دولت آباد مرکز شهرستان زاوه
شهر دولت آباد مرکز شهرستان زاوه در استان خراسان رضوی است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۹٬۳۲۹ نفر (در ۲٬۹۳۹ خانوار) بودهاست. آب و هوای شهر دولت آباد در زمستان سرد و در تابستان گرم و خشک می باشد.
شهرستان زاوه
شهرستان زاوه، یکی از شهرستانهای استان خراسان رضوی میباشد. این شهرستان تا آبان ماه ۱۳۸۷، یکی از بخشهای شهرستان تربت حیدریه بود که در این تاریخ به شهرستان ارتقا یافت. مرکز این شهرستان، شهر دولتآباد میباشد. زاوه، از شمال با شهرستان فریمان و شهرستان تربت جام، از غرب با شهرستان تربت حیدریه، از جنوب با شهرستان رشتخوار و خواف و از شرق با شهرستان تایباد و تربت جام همسایه است. وسعت این شهرستان ۲۴۳۷ کیلومتر مربع میباشد. این شهرستان از دو بخش مرکزی و سلیمان تشکیل شدهاست. میانگین دمای سالانه ۲۸ درجه سانتیگراد میباشد.
زاوه، هم اکنون نام روستایی در نزدیکی تربت حیدریه است. زاوه همچنین نام کهن شهر تربت حیدریه، احتمالاً تا پیش از قرن نهم هجری بوده است، و از آن زمان به نام قطبالدین حیدر به تدریج تربت قطبالدین حیدر و بعدها تربت حیدری نام گرفت و سرانجام، به تربت حیدریه معروف شد.زاوه همچنین نام شهرستانی در نزدیکی تربت حیدریه است. در این شهرستان روستایی به نام زاوه وجود دارد که از بزرگ ترین روستاهای این شهرستان است. تربت حيدريه با عنوان و موقعيت جغرافيايي فعلي خود سابقه تاريخي طولاني ندارد زيرا نام ديرين و قديمي آن « زاوه » بوده است. زاوه كه فعلاً يكي از روستاهاي شهرستان زاوه به شمارمي رود در گذشته ها جنبه شهريت داشته است. به نظر مي رسد كه واژگان زاو، زاوه، زو، زوه، زاوين و به همين طريق زاب، زابه و زابين، از يك خانواده باشند. زو به معني درياست، زاو يا زاب به همان معني زو گرفته شده است و به اشاره دكتر معين به استناد قول هرن، مشتق از كلمه zap ايراني است يعني عميق, به طور كلي مي توان گفت زاوه يعني آب خيز يا جلگه اي بر آب نهاده و پرآب يا بستري يادگار سفر آب كه جلگه زاوه سابقاً موسوم به شهر « زو » بوده و شهريت داشته است. مسلم است كه شهر زاوه سابقه تاريخي طولاني بايد داشته باشد زيرا طبق نوشته بلاذري زاوه جزء شهرهايي است كه در زمان خليفه سوم راشدين به دست سپاه اسلام مفتوح مي شود و طبيعي است شهري كه در صدر اسلام در شمار شهرهاي مهم خراسان بوده و توسط سپاه اعراب فتح شود بنياد آن به قبل از اسلام بر مي گردد. خليفه عثمان بن عفان در سال 30 هجري عبدالله بن عامر را به غزو بلاد خراسان فرستاد و او شهرهاي اسفراين، خواف، ... زاوه بعضي را عنواتا و بعضي را صلحا گشود همچنين باقوت حموي، زاوه را پيش از خراب شدن توسط مغول ها چنين وصف مي نمايد: " زاوه بعد الواوالمفتوحه من رساتيق نيشابور، كورة من كورهامشتمل علي مأتين و عشرين قريه و قد حول من قراها الي الرخ و ربع الشامات و قصبتها، لبشيك "
پيداست كه زاوه با اين تعريف در سال هاي نخستين قرن 7 از شهرهاي ربع نيشابور بوده است و مشتمل بر 220 قريه اما با ورود مغولان به خراسان اين شهر معمور و آبادان مثل تمامي شهرهاي اين سامان ويران گرديده است. مقارن با اين سنوات، قطب الدين حيدر، عارف مشهور قرن ششم كه از مدت ها پيش در شهر زاوه اقامت گزيده بود در مي گذرد. در نزهت القلوب، حمد الله مستوفي چنين مي نويسد كه:" زاوه ولايتي است و قصبه او زاوه و در آنجا قلعه گلين محكم باشد و قريب 50 پاره ديه از توابع آن است و بعضي را آب رود است و بعضي را آب قنات. حاصلش ابريشم و غله و پنبه و انگور و ميوه فراوان است و مزار شيخ قطب الدين حيدر كه مقدم حيدريان است در آنجاست."
