سایبرپانک چیست؟ نگاهی به ریشه و ادبیات سایبرپانک
«سایبرپانک» (Cyberpunk) در اصل گونهای از ادبیات عملی تخیلی است. پیش از هر چیز نگاهی به لغت سایبرپانک بیاندازیم؛ چون به سادگی با بررسی لغوی میتوانیم اطلاعات خوبی از چیزی که با آن طرف هستیم، بگیریم. واضح است که این ترکیب از دو لغت «سایبر» و «پانک» تشکیل شده.

لغت «سایبر» که در واقع کوتاه شدهی سایبرنتیک (Cybernetic) است را میتوان به زبان ساده، انوع و اقسام تکنولوژی و ماشین معنی کرد. با این حال، اگر بخواهیم کمی دقیقتر بگوییم، «سایبر» در اصل چگونگی رابطهی بین انسان و ماشین است؛ اینکه انسان و حیوان چگونه با ماشینها تعامل و ارتباط برقرار میکنند.
لغت دوم یعنی «پانک» را هم احتمالا کم و بیش خودتان میتوانید معنی کنید. نمیخواهیم نگاهی جامعه شناختی به پانکها داشته باشیم؛ چون اساسا توانایی چنین نوع بررسی را نداریم و اینکه پانکها یک جنبش فرهنگی در فلان دهه بودند هم به کارمان نمیآید.
میتوان به سادگی پانکها را افرادی خواند که علیه موضوعهای مختلفی در جامعه طغیان کردهاند؛ این موضوعها میتوانند نظام حاکم، باورهای رفتاری، نظم و قانون یا حتی مد و چگونگی لباس پوشیدن باشند. کمی سادهترش کنیم؛ وقتی لغت پانک را میشنوید، در ذهنتان جوانکی را تصور کنید که ظاهری مغایر با مقبولیت فعلی جامعه و به همه چیز هم اعتراض دارد.
معنای سایبرپانک احتمالا باید برایتان مشخص شده باشد. سایبرپانک موضوعهای مختلفی را بررسی میکند، ولی افراد طبقهی پایین یا متوسط جامعه و چگونگی استفاده از تکنولوژیهای مختلف از سوی آنها هستهی آن را تشکیل میدهد.
همهی اینها را گفتیم تا به معرفی سایبرپانک برسیم. سایبرپانک گونهای از ادیبات علمی تخیلی است که شروع کارش به دهههای شصت و هفتاد میلادی باز میگردد؛ یعنی عصر طلایی ادبیات علمی تخیلی.
داستانهایی که در سبک سایبرپانک نوشته میشوند، برخلاف بسیاری از نوشتههای علمی تخیلی، آیندهای نزدیک را به تصویر میکشند؛ آیندهای که قابل لمس است. در ادبیات سایبرپانک خبری از اکشتافات فضایی و سیارات مختلف نیست، بلکه موضوعهایی در آن مطرح میشوند که اتفاقا در دنیای امروز ما ارتباط برقرار کردن با آنها بسیار راحت است. ادبیات سایبرپانک دنیای زیبایی ندارد و در واقع معمولا یک ویرانشهر یا همان دیستوپیا را به تصویر میکشد. یکی از عناصر اصلی این گونهی ادبی، از بین رفتن دولتها و سلطهی شرکتهای بسیار بزرگ روی همهی بخشهای جامعه است.
فاصلهی طبقاتی بسیار زیاد هم یکی دیگر از عناصر اصلی قصههای سایبرپانک است؛ طوری که برای مثال محل زندگی افراد یا برجهای گرانقیمت و بزرگ است یا اتاقهایی درب و داغان و بسیار کوچک که حتی اسم خانه هم نمیتوان رویشان گذاشت.
دستکاری بدن با استفاده از تکنولوژی هم نقش بزرگی در دنیایی سایبرپانک دارد. افراد معمولا در قصههای سایبرپانک بخشهایی مختلف از بدن خود را با ماشینها جایگزین میکنند. اینکه دقیقا هویت یک فرد و وجود انسان چگونه تعریف میشود، از جمله سوالهای اصلی است که قصههای سایبرپانک از مخاطب خود میپرسند؛ اینکه چه قدر میتوان یک انسان را تبدیل به ماشین کرد، ولی هنوز نام انسان روی او گذاشت. در همین راستا، هوش مصنوعی هم بخش مهمی از ادبیات سایبرپانک را تشکیل میدهد. این سوال که آیا میتوان به یک هوش مصنوعی هویت داد، اینکه موجود زده چگونه تعریف میشود و سوالهایی از این قبیل، همیشه بخشی جدانشدنی از این گونهی ادبی بودهاند.
چیزی که امروزه اسم اینترنت را برای آن انتخاب کردهایم، ریشه در ادبیات سایبرپانک دارد. معمولا قصههای سایبرپانک اسم «فضای سایبری» یا Cyberspace را روی این شبکههای متصل به هم گذاشتهاند. برخی از قصههای سایبرپانک تمام و کمال در فضای سایبری اتفاق میافتند. در دنیایی سایبرپانک افراد میتوانند مسقیما مغز خود را به فضای سایبری متصل کنند و آن را به عنوان یک دنیای مجزا از دنیای واقعی ببینند.
نهایتا، قصههای سایبرپانک همچنین فضایی شبیه به فیلمهای نوآر دارند؛ طوری که ادبیات سایبرپانک معمولا حول قصههای کارآگاهی میگردد. با این تفاوت که برای مثال سلاح استفاده شده در قتلهای این قصهها، یک هک بزرگ است و قاتل هم یک هکر چیرهدست که هیچ ردی از خودش به جای نگذاشته.
بد نیست برای اینکه دید بهتری از ادبیات سایبرپانک در ذهنتان شکل بگیرد، یکی دو اثر معروف و مهم آن را هم برایتان نام ببریم. از «فیلیپ کیدیک» و «ویلیام گیبسون» به عنوان مهمترین نویسندگان سبک سایبرپانک و شکل دهندهی آن یاد میشود.
رمان «نورومنسر» ویلیام گیبسون یکی از اصلیترین آثار ادبیات سایبرپانک است. فیلیپ کیدیک هم با قصههای کوتاه علمی تخیلی خود سر و صدای زیادی به پا کرد؛ قصههایی که شاید معروفترین آن «آیا اندرویدها خواب گوسفند برقی میبینند» باشد.
این داستان کوتاه که نوشتن آن به سال ۱۹۶۸ بازمیگردد، در سال ۱۹۸۲ به فیلمی تبدیل شد که شاید بتوان آن را مهمترین اثر سینمایی سبک سایبرپانک خواند. فیلم «بلید رانر» نقش بزرگی در شکل دادن به ظاهری که امروزه از سایبرپانک میشناسیم دارد.
دنبالهی فیلم بلید رانر که سال گذشته اکران شد، یعنی فیلم «بلید رانر ۲۰۴۹» هم یکی دیگر از آثار جدید خوب سینمایی این سبک است. فیلمهای انیمیشنی «آکیرا» و Ghost in the Shell هم از مهمترین ساختههای سبک سایبرپانک به شمار میروند. کمیکها، مانگاها، فیلمها و انیمههای مختلف زیادی در این سبک ساخته شده. فیلم «گزارش اقلیت» و «جانی نمانیک» به ترتیب اقتباسهایی از دیگر قصههای فیلیپ کیدیک و ویلیام گیبسون بودهاند.
احتمالا در حال حاضر به اندازهای اطلاعات داریم تا بتوانیم وارد سایبرپانک به عنوان یک نقشآفرینی شویم و احساس سردگرمی نکنیم.
منبع:ویجیاتو