باشد چرا صبرت دگر
خانه ها بت خانه شد باشد چرا صبرت دگر
قدس ها ویرانه شد باشد چرا صبرت دگر
ای نوازشگر ، آه ای تاج بشر
دل ها غم خانه شد ، باشد چرا صبرت دگر
مردی ، مردانگی ، غیرت ، آه صحبت ز چیست
پستی و تیره دلی این بشر تهمت که نیست
تا به کی اشکت به چشم است ، آه ای تنهاترین
پاکی افسانه شد، باشد چرا صبرت دگر
بی گناهان را کشند و ظالمان درمان کنند
خرد طفلان را یتیم و مادران گریان کنند
اینان نومید مکن ، آه ای امید بی کسان
خون به دل پروانه شد ، باشد چرا صبرت دگر