امین G8یکی ازاشناها باباش اخوندمعروفی بود پسرشم میخواست بره دنبال کارپدر
اینم هی مخالفت میکرد اخرش دزدکی میره حوزه وشب اول راهنمای اونجا پیش اینها میمونه وخلاصه شب وتوحجره اینها میخوابه خلاصه نصفه شب میبینه اون راهنمای قدیمی داره اینو می ماله توخواب اینم تاصب بیدارمی مونه که بهش تعرض نشه
صب میره بهش میگه فلانی این چه کارشنیعی بود کردی؟؟ میگه کدوم کار و میگه همون کار .اونم میگه استغفرالله این حرفها چیه توجنی شدی
خلاصه شب بعدم همین بلا رو یکی دیگه سرش میاره ایندفعه میره پیش یکی ازاساتید که پدرشو میشناخته قضیه رو میگه اونم میگه استغفرالله پسراین حرفها چیه لابد جنی شدی .بلاخره دوزاریش میفته و شبانه فرار میکنه ومیاد خونه ومیره پیش باباهه به غلط کردن و کاش حرفتو گوش میکردم
خلاصه بعدکلی فحش وکتک .باباهه میپرسه این دوروز چی یاد گرفتی واونم داستان وتعریف میکنه
حاج اقا میگه این حرفها چیه ولدحروم حتما جنی شدی توحوزه جن زیاده شبها میرن سراغ طلبه های جوون