داده. سامر نقش مهمی در یورو ۹۲ هم ایفا کرد هر چند که آلمان در فینال به دانمارک باخت. سامر دو بار به همراه آلمان در جام ملتهای اروپا شرکت کرد و هر دوبار با این تیم به فینال رسید. در یورو ۹۶ خط دفاعی آلمان همان خط دفاعی قدرتمند بروسیا دورتموند بود. اشتفان رویتر– یورگن کولر و ماتیاس سامر بازیکنان خط دفاعی آلمان در یورو ۹۶ بودند و از ارکان مهم قهرمانی آلمان در این جام بودند. از کیلومترها فاصله میشد تشخیص داد که این بازیکن بهترین بازیکن آلمان در رقابتهای یورو ۹۶ در انگلیس بود. سامر که در پست لیبرو تیم آلمان بازی میکرد موفق شد تیم پیرو سالخورده آلمان را به افتخار برساند. سامر آلمان را تا قهرمانی در آن جام که برابر جمهوری چک به دست آمد هدایت کرد و در نهایت به عنوان بهترین بازیکن جام انتخاب شد. وی سپس توپ طلای فوتبال را هم برد تا پس از فرانس بکن بائر که در سال ۷۶ این افتخار را به دست آورد، به عنوان مدافعی دیگر، این جایزه را به خود اختصاص دهد. ماتیاس سامر پس از مصدومیت شدیدی که برای زانویش بوجود آمد مجبور شد در سال ۹۸ و در ۳۱ سالگی از فوتبال خداحافظی کند.
افتخارات:
(باشگاهی)
1989 قهرمانی لیگ آلمان شرقی با Dynamo Dresden
1990 قهرمانی لیگ آلمان شرقی با Dynamo Dresden
1990 قهرمانی جام حذفی آلمان شرقی با Dynamo Dresden
1992 قهرمانی بوندسلیگای آلمان با VfB Stuttgart
1995 قهرمانی بوندسلیگای آلمان با Borussia Dortmund
1995 قهرمانی سوپر کاپ آلمان با Borussia Dortmund
1996 قهرمانی بوندسلیگای آلمان با Borussia Dortmund
1996 قهرمانی سوپر کاپ آلمان با Borussia Dortmund
1997 قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا با Borussia Dortmund
(ملی)
1992 نایب قهرمانی جام ملتهای اروپا (Uefa European Championship)
1993 قهرمانی جام U.s Cup
1996 قهرمانی جام ملتهای اروپا (Uefa European Championship)