اواریستو د ماسدو فیلیو، اولین مهاجم برزیلی بود که در بارسلونا بازی کرد و بیش از مجموع گلهای رونالدو و روماریو برای این تیم گل زد. همچنین نسبت تعداد گل به بازی او از نیمار و حتی ریوالدو هم بیشتر است.
گل تاریخی اواریستو به رئال مادرید، برای اولین بار باعث حذف و پایان سیطره این تیم در جام قهرمانی اروپا شد و او را تبدیل به اسطوره بارسا کرد؛ دوسال پیش از آن که به رئال برود.
برای برزیل، او رکورد گلزنی در یک مسابقه با پنج گل را در اختیار دارد که پله هرگز به آن نرسید.
اواریستو در سال ۱۹۳۳ متولد و در شمال ریودوژانیرو، دور از سواحل معروف و چشماندازهای کارت پستالیاش، بزرگ شد. او که برای سرگرمی در خیابان فوتبال بازی میکرد، سال ۱۹۵۰، روزی برای شرکت در جلسه آزمایشی یکی از دوستانش به باشگاه محلی مادوریرا رفت و آن پس همه چیز برای او تغییر کرد.
به علت کمبود بازیکن، مربیان از او خواستند تا بازی کند. یک جفت کفش قدیمی و بسیار تنگ به او دادند و این پسر ۱۷ ساله همه را تحت تأثیر قرار داد، بطوریکه از او خواستند تا فردا هم دوباره باز گردد.
طی دو سال، اواریستو ۱۸ گل در ۳۵ بازی برای مادوریرا زد. او توانست به کاستلیو، دروازه بان فلومیننسه و تیم ملی در ماراکانا گل بزند، همان ورزشگاه افسانهای که او همراه دویست هزار نفر دیگر به تماشای فینال جام جهانی ۱۹۵۰ نشست.
عملکرد خوب او در مادوریرا منجر به دعوتش به تیم المپیک ۱۹۵۲ در هلسینکی شد، جایی که برزیل در سه بازی ۹ گل زد، اما در یک چهارم نهایی، تسلیم تیم باتجربه آلمان شد.
بعد از المپیک، اواریستو که همیشه طرفدار فلامینگو بود، به این تیم پیوست و طی سه سال به سه عنوان قهرمانی پیاپی در ایالت ریو رسید.
او میگوید: "فلامینگو همیشه در قلب من بود. با عمویم به تماشای مسابقاتش میرفتیم. با وجود پیشنهاداتی که از واسکودوگاما و فلومیننسه داشتم، تنها فلامینگو را دوست داشتم. این تیم خیلی چیزها را به من داد و همیشه سپاسگزارش هستم."
از او همیشه به عنوان یک مهاجم فیزیکی و بیرحم یاد میشود، بازیکنی که بسیاری از رکوردهایش هنوز هم دست نخورده باقی ماندهاند.
از میان ۱۰۳ گلی که در ۱۹۱ بازی برای فلامینگو زد، یک "پنجتایی" معروف در پیروزی ۲-۱۲ مقابل تیم سائوکریستوآو وجود دارد که بزرگترین پیروزی در تاریخ ماراکانا محسوب میشود. همچنین، در مسابقات قهرمانی آمریکای جنوبی در سال ۱۹۵۷، در حالی که در کنار گارینشا و نیلتون سانتوس افسانهای بازی میکرد، در پیروزی نه بر صفر مقابل کلمبیا ۵ گل زد، رکوردی که حتی پله هم به آن نرسید.
هنگام بازی در تیم برزیل در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۵۸ بود که مسیر اواریستو از فلامینگو جدا شد.
بارسلونا در دوره بازسازی بود و جوزپ سامیتیر، مدیر فنی باشگاه، در جستجوی مهاجم به آمریکای جنوبی پرواز کرده بود. او که میدانست تیمهای ایتالیایی نیز به دنبال اواریستو هستند، به پدرش پیشنهادی داد که نتوانست رد کند. به گزارش رسانههای اسپانیایی مبلغ قرارداد هفتصدهزار پزوتا یا شش هزار پوند در سال بود.
