برای مردی که بیش از آنکه بخنداند ، گریست . چارلی چاپلین
سِر چارلز اسپنسر چاپلین (Sir Charles Spencer Chaplin) بازیگر، کارگردان و نویسنده مشهور بریتانیایی بود. او شانزدهمین روزِ آوریلِ1889 به دنیا آمد . چاپلین خود ادعا میکرد که در سال 1889 در محلهای در جنوب لندن متولد شدهاست؛ یعنی تنها چهار روز پیش از تولد هیتلر که چاپلین وی را در دیکتاتور بزرگ به تمسخر گرفت.
گاه مطالب و فیلم های او را می بینید و می خوانید. بدانید که او بزرگترین شخصیت سینمایی تاریخ است.
فیلم های استاد چاپلین هیچ وقت باعث نمی شود حوصله تان سر برود.
در سال 1998 منتقد فیلم اندرو ساریس، چاپلین را اینگونه توصیف کرد: بدون شک چاپلین یگانه و مهمترین هنرمند تاریخ سینماست. او خارقالعادهترین عملکرد را داشته و احتمالاً هنوز جهانیترین نماد است. او به وسیلهٔ مؤسسهٔ فیلم بریتانیا اینگونه توصیف شدهاست: چهرهای شاخص و برجسته در فرهنگ جهان و مبدل سینما به هنر هفتم؛ و به خاطر خنداندن میلیونها نفر در تمام دنیا در مجلهٔ تایم به عنوان یکی از 100 چهره تأثیرگذار قرن 20 قرار گرفتهاست. تصویر ولگرد چاپلین به بخشی از فرهنگ تاریخی تبدیل شده و طبق گفته سیمون لویس این شخصیت برای افرادی که تاکنون حتی فیلمی از چاپلین ندیدهاند و در جاهایی که فیلمهای او هیچگاه پخش نشدهاند نیز قابل تشخیص است. منتقد فیلم لئونارد مالتین استدلال میکند که خلق و خوی ولگرد پاک نشدنی و منحصر به فرد است و هیچ کمدین دیگری این قدر در دنیا تأثیرگذار نیست. در مدح شخصیت ولگرد، ریچارد اسچیکل نشان میدهد که فیلمهای چاپلین شیوا و دارای اصطلاحات غنی کمدی از روح انسانیت در تاریخ فیلم هستند. در سال 2006 کلاه و یک عصا که بخشی از لباس ولگرد بودند به قیمت دلار 140000 در یک حراجی در لس آنجلس خریداری شد. به عنوان یک فیلمساز، چاپلین به عنوان یکی از پیشگامان و یکی از با نفوذترین چهرهها در اوایل قرن بیستم در نظر گرفته میشود. از او اغلب به عنوان یکی از اولین هنرمندان فیلم یاد میشود. منتقد فیلم مارک کازینز به عنوان مورخ سینما نوشتهاست که چاپلین نه تنها باعث تغییر تنها تصاویر سینما شد، بلکه جامعهشناسی و دستور زبان آن را هم تغییر داد.
پدرش الکلی بود و کمتر با چارلی ارتباط داشت. بعدها مادر چاپلین دچار بیماری روانی شد و در یک آسایشگاه در حوالی لندن بستری گردید. پدر چارلی زمانی که او 12 ساله بود درگذشت؛ پیتر اکروید در کتاب چارلی چاپلین نقل میکند چارلی چند بار گفته بود که احتمالاً او حاصل رابطه کوتاه مدت مادرش و مردی دیگر بوده و چارلز چاپلین پدر واقعی او نیست.
بیماری مادر چاپلین از آنجایی آغاز شد که در یکی از اجراهای زنده تئاتر در لندن که برای سربازان اجرا میشد، یکی از اجسامی که سربازان مست به روی صحنه پرتاب میکردند به سر مادرش برخورد کرد و مادر چاپلین خونآلود و اشکریزان به پشت صحنه رفت و چاپلین پنجساله به روی صحنه آمد تا تماشاچیان عصبانی را با خواندن آهنگی سرگرم و آرام کند..
چاپلین در مورد مادرش میگفت: اگر مادرم نبود شک دارم که میتوانستم در پانتومیم موفقیتی کسب کنم. او یکی از بزرگترین هنرمندان پانتومیم بود که تاکنون دیدهام.
چاپلین به شدت کارگردان سخت گیری بود. آثاری که می ساخت برایش مهم بود. روش فیلمسازی یکتای چاپلین تنها پس از مرگش شناخته شد، زمانی که صحنههای بریده شدهٔ فیلمها و خروجیهای نهایی آنها به وسیلهٔ گروه بریتانیایی «مستند چاپلین ناشناخته» در سال 1983 بررسی شد.
آنچه در بالا گفته شد یکی از دلایلی است که ساخت یک فیلم برای چاپلین نسبت به رقیبانش زمان بیشتری میگرفت. دلیل دیگر آن این بود که چاپلین کارگردان بسیار دقیقی بود و اصرار داشت که هنرپیشهها دقیقاً همان گونه بازی کنند که منظور اوست و اصلاً هم برای او مهم نبود که چقدر طول بکشد تا بتواند بازی مورد نظرش را از هنرپیشهاش بگیرد. چاک جونز که در زمان کودکی نزدیک کارگاه فیلمسازی چاپلین زندگی میکرده گفتهاست: به یاد میآورد که پدرش هنگام گرفتن یکی از صحنههای فیلم چاپلین در آنجا حاضر بوده و دیده که چاپلین یک قسمت را بیش از 100 بار تکرار کرده تا در نهایت از کار هنرپیشهاش راضی شده و آن قسمت را پذیرفتهاست.