طبق اين گزارش نتيجه مي گيريم كه شهر زاوه بعد از حمله مغول مجددا بازسازي شده است. از زاوه قديم ديگر در منابع تاريخي و جغرافيايي خبر چنداني نيست. زيرا كه به تدريج تربت حيدريه يا تربت حيدري يا تربت به اعتبار نام قطب الدين حيدر ترك، بر واژه اصيل و قديم زاوه غلبه مي كند و حوزه وسيع خراساني مياني يعني سرتاسر جلگه رخ، جلگه زاوه، منطقه محولات و ازغند و رشتخوار، تربت حيدريه خوانده مي شود. سابقه اين تغيير از نيمه هاي قرن نهم هجري و اوايل قرن دهم به بعد است كه جسته گريخته در كتب تاريخي به نام تربت بر مي خوريم. تا آنجا كه با طلوع دولت صفويان يعني حدود سيصد سال پس از مرگ قطب الدين حيدر، تربت حيدريه به عنوان يك سرفصل جغرافيايي در كتب تاريخ و گزارش هاي جغرافيايي رخ مي نمايد و بلامنازع و قانوني بر جاي زاوه قرار مي گيرد. بعد از حملات مغول و ويراني شهرهاي خراسان و بالطبع تربت حيدريه باز هم اين ناحيه از حملات و لشكركشي ها و ... و حتي حوادث طبيعي در امان نماند و پيوسته مورد تخريب و تجديد قرار مي گرفت. از جمله اين آسيب ها مي توان از حملات ازبك ها، حضور افغان ها و نادريان در روستاهاي زاوه – حملات تركمن ها و درگيري هاي داخلي و زلزله نام برد. آنكه در سال هاي دهه آخر قرن دوازدهم خرابي هاي قلعه موجبات تجديد بناي آن را از سوي اسحاق خان قرائي فراهم مي كند. لازم به ذكر است كه نام قرائي آميخته با نام اين سرزمين است امير تيمور سرسلسله گوركانيان متوفي به سال 807 هـ . از تاتاران بود. اين سردار كه از آسياي مركزي برخاست، در سال هاي آخر قرن هشتم هجري و در تعقيب فتوحات خويش به خراسان رسيد. طايفه اي از ساكنان آسياي مركزي كه قراتاتار خوانده مي شدند و همراه وي به خراسان راه يافته بودند در جلگه هاي آباد و حاصلخيز خواف و زاوه متوطن شدند. قرائي ها از بازماندگان اين قوم مهاجرند. مشهورترين فرد طايفه قرائي اسحاق خان و سپس فرزند او محمد خان است. به هر حال قلعه فروريخته و از هم گسيخته تربت حيدريه به وسيله اسحاق خان از نو ايجاد مي شود و اسحاق خان به اعتبار حصار بلندي كه خود برگرد شهر برآورده است نيرو مي گيرد و همانطور كه در كتاب گنج دانش ص 399 آمده است:" تربت حيدريه كه دهي خرد بود به حسن اهتمام وي شهري معتبر و مرجع زاوه رجال مسافر و تجار گشت. مهمانخانه او پانصد نفر را كفايت كرديد و ابواب آن به روي صادر و وارد هميشه مفتوح بودي."