اواریستو پس از سه ماه برای ازدواج با عشق دوران کودکیاش، نرما، برای مدت کوتاهی به برزیل بازگشت. او زندگی جدیدش را این گونه توصیف کرد: "زندگی در بارسلونا عادی، فوقالعاده آرام و بدون مشکل و خیلی شبیه زندگیام در ریودوژانیرو بود."
"برخلاف شبکههای اجتماعی امروز، هر بازیکن یک کانون هواداری داشت و باشگاه هم همه چیز را برایمان فراهم میکرد: یک خانه، یک مرسدس، همه چیز. آنها همچنین به ما کاملاً اعتماد داشتند، میتوانستیم آزادانه بیرون برویم و پائیا بخوریم و شراب اسپانیایی بنوشیم. فوقالعاده بود."
اواریستو خیلی زود به زندگی جدید عادت کرد. او در اولین مسابقه رسمی در نوکمپ (ورزشگاه خانگی بارسلونا) در سپتامبر ۱۹۵۷، بازی کرد و گل زد. شش ماه بعد، اولین بازیکنی شد که در این ورزشگاه هتتریک کرد. او فصل بعد نیز آن را تکرار کرد و این بار سه گل به رئال مادرید قهرمان اروپا، در راه رسیدن به اولین قهرمانی بارسلونا در لالیگا پس از شش سال.
وب سایت رسمی بارسا، اواریستو را یکی از بهترین خریدهای خارجی باشگاه تا آن زمان میداند و او را برزیلی ماهر، با غریزهای مرگبار مقابل دروازه، مهارت عالی با هر دو پا، ضربات سر قدرتمند و سریع و شجاع توصیف میکند. صفاتی که باعث شد او به مدت پنج سال در تیم اصلی بارسا حضور داشته باشد.
در تیمی که سرمربیاش هلنیو هررا و همتیمیهایش لازلو کوبالا و لوئیز سوارز بودند، اواریستو دو بار قهرمان لیگ، یک بار جام حذفی و دو بار نیز قهرمان جام یوفا شد. مرکز آمار بارسلونا در پاسخ به استعلام تعداد گلهای او، از طریق ایمیل پاسخ داد که او در ۱۵۱ مسابقات رسمی ۱۰۵ گل زده است. در حالیکه وبسایت رسمی این باشگاه نوشته او در ۲۳۷ بازی ۱۸۱ گل وارد دروازه حریفان کرده است.
ریوالدو، که بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ موفق به زدن ۱۲۹ گل در ۲۳۵ بازی برای بارسا شد، به بیبیسی گفت: "اواریستو بیشتر از من برای بارسلونا گل زده است. با این حال، من گلهای رسمی بیشتری دارم، زیرا بیشتر گلهای او در مسابقات دوستانه بوده است."
"او در بارسلونا اعتبار زیادی دارد و عکسهایی از او در رختکن نصب شده است. بازیکن بزرگی بوده که کارهای زیادی برای فوتبال برزیل انجام داده و من در بارسلونا بود که به بزرگی او پی بردم، زیرا افراد زیادی در مورد او صحبت میکردند."
صرف نظر از دوستانه بودن بازیها، اواریستو تاکنون بهترین نسبت گل به تعداد بازی را در میان تمام برزیلیهایی بارسا دارد.
۲۳ نوامبر ۱۹۶۰، در بازی برگشت جام اروپا مقابل رئال مادرید و در حضور ۱۲۰۰۰۰ هوادار در نوکمپ، اواریستو در فاصله هشت دقیقه مانده به پایان، گلی خیره کننده با ضربه سر شیرجهای به ثمر رساند و باعث حذف سرسختترین رقیب آنها برای اولین بار از رقابتها شد تا مانع از کسب ششمین جام متوالی آنها شود. این گل، که در یک عکس سیاه و سفید جاودانه شده بطور دائمی در ورزشگاه نوکمپ نصب شده است.
