مطلب ارسالی کاربران
مدافع وطن(ناجی ایران)
تاریخ ایران همواره پر است از اسطوره ها و قهرمانان مختلف که با وجود بزرگی نامی از آنها برده نمی شود داستان من درباره پهلوانی است که از سقوط سرزمین مادریمان جلوگیری کرد!قهرمان اسطوره ای ایران به نام سورنا!
به عصر اشکانیان میرویم در همسایگی آنها در غرب امپراطوری بزرگ روم قرار داشت کراسوس فرمانده جاه طلب رومی رویایی بزرگ در سر داشت او دوست داشت همچون اسکندر مقدونی ایران را فتح کند!به همین منظور کراسوس برای این جاه طلبی بزرگ مقدمات جنگ را فراهم دید و با سپاهی عظیم به سمت ایران حرکت کرد! در سال 54 قبل از میلاد کراسوس بدون اعلان جنگ قبلی به سوی مرزهای ایران حرکت کرد کراسوس از یک چیز خیالش راحت بود تا آن زمان در تمامی نبردها موفق شده بودند ایرانیان را شکست دهند به همین دلیل کراسوس این بار با اعتماد به نفس بالا قصد داشت کار را یکسره کند و اشکانیان را نابود کند!در این هنگام ارد پادشاه ایران که متوجه هجوم رومیان به مرزهای کشورش شده بود فرستاده ای نزد کراسوس فرستاد که علت حمله به ایران را جویا شود کراسوس در پاسخ گفت جواب ارد را در سلوکیه پایتخت ایران خواهد داد!فرستاده ارد رو به کراسوس پاسخ داد اگر در کف دست من مو دیدی دیدار در سلوکیه هم نصیب خواهد شد سپس به ایران بازگشت و پیغام کراسوس را به ارد رساند ارد که فهمید کراسوس قصد فتح کامل خاک ایران را دارد یکی از دلیلترین سرداران خود را فراخواند تا به مقابله با دشمن بفرستد قهرمانی به نام سورنا! که با وجود کم (25 تا 30 سال) مهارت بالایی در نبرد داشت سورنا با سپاه تحت فرماندهیش راهی مرزهای غربی ایران در حران(شهری در ترکیه امروزی)شد سورنا به خوبی آگاه بود که این سختترین ماموریتی است که راهی آن شده است جنگی سخت و تقریبا غیر ممکن که احتمال شکست بسیار بالا بود اما سورنا مصمم شده بود تا از سرزمین پدریش دفاع کند حتی به قیمت ریخته شدن خونش! هنگامی که سپاه عظیم کراسوس به میدان نبرد رسید با سپاه کوچک ایران مواجه شد و دستور حمله کامل داد با هجوم دشمن ایرانیان به سرعت عقب نشینی کردند و به سمت منطقه ای کوهستانی پا به فرار گذاشتند رومیان که در حال تعقیب بودند ناگهان با اصابت تیرهایی به سمت سپاهشان مواجه شدند!کراسوس به یکباره متوجه کوهستان و شیهه اسبهای ایرانیان شد! سورنا و سربازانش با کمینی هدفمند در بالای تپه ها به سرعت به سمت سپاه عظیم رومی تاختند و تیرهای سریع پرتاب میکردند ورق برگشته بود!رومیان به وحشت افتادند در مقابل چشمان کراسوس سپاهیانش نفر به نفر در حال کشته شدن بودند و محاصره شده بودند در این هنگام پسر کراسوس پابلیوس با نیروهای کمکی به یاری پدرش شتافت کراسوس تلاش زیادی کرد که سپاه بی شمارش از معرکه خلاص شوند و بار دیگر حمله ای ترتیب ببیند که ناگهان با سر بریده پسرش روی نیزه های ایرانیان مواجه شد کراسوس بهت زده شد پیش از آنکه بتواند کاری کند از تیغ تیز نیروهای سورنا گذشت و خودش نیز به هلاکت رسید! خیال باطل فتح ایران به شکستی فاجعه انگیز برای رومیان تبدیل شد بسیاری از آنها کشته شدند و بسیاری هم اسیر! سورنا با شکست روم و کشتن بسیاری از آنها نه تنها برای نخستین بار باعث پیروزی ایرانیان بر رومیان شده بود بلکه موفق شد مرزهای ایران را تا سوریه گسترش دهد و وحشت عظیمی در امپراطوری روم به راه بندازد تبعات این شکست به حدی سنگین بود که رومیان تا 200 سال جرعت هیچ حمله ای را به خاک ایران در فکر خود نداشتند سورنا دلیل مرد ایرانی کاری کرد که ذهنیت بازنده ایرانیان در نزد رومیان به یک غول تمام عیار تبدیل شود!
آورده اند که ارد پادشاه ایران در حال تماشای یک نمایش بود که در این هنگام سورنا وارد می شود و سر بریده شده کراسوس سردار مغرور رومی را به جلوی او می اندازد سورنا با وجود داشتن نیروهای بسیار کمتر نسبت به رومیان توانست به سختی آنها را شکست دهد و پرچم ارتش روم هم به دست آورد.