علی. قروه (ایسکو)📝 باشگاه مفسدان در خیابان فرشته
مردم نان شب ندارند، ملیجک در گلدان نقره میشاشد.
متا فیتنس برخلاف قوانین کمیسیون ماده ۵ درباره صدور مجوز باشگاهها، نه در فدراسیون تایید شده و نه از هیئت تهران. مسئولین این رشته از شکلگیری چنین باشگاهی بی خبرند.
کلوب پولشویی خیابان فرشته با رشوه به امید قمی رئیس تربیت بدنی شمیرانات، تشکیل پرونده داده و مجوز خریده.
همین آقای قمی به بهانههای کم حجابی، سولاریوم، نقص مدارک، و ... چندین باشگاه خصوصی شمال شهر را تعطیل کرده.
در شهری که قهرمانش اگر کنار خیابان دستفروشی کند بساطش را میبرند، آقای قمی کارچاقکن مجموعهای شده که نه مراحل بازرسی را گذرانده نه تاییدیه فنی مراجع این رشته را گرفته.
باشگاهی بدون شناسنامه که مسئول، هیئت مدیره و منابع مالیشان نامعلوم است.
مربیان آلمانی که میگویند آوردهایم، بدون کارت فدراسیون نمیتوانند کار کنند. آیا مربیان خودمان نمیتوانند به مدیران رانتخوار برنامه تمرینی بدهند؟
چرا مربی خارجی برای تیمهای ملی حرام است اما برای مفسدان اقتصادی حلال؟
مجموعهای شامل آرایشگاه، سولاریوم، ماساژ، بیلیارد، فیزیوتراپی، و... ناگهان از زمین روییده، بی آنکه ریشهاش پیدا باشد.
دقت کنید که شهریه نجومی فقط ورودیه است و شامل استفاده از امکانات جنبی نمیشود.
در افتتاحیه باشگاه بدنسازی، حتی یک بدنساز دعوت نشده بود. پرورش اندام ایران قهرمان دنیاست اما هیچکدام از ملیپوشان خبر نداشتند.
افتتاحیهای شبیه بازار مکاره که کولینا لای جمعیت دمبل میزد و مستر تیستر، معدۀ بی مغزِ دست و پا دار که دشمن ورزش است و مروج شکمبارگی، جولان میداد.
«دراگانِ بی غم» نیز دست به شکم ایستاده و فوتبالدستی لوتار ماتیوس را تماشا میکرد.
در دولت "سید محرومان" که میلیونها تنگدست از گرانی سیب زمینی و تخم مرغ نالانند، رانتخواران در نمایشی ابزورد با پیرمردان فراموش شده آلمانی، یادآور خاطره خوفناکِ سونای خونین زعفرانیهاند.
در اروپا باشگاههای زنجیرهای بدنسازی با اندکی تفاوت قیمت فعالند.
مثلاً در دانمارک مجموعههای Fitness World و physio Center در محلههای مختلف با شهریه معادل ۴۰ دلار که از کارگر تا وزیر، نماینده پارلمان و هنرپیشه، کنار هم وزنه میزنند.
باشگاه بدنسازی تک شعبهای در محله اوستربورو با اسکواش، استخر، و ... هم ۶۰ دلار است. یعنی پناهجوی بیکار و مساعدهبگیر نیز میتواند برود.
اما در ایران دمبل زدن هم فقرا و اغنیا دارد.
ایرانیان به دو طبقۀ عمده تقسیم میشوند: اقلیت برخوردار و اکثریت فقیر که شکاف بینشان هر ساعت عمیقتر میشود.
فقط یک روز قبل، فاجعهای مشابه در مجموعه ورزشی انقلاب {کلوب شاهنشاهی} رخ داد.
شرکت توسعه و تجهیز وزارت ورزش که ماموریتش توسعه و تجهیز اماکن ورزشی برای همه مردم ایران است اما کاری جز توسعه و تجهیز رانتخواران انجام نمیدهد، ۲۹ زمین تنیس این مجموعه را با ۶۸ میلیارد تومان به "بخش خصوصی" اهدا کرد.