اواریستو میگوید: "رقابت شدیدی بین دو شهر بود، زیرا مادرید پایتخت بود و بارسلونا برای استقلال میجنگید. از طرفی رئال از نظر بسیاری تیم ژنرال فرانکو بود. البته من هرگز هیچگونه دخالت سیاسی را احساس نکردم. آن گل که به سلطه مادرید پایان داد، برای بارسا همانند کسب قهرمانی بود. ما بعد از آن مسابقه کلی جشن گرفتیم..."
در کتاب تحسینشده "ترس و نفرت در لالیگا"، نویسنده در خصوص پایان این بازی مینویسد: "بعد از بازی، بازیکنان مادرید سعی داشتند داور انگلیسی و دستیارانش را که چهار گل آنها را نپذیرفته بودند، کتک بزنند که با دخالت بازیکنان بارسلونا برای آرام کردن وضعیت همراه شد."
اواریستو در این خصوص میگوید: "آنها خیلی شاکی بودند، اما من هرگز تهدید به خشونت ندیدم."
بارسلونا برای اولین بار در تاریخ راهی فینال اروپا شد، در حالی که اواریستو در مجموع شش گل از جمله دو گل در نیمه نهایی به ثمر رساند. اما در استادیوم ونکدورف برن، آنها در دیداری که حالا به عنوان "فینال تیرکهای مربعی" شناخته میشود، ۳-۲ مغلوب بنفیکا شدند.
اواریستو میگوید: "روز بسیار ناراحت کنندهای برای بارسلونا بود، زیرا ما همه چیز برای قهرمانی داشتیم، غیر از شانس. تیرکهای دروازه مربعی بودند و ما چهار یا پنج بار به تیرک زدیم و شاید اگر آنها گرد بودند، توپهای ما وارد دروازه میشد. البته بنفیکا هم تیم فوقالعادهای داشت."
چند ماه بعد از فینال سال ۱۹۶۱، اواریستو پس از اختلاف با سران بارسلونا در خصوص تابعیتش، به رئال مادرید پیوست. اما کاملاً متفاوت با انتقال نامطبوع لوئیس فیگو در ۳۸ سال بعد، هواداران بارسا عصبانیت خود را به جای او به هیأت مدیره معطوف کردند.
او میگوید: "مدیران بارسا از من خواستند اسپانیایی شوم تا بتوانند یک بازیکن خارجی دیگر بیاورند، که من نپذیرفتم. در رئال اینگونه نبود و به همین دلیل به آنجا رفتم، در غیراینصورت در بارسلونا میماندم که بیشتر دوستش داشتم."
این اولین بار نبود که اقدامات هیأت مدیره بارسلونا در رابطه با اواریستو زیر سوال میرفت. هنگامی که او قرارداد خود را در سال ۱۹۵۷ امضا کرد، با او توافق کردند تا اگر تابستان سال بعد به تیم ملی برزیل برای جام جهانی دعوت شود، بارسلونا مانع او نشود.
اواریستو با وجود حضور کامل در دو مسابقه مقدماتی جام جهانی مقابل پرو و زدن هشت گل در چهارده مسابقه، انتظار داشت یکی از بازیکنان اصلی تیم کشورش باشد. اما چون اسپانیا موفق به صعود نشد، جام اسپانیا همزمان با مسابقات جام جهانی برگزار شد و بارسلونا زیر توافقش با او زد.
برزیل با پله فاتح اولین جام جهانی خود شد.
اواریستو میگوید: "از اینکه آنجا نبودم، بسیار ناراحت بودم، اما بازیها را از رادیو دنبال میکردم. روز فینال، در اردوی تمرینی بودیم، زیرا فردایش بارسلونا بازی داشت. پدرم برای اعلام خبر تماس گرفت. از شنیدن برد برزیل بسیار خوشحال شدم، زیرا از طرفی آنها دوستان من بودند و از طرف دیگر چون در بازیهای مقدماتی که منجر به صعود شده بود، شرکت داشتم، احساس میکردم من نیز سهمی در قهرمانی دارم."