مولف مرات البلدان در مورد تركيب جمعيتي زبان و مذهب مردم تربت چنين نوشته مصاحب شمشيري معروف مي باشند. بشره سكنه اين ولايت تيره تر از بشره مردم ساير ولايات خراسان است. فرهنگ جغرافيايي ايران نيز در مورد شهرستان مورد بحث آورده است:" در زمان نادر شاه افشار شش هزار خانوار از طوايف بلوچ و چهار هزار از طوايف قراتاتار و يكهزار خانوار اعراب و بعضي طوايف مختلفه به نواحي تربت كوچانده شده با طوايفي كه قبلاً در اطراف تربت سكونت داشتند مخلوط شده ليكن زبان خود را حفظ كرده به زبان هاي فارسي بلوچي- عرب- افغاني و تركي تكلم مي نمايند. مذهب سكنه اغلب قرا و قصبات تربت شيعه اثني عشري است فقط در قسمت هاي مرز افغانستان چندين آبادي اهل تسنن مي باشند."
در قرن دهم هجري بعد از حمله تيموريان و بازسازي مجدد، آرامش نسبي در اين شهر برقرار گرديده و در دوران صفويه عليرغم وجود ركود نسبي در اغلب شهرهاي استان خراسان، شهر تربت حيدريه به دلايل مذكور به رشد خود ادامه و اهميت آن در حد شهرهاي مهم نيشابور و سبزوار ارتقاء يافته است. در سال 1200 هجري قمري در زمان آقا محمدخان قاجار بخشي از ايلات فارس به سركردگي اسحاق خان قراي به تربت حيدريه كه داراي 500 خانوار ساكن بوده منتقل و برج و باروي شهر مجددا تجديد بنا گرديده است. و به امر پدرش نجفعلي خان رئيس طايفه تاتار گرداگرد مزار قطب الدين حيدر احداث گرديد كه هنوز هم آثار اين برج و باروي مستحكم پيرامون شهر باقي مانده است.
آثار تاريخي موجود شهر نشان مي دهد كه پيش از اقدامات اسحاق خان، محل شهر آباد بوده و به عمر هم در دوره اسحق خان اين شهر كه همواره در سر راه هندوستان قرار داشت به سرعت ترقي كرد و كوچه و بازاري به آن اضافه گرديده كتاب جغرافياي مفصل ايران كه در سال 1311 هجري به طبع رسيده درباره اين شهر مي نويسد:" صد و پنجاه سال قبل اسحق خان نامي ارك و باروهايي براي شهر ساخت كه اكنون قسمتي از آن خراب شده ولي قسمت مهم بناهاي خوب شهر خارج از حصار واقع است ساكنين شهر تربت اسحق ابتدا طوايف قرائي بودند كه بعدها با بلوچ ها و يزدي هاي كه براي تجارت و صنعتگري به آنجا آمده بوده مخلوط شدند. در شصت سال قبل به واسطه قحطي جمعيت كثيري از اين شهر تلف شد كه به واسطه حاصل خيزي مجددا آباد گرديد و امروز تجارت پشم و ابريشم و نامي آن سهم است. علت وجود شهر تربت حيدريه، علاوه بر وجود اقتصاد كشاورزي، استقرار در مسير راه هاي مهم كاروان رو كه به شهرهاي مرزي از يك طرف و شهر مشهد و جاده معروف ابريشم از طرف ديگر منتهي مي گرديدند بوده است. وجود كاروانسراهاي متعدد، بازارها و مساجد و تكايا، موجبات جذب تعداد قابل توجهي از صنعتگران، پيشه وران و بازرگانان به اين شهر گرديده. به نحوي كه اقتصاد شهر تقريبا از اوايل دوران قاجار بر عملكرد بازار و مبالدات منطقه اي به عنوان نقطه شروع سير تكاملي شهر متكي گرديده است. توسعه كالبدي شهر بدوا به صورت متمركز و به تدريج به صورت شعاعي در راستاي محورهاي اصلي ورودي شهر صورت گرفته است. با توجه به استقرار شهر تربت حيدريه در پهنه با خطر بالاي زلزله مخراب در سال هاي 737 هـ .ق، 1026 هـ .ق و 1302 هـ .