در این مقاله میخوایم تاریخچه جریان های ایدئولوژیک بارسا، جنگ بین کرایوفیسم و نونیزیسم را تحلیل می کنم.
رینوس میشل توتال فوتبال را اختراع کرد و در دهه 60 و 70 با آژاکس و هلند "نارنجی ساعتی" انقلابی در فوتبال ایجاد کرد.
فیفا و تایمز او را بهترین مربی قرن بیستم می دانند.
او مربی بارسا (1971-1978) بود و با شاگردش یوهان کرایف (1973-1978) قرارداد امضا کرد.
جوزپ لوئیس نونیز به ریاست باشگاه رسید (1978-2000) ( که جدیدا بخاطر یه کار چیپ و بی ارزش گدایی پول از اعضا در اون دوران ماله کش پیدا کرده ) و یک بارسای متوسط از همه لحاظ را با فراز و نشیب بسیار رهبری میکرد
اینکه کرایف (1988-1996) را به عنوان مربی به خدمت گرفت که کنترل بخش ورزشی باشگاه را به تنهایی در دست گرفت و توتال فوتبال را پایه و فلسفه ی تیم های پایه و بزرگسالان قرار میدهد ، شروع انقلاب در لاماسیا آغاز میشود ( تبدیل شدن به معدن برترین استعدادهای دنیای فوتبال )
کرایف توتال فوتبال معلمش رینوس میشل را متحول کرد. بارسا از 10 قهرمانی لیگ در 55 سال به فتح 4 لیگ و اولین لیگ قهرمانان در 8 سال رسید.
گواردیولا، دانش آموز با استعداد، به عنوان سازمان دهنده دفاع و حمله ی تیم رویایی کرایوف عمل می کرد.
این تیم با نام مستعار "تیم رویایی" شناخته می شود. بارسا تبدیل به یک باشگاه پر از استعداد ها و بازیکنان نخبه می شود.
کرایف و نونیز بر سر نحوه ی مدیریت باشگاه در مقابل یکدیگر قرار میگیرند.
یوهان مدیرانی را که بدون اطلاع از فوتبال تصمیم می گیرند تحقیر می کند و نظرشان را مورد تمسخر قرار میدهد.
جنگ بین نونیزیسم و کرایوفیسم متولد می شود.
در سال 1997، خوان لاپورتا و سباستیان روکا گروه "Elefant Blau" را تأسیس کردند و یک طرح اخراج ناموفق علیه نونیز را بین اعضای باشگاه ترویج دادند که با 35% اعضای موافق شکست خورد.
اما روزهای نونیز رو به پایان بود.در سال 2000 استعفا داد و معاونش خوان گاسپارت جانشین او شد.
لوئیس باسات برای انتخابات مورد حمایت کرایف و گروه " Elefant Blau " تحت نظر لاپورتا کاندید میشود.
اما گاسپارت به لطف حمایت رسانه ای گروه گودو با اختلاف کمی (54 درصد به 43 درصد) در انتخابات پیروز می شود.
گاسپارت بعد از 3 سال ننگین مدیریت باشگاه با رسوایی های مالی و ورزشی بزرگ استعفا میدهد.
گاسپارت در سال 2003 استعفا داد و انتخابات برگزار شد. نونیزیسم یک نامزد قوی ارائه نمی کند.
کرایوفیسم بین لاپورتا (که قبلاً از باسات جدا شده است) و خود لوئیس بسات (با گواردیولا به عنوان مدیر ورزشی) تقسیم می شود. این بار کرایف از لاپورتا حمایت می کند که برنده می شود.
لاپورتا و کرایوف رایکارد را به عنوان مربی انتخاب کردند و یک بار دیگر توتال فوتبال را به عنوان یک فلسفه بنیادی در تیم اجرا کردند و بارسا به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در سال 2006 و قهرمانی لالیگا در سال های 2005 و 2006 دست یافت.
راسل و بارتومئو مدیران لاپورتا بودند، اما در سال 2005 پس از قرارگیری در برابر کرایف و بگرستین (مدیر ورزشی) برای نحوه ی اداره ی باشگاه ، استعفا دادند. نونیزیسم با آغوش باز از آنها استقبال کرد.
پس از دو سال بد، نونیزیسم علیه لاپورتا درخواست اخراج وی را میدهند.
لازم است بیش از 66 درصد به او رای منفی بدهند تا او استعفا دهد، اما نونیزیستا و طرفدارانشان 60 درصد را کسب کنند. اکثریت، اما ناکافی است. فشار گروه گودو و مجله ی اسپورت بسیار زیاد است. اما لاپورتا ادامه میدهد
در سال 2008 هواداران دیگر توتال فوتبال را نمیخواستند و سبک تیم را منسوخ میدانستند و خواستار حضور مورینیو بودند
اما لاپورتا و کرایف مربی جوان بارسا B را برای تیم اصلی میخواهند جوزپ گواردیولا که با اضافه کردن پرسینگ میلان دی ساچی، توتال فوتبال را متحول می کند. 2-6 بارنابئو تفاوت بین دو دوره را نشان می دهد.
