نوشتم رو کاغذی که جات شده هم دردم
میگم ک برگردی با اینکه پر دردم
چه شبا به یاد تو اون ساعتو صبح کردم
یادته کلیپو فرستادیو ذوق کردم
تو همش توی ذهنم مرور میشیو میری
یادته بهم گفتی بدون من میمیری
چه قدر ساده تموم شدش قصه ی ما
بگذر از قلب من قلب من رفته بگا
اشکایی که به راه تو حرومی شد دلبر مست
تو که رفتی بعد تو به هیچکسی دل نمیبست
میگفت فقط اون بیاد فاطمه خوب میشم
اراده بکن فقط مازیار سابقت میشم
یکی که بیدار این شبا با عکسات
دلشو بسته به قرص میشنوه هر روز صدات
خانوم روان شناس مشاوره میخام ازت
شده یه شاخ مجازی مونده فقط جنده ازت
فاطمه ی بابایی یکم بپام بسوز
ای نوای قلب من صدامو داری هنوز
امیدواری دادم بهش گفتم بهش میتونی
معروف شد بگو چرا خودت که خوب میدونی
رفتیو بعد تو همش مشتام رو دیوار خونه
یه روانی یه بی اعصاب هرشب براتو میخونه
ولی بگذریم از اینکه قلبمو آروم زد
رفتشو منو ندید قلب منو نشونه زد
دور میشدی از من دیدی بریده شد قلبم
دیدی بگا رفتش همش هرچی خاطره میساختم
دیگه اشکای من جاری بگو کنار اون خوبی
عشقم حرمت نگه دار تو همون دنیای من بودی
برو خداحافظ سپردمت به خوبی و خوشی
انقدر پیگر من بودی الان پس کوشی
بزار بگا بره اصلا همه عکساشونم پخش بشه
بزار دلبرک مازی اصلا لاشی داستان شه
دس دس دس دست بزنین برای اون
سلامتی اون چشات چقدر بهت گفتم بمون
معروف شدیا همه عکساتون رو پخشه
میخام کاری کنم یبار همین صدای من پخشه
تورو سپردمت به همه بغضامو اشکام
تو کاری کردی باهام درنیادش صدام
همون شبایی که با عکسات مس کردم دلبر
تو که داری میری برو عکستاتو نبر
هنوز دوسم داری مثل قدیم مهمم
اهای فاطمه مازی بگو کجایی تو عشقم
مدیونی بهم آخه قلبم تو دستاته
ببین نمیکشه قلبم آخه قلبمو پس داده
بلاگری ، عکساتو پخش کردی برو
اخه نمیدونم چیشد کی لخت میکرد تورو
یکی هنوز اینجاس چشم به راهت بیداره
یکی هنوز اینجاس که همدم اون سیگاره