از دههٔ 1960 به بعد فیلمهای چاپلین با فیلمهای دو طنزپرداز دیگر، باستر کیتون و هارولد لوید، مقایسه میشدهاند. چاپلین همواره موفق تر از این دو بود. کیتون در سرگذشت خود از چاپلین با نام بزرگترین طنزپرداز که تا به حال زندگی کرده و بزرگترین کارگردان طنز یاد کردهاست. حال پس از گفتن همه این ها باید گفت 82 فیلم مجموعا کار کرده است و فقط در 16 تای آن کارگردان و یا نویسنده فیلم نبوده است. در اکثریت تهیه کننده و آهنگساز فیلم هم خودش بود. این یعنی داریم در مورد یک نابغه حرف میزنیم
اخراج چاپلین از آمریکا:
در حدود سال 1950 جنگ سرد به اوج خود رسیده بود و در آمریکا ترس شدیدی از کمونیستها به وجود آمده بود. در آن سال سناتوری به نام جوزف مککارتی اعلام کرد لیستی بلند بالا از چند کمونیست معروف دارد. نام چارلی چاپلین نیز در آن لیست بود. او زمانی که برای اولین نمایش فیلم روشنیهای صحنه به لندن سفر میکرد از اخراج خود از آمریکا با خبر شد. به این ترتیب چاپلین به همراه خانوادهاش از ژانویهٔ 1953 در خانهٔ زیبایی در سوئیس زندگی کرد و تا سال 1972 به آمریکا بازنگشت. چاپلین در جواب اتهامها گفت: «من یک هنرپیشه هستم نه سیاستمدار». البته پیتر اکروید بعدا در کتابی نوشت که اخراج چاپلین به مسائل اخلاقی او که در جامعه مذهبی آمریکا به شدت مورد انتقاد بود هم ربط داشت. در سال 1954 مککارتی و همراهانش رسوا شدند. زیرا مشخص شد مدارکی که برای افشای کمونیستها به کار بردهبودند جعلی بود. سال 1972، سال بازگشت شکوهمند چارلی به آمریکا بود و در نیویورک هدیه باران شد و مدال ارزشمند هندل به او اهدا گردید.
استاد چاپلین جزو اولین انسان هایی بود که باعث شد سینما رو زیباتر و دقیق تر درک کنم. اونایی که تا حالا فیلمی ازش ندیدن به علت اینکه قدیمه یا از مد افتاده تویم بهشون دیدن فیلماش تک تک ببینید..
بدون صدا با صدا ... سیاه و سفید و رنگی... فقط ببینید... کمدی تلخ و پر مفهوم با نشان دادن عشق در نزدیک به یک قرن پیش !!! در حالیکه خیلی کارگردانان مدرن !! با کلی امکانات نمیتوانن ماننده این بزرگ مرد تاریخ سینما حتی فیلمی بسازن... چاپلین مردی آرام و غمگین بود. او از غم مردم جامعه ی خود ناراحت و غمگین بود. او از اینکه مردم تنها به فیلمهایش به عنوان یک سرگرمی و خندیدن نگاه می کرد ناراحت بود . او در پس پرده ی فیلمهایش با فقر و سیاستمداران و می جنگید . عمده تمرکز فیلمهای او بر قشر فقیر و ضعیف جامعه بود و می خواست با نشان دادن این طبقه از مشکلات آنها کم کند.
چاپلین معمولا در فیلمهایش نقش مردی از همین قشر جامعه را دارد که با کار های به ظاهر طنز خود به جنگ فقر می رود. همگان فیلم های او را دیده اند. هنر بی نظیرش را. اما از نظر من مهم ترین اثر او در این جهان 12 دقیقه تشویش شدنش در مراسم اسکار 1972 بود... گریه های چاپلین و بغض او که حاصل سالها غم بود هنگام دریافت اسکار افتخاری هیچگاه از چشم جهان پاک نخواهد شد. چارلی چاپلین پس از مرگش ارزش ثروتش به بیش از 500 میلیون دلار اعلام شد
در دسامبر 1977 هم او در سن 88 سالگی سینمای زیبای کمدی تلخ و سینمای پاکی که به جهان ارائه کرده بود را تنها گذاشت.
تاثیرگذارترین جملات این بزرگ مرد:
- بهترین دوست من آینه است، او هرگز با گریه من نمی خندد.
- چارلی چاپلین حرف قشنگی داره میگه: شاید زندگی آن جشنی نباشد که تو آرزویش را داشتی، اما حالا که به آن دعوت شده ای، تا میتوانی زیبا برقص. خودت باش.
- زندگی از نزدیک تراژدی و از دور یک کمدی است.
- من عاشق قدم زدن زیر باران هستم.
چرا که هیچ کس نمی تواند زیر باران اشک هایم را ببیند.
- زندگی نمایشی است که هیچ تمرینی برای آن وجود ندارد. پس آواز بخوان، اشک بریز، بخند
و باتمام وجود زندگی کن؛ قبل از آن که نمایش تو بدون هیچ تشویقی به پایان برسد...!
- وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه کردن به شما نشان میدهد شما 101 دلیل برای خندیدن به آن نشان دهید و اگر زندگی 1000 راه برای گریه کردن به شما نشان داد. ساده است، شما 1001 راه برای خندیدین به او نشان دهید.
- سرانجامِ همه چیز یک شوخی است
《سر چارلی چاپلین》