(-این همه شباهت بین دو دوره عجیبه واقعا الانم یه عده که حتی نمیفهمن از بعد تیتوی فقید ما سبکمونو اجرا نکردیم دیگ میگن سبکمون شکست خورده باید عوضش کنیم😂😂)
در جام باشگاههای جهان آنها با استفاده از 11 بازیکن ساخته شده در لاماسیایی که کرایف طراحی کرده بود، سانتوس را 4-0 شکست دادند. گواردیولا به تازگی در اولین فصل خود ششگانه را برده است، اولین تیم در پنج لیگ معتبر که این کار را انجام می دهد. این تیم معنای واقعی فوتبال بود پپ با گریه احساستش را نمایان میکند
انتخابات 2010 در راه است. لاپورتا نمی تواند کاندیدا شود زیرا دو دوره متوالی نامزد شده است.
راسل در انتخابات پیروز می شود و شروع به غیرممکن کردن ادامه دادن برای گواردیولا در باشگاه می کند که او را "دالایی لاما" می نامد. گواردیولا در سال 2012 پس از فتح 2 لیگ دیگر و 1 قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا استعفا داد.
راسل در سال 2014 استعفا داد زیرا او به اتهام فساد تحت بازجویی قرار گرفت. بارتومئو جانشین او می شود.
انتخابات 2015 با لاپورتا به عنوان مرد مورد علاقه ی کرایوفیسم برگزار شد
اما بارتومئو که لوئیز انریکه را به خدمت گرفته بود و سه گانه را به دست آورده بود باعث شد بارتومئو پیروز شود.
به موازات آن، راسل وارد زندان پیشگیرانه از جرایم شد
(همون قصیه ۴ بسته کاندوم و ۴ بسته وازلین 😂😂 ).
بازیکنان مقابل لوئیز انریکه قرار می گیرند. مدیریت باشگاه بیش از حد از بازیکنان محافظت می کند و مانند پپ، لوئیس نیز زودتر از موعد می رود.
بارتومئو والورده را به خدمت گرفت، مربی ای که با مدل توتال فوتبال در تضاد بود تیم های پایه ی باشگاه بی اهمیت میشوند استعداد جوانان نادیده گرفته میشوند خریدهای گران و ناسازگار با نیاز های باشگاه اما اسامی بزرگ برای پرت کردن حواس اعضا و هواداران سبکی که باشگاه را به نوک قله ی اروپا رسانده بود پایمال میشود
و نتیجه ی همه این ها تحقیر در اروپا آغاز می شود:
در سال 2020، پس از 2-8 و پس از استخدام یک شرکت با هزینه اضافی برای بدنام کردن بازیکنان و اسطوره های تیم، هواداران خواهان استعفای او شدند. مسی می خواهد برود. بارتومئو می ماند و او را برخلاف میلش نگه می دارد. می گوید بحران ورزشی است نه نهادی و اقتصادی، دروغ هایی که پشت سرهم برملا میشوند
اعضا و هوادارن طرح اخراج بارتومئو را به تصویب میرسانند بارتومئو رایگیری را تا جایی که ممکن است به تاخیر می اندازد. زمانی که از قبل تاریخی برای اجرای حکم اخراج تعیین شده بود، استعفا داد.
مدیریت باشگاه به دست توسکتس، خزانه دار نونیز، از می رسد. او میگوید که انتخابات را «در اسرع وقت» برگزار خواهد کرد، اما این کار را «تا جایی که ممکن است دیر» انجام میدهد.
سه نامزد ارائه شده است: فریشا از جناح نونیزیسم و لاپورتا و فونت از جناح کرایوفیسم. فونت متعهد است که فرماندهی بخش ورزشی را به ژاوی بدهد. لاپورتا معتقد است که هنوز زود است و ترجیح می دهد نامی نیاورد.
نونیزیسم : جناح بعد از افتضاحات بارتومئو و راسل مجروح شده است. اعتبارشان بین اعضا به صفر رسیده است مدیران دست نشانده ی نونیزیستا میراث کرایف را از بین برده اند، یا به زندان رفته اند. گروه گودو به سختی برای فریشا تبلیغات انتخاباتی انجام داده است زیرا می داند که بازنده است.
کرایوفیسم : تاریخ در نهایت دلیل این روند هواداران بارسا را به شکلی قاطع و تقریبا قطعی نشان می دهد (2-8). از آنجایی که هیچ کاندیدای قوی نونیزیستا وجود ندارد، ترس از اینکه فونت و لاپورتا آراء را کم کنند و یک نفر از جناح نونیزیستا برنده شود، از بین می رود. لاپورتا برنده ی این دوره از رقابت بین فونت و لاپورتا میشود
وقتی لاپورتا رفت، انتخاب بین فونت یا پیکه واضح است:
• فونت یک مدل کرایوفیستا تکامل یافته طراحی کرده است با تجربه درمورد حضور در انتخاباتی که بیشتر به حرف ها و عملکرد خودش باخت تا عملکرد و و برنامه های ارائه شده توسط لاپورتا
• پیکه از مربیان سرپیچی کرده است ( والورده و انریکه )، مدل مدیریت کروفیسم در باشگاه را تحقیر کرده، حرفه ای نیست، 4 ساعت می خوابد و بارسا را از نظر مالی ضعیف کرده است و حواشی اخیر درمورد مسی.
شما کدامیک را ترجیح میدهید ؟