ق و همچنين استاده از مصالحي نظير خشت و گل و چوب در بناي ساختمان ها، شهر تربت حيدريه بارها توسط زلزله ويران و دچار آسيب موثري گرديده است. با تثبيت سلسله پهلوي در اوايل قرن اخير اولين خيابان هاي عريض شهر به صورت دو محور (شمال به جنوب) خيابان فردوسي (محور شرق به غرب) خيابان طالقاني (به صورت عمود بر هم) احداث گرديد، كه عملا بافت قديمي شهر را به قسمت هاي مجزا تقسيم و سيماي سنتي شهر را دچار تحول نمود. دگرگوني هاي فوق باعث توسعه بافت هاي طرنجي در درون بافت سنتي شهر گرديد كه با استقرار ارتش دوم در شمال غرب تربت حيدريه و ايجاد كارخانه قند و تاسيسات مربوط به انبارهاي شركت نفت در دهه هاي 40 30 سيماي شهر به طور كلي دگرگون و در دهه هاي بعدي، با احداث خيابان هاي امام خميني، شهيد رجايي و بلوار بسيج و مهم تر از همه جاده آسيايي در شرق شهر) بلوار امام رضا (توسعه شهر با سرعت بيشتري ادامه پيدا كرد، به نحوي كه جمعيت شهر در كمتر از 4 دهه به حدود پنج برابر افزايش سيفته با در برگيري روستاهاي ذيل بعد از سال 1300 و الحاق آن ها به محدوده فعلي شهر تربت حيدريه) روستاي ملكي، ضياءالدين، قاسم آباد، مظفريه، حسني، منصوريه و حيدر آباد (توسعه شهر از هسته اوليه آن يعني از محلات رباط بالا، باغ سلطاني، و قلعه كهنه در سه جهت شمال، جنوب و غرب گسترش يافته است. از محلات معروف بافت كهن شهر مي توان از محلات سرطروس، قلعه كهنه، باغ سلطاني، محل نوبهار، بارزار، شيرچارسو، شادده، گذر صدر، كوچه قاضيان و محله شيب به عنوان هسته اوليه گسترش شهر نام برد."
تنوع آب و هوایی شهرستان زاوه متنوع است به نحوی که آب و هوای تابستانی آن تحت تاثیر اقلیم گرم و خشک کویری و آب و هوای زمستان آن تاثیر گرفته از سیکلون های هوای سرد است.
اقتصاد شهرستان زاوه بر مبنای کشاورزی و دامپروری است. مجصولات اصلی این شهرستان زعفران و انگور است. آب این شهرستان در قدیم از قناتی به نام قنات امرآباد تامین می شده است. همچنین فرت بافی و قالی بافی پیشه اکثر زنان این شهرستان بوده است که البته امروزه کمتر نشانی از این پیشه ها در شهرستان زاوه یافت می شود. هچننین در حال حضر بیش از 25 کوره آجر پزی در شهر دولت آباد فعال می باشد که کمک شایانی به اقتصاد شهرستان کرده است.
از مواد معدنی این شهرستان می توان منگنز، باریت، و کارخانه سیمان را نام برد که کارخانه سیمان زاوه از بزرگ ترین کارخانه های استان خراسان رضوی می باشد. همچنین این شهرستان در مسیر جاده بین المللی بازارچه و گمرک دو غارون هم مرز با افغانستان قرار گرفته است که می تواند از این طریق نسبت به توسعه معادن و ایجاد زیر ساخت ها اقدام شود و این امر به گردشگر پذیر شدن این شهرستان از مرزهای شرقی کمک خواهد کرد.
کشاورزی از بخش های تاثیر گذار در اقتصاد است و استعدادها و توانمندی های شهرستان زاوه آن را به قطب کشاورزی استان خراسان رضوی تبدیل کرده است .این شهرستان با وسعت 2531 کیلومتر مربع ودارا بودن حدود 80 هزار نفر جمعیت و دارا بودن 46300 هکتار اراضی قابل کشت و620منبع آبی از مناطق مستعد تولید انواع محصولات زراعی و باقی و پرورش دام ،طیوروآبزیان می باشد.این شهرستان رتبه اول سطح زیر کشت و تولید محصول ارزشمند زعفران را در کشور و جهان به خود اختصاص داده است به طوری که سطح کشت زعفران در سال1390 بالغ بر8900 هکتار بوده و از سطح سالیانه حدود 40 تن زعفران خشک و با کیفیت تولید و به بازارهای داخلی وخارجی صادر میگردد.
