بچه ها من سال اول کنکورم ۹۸ بود از تابستان ۹۷ که شروع کردم خوردم به سرطان مادرم بعدشم سیل ۹۸ اومد خونمونو برد بعد من خیلی خسته بودم ولی سرکوب کردم میل خستگیمو واسه خانوادم کنکور ۹۹ دومین کنکورم بود مادرم داشت با سرطان می جنگید رفت کما از کما بعد از حدود ۲۰ روز برگشت عید خوردیم به مشکل مالی شدید من واقعا احتیاج به استراحت داشتم ولی واسه خانوادخ سرکوب کردم و هزاران حس دیگخ که سرکوب کردم خاله ام به ما پول قرض داد بعدش هم پدرم باهاش خورد به مشکل و بعدش مادرم ابان فوت کرد همین درگیری های بابام با خاله ام تاثیر تو فوتش داشت یعنی همه مقصر بودیم الان دارم میرم واسه کنکور سوم
پدرم هم گاهی خوبه گاهی اذیتم میکنه
و میگه باید باهم خونه بگیریم هرجاقبول شی منم گفتم می خوام برم خوابگاه اخه دوست دارم تو جمع باشم با پدرم هم نمی سازم حالا شما جای من بودید چکار میکردید؟
پدرم ۵۴ ساله مشکل خاصی هم نداره ولی من حوصله خانوادمو ندارم دیگه ته کشیدم
از نظر شدعی ایراد نداره برم خوابگاه؟
اخبار داغ
- اینیاکی ویلیامز، علیرضا پورمند ایرانی!
- اونیون برلین برنده رقابت برای جذب ایسکو
- دنی آلوز برای اولین بار در زندان فوتبال بازی کرد
- بارسلونا و تلاش برای جذب سفیان امرابط در ساعات پایانی نقل و انتقالات ژانویه / جرارد رومرو
- سرمربی کشتی آزاد در آمریکا ماندگار شد/ درستکار مرخصی بدون حقوق گرفت، به کرواسی هم نرفت