به قلم مقام معظم کاپیتان
انقراض
واشنگتن، اتاق کنفرانس کاخ سفید، سال 2045
فیلیپ خطاب به رئیس جمهور گفت: باید بگم فرضیه ویروس کاملا منتفیه … چون این اتفاق در یک شب رخ داده. یعنی از 23 نوامبر 2045، ساعت دو سی و چهار دقیقه بعد از ظهر به وقت واشنگتن، دیگه هیچ زنی باردار نشده. آخرین مورد گزارش شده از بارداری در همون ساعت دو سی و چهار دقیقه بوده. الان حدود 20 روز گذشته و نه فقط آمریکا، بلکه در هیچ کجای دنیا دیگه هیچ زنی باردار نشده. اگر مسئله ویروس خاصی بود، باید زمان می برد تا نفر به نفر بین مردم دنیا پخش بشه. باید از یک نقطه شروع می شد. مثل ویروس کرونا که 45 سال پیش شاهدش بودیم. اما در پرونده فعلی ما با یک پدیده آنی رو به رو هستیم. در یک لحظه قدرت تولید مثل تمام بشر از بین رفته. هنوز نمی دونیم مشکل از طرف مردهاست یا زن ها، اما آزمایشات هیچ مشکل خاصی رو در بدن مردها و زن ها نشون نمی ده. کاملا سالم هستن.
فلیپ جانسون، استاد زیست شناسی دانشگاه هاروارد بود که موهای خود را در این راه سفید کرده بود. بهترین و شناخته شده ترین دانشمند در زمینه زیست شناسی در دنیا و حالا به عنوان رئیس بخش کارگروه حقیقت یاب در کنار سایر اعضای علمی، امنیتی و سیاسی، هر روز با رئیس جمهور جلسه داشتند. او در حال حاضر یک تیم 200 نفره از زبده ترین دانشمندان علوم زیستی را برای جلوگیری از انقراض بشر رهبری می کرد.
رئیس جمهور با صدای عصبانی گفت: پس قراره آخرالزمان اینجوری باشه؟ همین قدر مسخره؟
فیلیپ: البته این اسمش آخرالزمان نیست، این فقط انقراضه … انقراض بشر، بقیه گونه ها و حیوانات دارن به زندگیشون ادامه می دن.
رئیس جمهور: هر چی که هست… انقراض انسان ها قراره همین جوری باشه؟ من فکر جنگ هسته ای، سقوط یه شهاب سنگ یا هر چیز دیگه به ذهنم می رسید، ولی فکر نمی کردم این بلا سرمون بیاد
فلیپ: الزاما آخر با یه اتفاق بزرگ و انفجاری رخ نمی ده. می شه دنیا رو … البته دنیای انسان ها رو یه بادکنک تصور کرد که یواش یواش بادش خالی می شه. خیلی آروم و آهسته. ولی فعلا دلیلش رو نمی دونیم.
رئیس جمهور: شما اینجا نیستید که درباره این که قراره چه جوری منقرض بشیم صحبت کنید، شما وظیفه تون اینه که راه حل جلوگیری از انقراض رو پیدا کنید. وظیفه تون اینه که بگید چه چیزی دلیل این اتفاقه، نه این که فقط بگید ویروس دلیلش نیست. من از شما یه توضیح و راه حل علمی می خوام.
صدای رئیس جمهور روی اعصاب فلیپ بود. یک رئیس جمهور که سوادش از علوم پایه از همه نفرات جلسه کمتر بود، اما بالای مجلس نشسته بود و بدون این که هیچ اطلاعات اولیه ای از زیست، فیزیک و … داشته باشه با حالتی طلبکار با بهترین داشمندهای دنیا که هر کدام حداقل یک نوبل و جایزه علمی بزرگ در کارنامه داشتند، صحبت می کرد. در این لحظه راسل ادواردز، پروفسور فیزیک کوانتوم وارد بحث شد و فلیپ را از ادامه صحبت نجات داد.
فلیپ با لحنی قاطع گفت: جناب رئیس جمهور، عذر می خوام. من زیست شناس نیستم که در این مورد اظهار نظر کنم. اما شما درک اشتباهی از علم دارید. بزارید براتون یه مثال بزنم. اگر در قرن 18 در مورد امکان ساخت بمب اتم از یه فیزیک دان سوال می پرسیدید بهتون می گفت از نظر علمی غیرممکنه. چون اساسا انفجار اتمی از نظر اصول فیزیک کلاسیک امکان پذیر نبود. ما الان می گیم فیزیک کلاسیک، اما اون زمان فیزیک کلاسیک اطلاق نمی شد و فقط فیزیک بود و تقریبا معادل تمام حقیقت برای مردم. چون ما بعدها در سطح اتمی پدیده هایی مشاهده کردیم که با اصول فیزیکی که قبلا می شناختیم در تضاد بود، بنابراین تعریف های علمی رو عوض کردیم و یک شاخه های جدید بهش اضافه کردیم و اسمش شد فیزیک اتمی و بعدها هم فیزیک کوانتوم. حتی در فیزیک کلاسیک هم اول مشاهده بود و بعد برای مشاهدات یک تعریف متناسب علمی ایجاد کردیم. ما اول باید مشاهده بکنیم و بعدش علم رو تعریف کنیم. فرض کنید هزار سال دیگه جاذبه از بین بره. بنابراین اگر زنده بمونیم، مجبوریم خواهیم شد تا تعریف علمی جاذبه رو عوض کنیم. ما الان هم نمی دونیم چرا جاذبه وجود داره. دلیلی براش نداریم. فقط مشاهده کردیم که جاذبه وجود داره، و این حقیقت رو در قالب علم تعریف کردیم. علم چیزی نیست جز تعریف منظم مشاهدات و با استفاده کردن از اون تعاریف و کمی ابتکار مهندسی و اختراع به وجود می آد. حالا برای اولین بار مشاهده جدیدی کردیم که زن ها باردار نمی شن و با تمام علمی که می شناختیم در تضاد بوده. حالا باید دنبال تعریف مجدد علم قبلی خودمون باشیم. تعریف علمی و دلیل علمی که شما الان می خوایید، امکان پذیر نیست. ما الان در مرحله ای هستیم که باید با تخیل خودمون فرضیه سازی کنیم.
ادامه دارد ...