جاذبه های زاوه
حمام قدیمی نجف خان: حمام قدیمی نجف خان از بناهای تاریخی و بسیار دیدنی استان خراسان رضوی، شهرستان زاوه می باشد که متعلق به دهه ی یازده ی هجری قمری است. شهرستان زاوه در جهات مختلف محدود به شهرستان های رشتخوار، قسمتی از تربت حیدریه، فریمان، تایباد و تربت جام می باشد و مساحت خود این شهرستان 2338 کیلومتر مربع است. با توجه به گفته ی کارشناسان سازمان میراث فرهنگی این استان، حمام نجف خان قابل بازسازی است و می توان فضای آن را مورد استفاده قرار داد. این حمام در سال 1180 هـ. ق توسط نجف قلی خان (به گفته ی اهالی منطقه و مسئولان اوقاف) وقف گردید. حمام نجف خان دارای باغبانی آجری در وسعتی باعرض 18.5 متر و طول 23 متربوده و از آثار به ثبت رسیده ی ملی ایران محسوب می شود.
مزار سلطان سليمان: اين مزار در روستاي ميان كوه در 60 كيلومتري شمال خاوري تربت حيدريه قرار دارد آرامگاه سلطان سليمان بنايي شكل گرفته از سنگ و آجر است با نقشه مربع كه روي صفه اي سنگي ايجاد شده است. ورودي بنا از سمت جنوب به صورت ايواني كه در طرفين آن ايوانچه هايي قرار گرفته با درگاهي به فضاي داخلي راه مي يابد. داخل بنا چهار ايواني است كه با ايجاد فيلپوش ها به هشت گوش تبديل شده واستقرار گنبدي به صورت عرق چين را ممكن كرده است فيلپوش ها نيز مزيين به كاربندي گچي بوده كه با ايجاد درگاه در هر سمت بنا روشنايي فضاي داخل تامين شده است سبك ساختماني آرامگاه ابنيه اواخر دوره صفوي را القاء مي كند. سلطان سلیمان فرزند امام موسی کاظم(ع) می باشد که بعد از مراجعت حضرت رضا (ع) به دیار خراسان عزیمت نمود و به علت درگیری با کفار به شهادت رسید این مکان مقدس در ناحیه کوهستانی با آب و هوای معتدل و دارای چشمه واستخر می باشد. قدمت ساختمان بقعه به 600 الی 700 سال قبل می رسد. در فرهنگ لغت دهخدا صفحه 593 باب س- ل و فرهنگ جغرافیایی ایران جلد 9 اشاره شده که سلطان سلیمان برادر امام رضا (ع) در روستای چخماق مدفون است و ششدانگ از این روستا وقف این بقعه متبرکه است.
منزل آخوند ملا عباس راشد تربتي: منزل حاج ملا عباس راشد تربتي با مساحت حدود 300 مترمربع در روستاي كاريزك قرار دارد، پوشش بنا گنبدي و مصالح به كار رفته در آن خشت خام و گل مي باشد. اين بنا در سال 1386 و قبل از برگزاري كنگره ملاعباس راشد تربتي توسط ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري شهرستان تربت حيدريه مرمت شد در امتداد دالان و در دو سوی آن اتاق ها ی متعددی وجود دارد. فضای ضلع غربی میهمان خانه و محل پذیرائی بوده و سه اتاق ضلع شرقی نیز دارای بخاری دیواری و طاقچه است. علاوه بر این اتاق ها، فضای بخش جنوبی خانه به ملاعباس تعلق داشته که لحضلات عبادت خدا را در آن سپری می کرد. این بنا از سوی سازمان میراث فرهنگی در سوم خرداد 1386 به شماره 19192 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. کاریزک ناگهانی در فاصله 15 کیلومتری از شهر دولت آباد قرار دارد.
...............................
آرشیو