سرانجام، با توجه به عدم حضور اواریستو در جام جهانی ۱۹۵۸ و نیز عدم پوشش رسانههای برزیلی از نمایشهای خارقالعاده او در بارسلونا، او جایگاهش در تیم ملی برزیل را از دست داد و دیگر هرگز پیراهن تیم ملی را بر تن نکرد.
یک روزنامهنگار برزیلی درباره او میگوید: "اگر آنها در دهه ۱۹۶۰ تلویزیون میداشتند، او هم مانند رونالدو دیده میشد."
ماریو زاگالو، که دو بار به عنوان بازیکن در سال ۱۹۵۸ و ۱۹۶۲ و بار دیگر به عنوان سرمربی در ۱۹۷۰ قهرمان جام جهانی شد، او را از جنس بازیکنانی میداند که همیشه میتوانستند در تیمهای او جای داشته باشند.
ریوالدو میگوید: "بدون شک فوتبال خیلی تغییر کرده است. امروز بازیکنان راحتتر میتوانند با تلویزیون و رسانههای اجتماعی مطرح شوند. مطمئناً اگر اواریستو در دوره دیگری بود، شهرت بیشتری مییافت. او بازیکن خاصی بود."
هنگامی که اواریستو بارسلونا را ترک کرد، بهرغم پیشنهاداتی از ایتالیا و فرانسه، ماندن در اسپانیا را انتخاب کرد. او با وجود مصدومیت شدید زانو، در نوزده بازی شش گل برای مادرید به ثمر رساند و در دو فصل پیاپی، عادت قهرمانی در جامهای داخلی را ترک نکرد و دو قهرمانی لیگ را با رئال بدست آورد.
مانند بارسلونا، سایت رسمی رئال مادرید از او به عنوان یکی از اسطورههای باشگاه در کنار ستارههای سابقش مانند آلفردو دی استفانو، فرانس پوشکاش و رائول نام برده است.
اواریستو که همیشه قصد داشت روزی به فلامینگو بازگردد، در سال ۱۹۶۵ به تیم سابق خود برگشت و یک قهرمانی لیگ دیگر را قبل از بازنشستگیاش، در سن ۳۳ سالگی بدست آورد.
او طی ۳۶ سال فعالیت حرفهای بعنوان سرمربی، جامهای مختلفی را در برزیل با باشگاههایی از جمله سانتا کروز، گرمیو و باهیا بدست آورد. اولین بازی حرفهای دنی آلوز تحت نظر او بود و در فلامینگو، روماریو در تیمش بازی میکرد.
در آوریل ۱۹۸۵، اواریستو به عنوان سرمربی برزیل انتخاب شد تا تیم را برای جام جهانی سال بعد در مکزیک آماده کند. اما پس از تنها یک ماه و سه شکست از شش مسابقه و نیز خودداری سرسختانهاش در مقابل انتخاب بازیکنان خارج از کشور، اخراج شد.
اواریستو میگوید: "من هرگز اجازه نمیدادم فدراسیون فوتبال برزیل در انتخاب بازیکنان دخالت کند، بنابراین آنجا را ترک کردم. پیشنهادی برای سرمربیگری قطر داشتم، بنابراین به آنجا رفتم و پس از آنکه عراق برای حضور در جام جهانی به مربی احتیاج داشت، از من خواستند این مسئولیت را بپذیرم."
عراق که اولین حضور خود در جام جهانی را تجربه میکرد، هر سه مسابقه گروهیاش را باخت. بازیکنان تیم نیز بهعنوان سرباز وظیفه راهی جنگ با ایران شدند و تیم آنها منحل شد.
پس از ۵۶ سال کار در فوتبال و بازنشستگی در سال ۲۰۰۵، اواریستو که با افتخار از گذشتهاش صحبت میکند، اکنون بیشتر وقتش را صرف خانواده و تماشای بازیهای فلامینگو میکند.