در حال تجزیه در این مقبره بی ارزش
Decomposing in this worthless tomb,
هیچ چیز استنشاق، من مصرف شده است.
Nothingness inhaled, I am consumed.
گرسنگی برای پایان دادن به این عذاب،
Starving for the ending to this doom,
ما انگل، مرگ ما دیر شده است.
We the parasite, our death overdue.
سیاه!
Black!
داره باز میشه
It's opening.
آه، چقدر خیره می شود!
Oh, how it stares!
خیلی عمیق،
So deep,
به روح،
Into the soul,
آنقدر در اعماق روح!
So deep into the soul!
سیاه!
Black!
سقوط نابودی!
Downfall of decimation!
سیاه!
Black!
شب را پاره می کند!
It tears apart the night!
ختم در سلول من می نشیند،
Termination sits across my cell,
صبورانه منتظر آزاد شدن جهنم.
Waiting patiently to unleash Hell.
در دهان کف می کند، گرسنگی می گوید،
Frothing at the mouth, it's hunger tells,
از جشنی که به زودی می شوم، روحم آب می شود.
Of the feast I'll soon become, my soul melts.
سیاه!
Black!
داره باز میشه
It's opening.
آه، چقدر خیره می شود!
Oh, how it stares!
خیلی عمیق،
So deep,
به روح،
Into the soul,
آنقدر در اعماق روح!
So deep into the soul!
سیاه!
Black!
سقوط نابودی!
Downfall of decimation!
سیاه!
Black!
شب را پاره می کند!
It tears apart the night!
اوه
Oh!
باران، باران،
Rain, rain down,
در این پرتگاه ناامید و سوخته.
On, this hopeless, scorched abyss.
ریزش باران،
Rain down,
فسخ، تمام چیزی که ما مدیونیم.
Termination's, all we're owed.
باران ببارد باران ببارد!
Rain down, rain, rain down!
سیاه!
Black!
داره باز میشه
It's opening.
آه، چقدر خیره می شود!
Oh, how it stares!
خیلی عمیق،
So deep,
به روح،
Into the soul,
آنقدر در اعماق روح!
So deep into the soul!
سیاه!
Black!
سقوط نابودی!
Downfall of decimation!
سیاه!
Black!
شب را پاره می کند!
It tears apart the night!