پائولو مالدینی درب مکانی را که خانه خود می داند به روی خود بسته می بیند. وی هفته گذشته به گاتزتا دلو اسپورت گفت: «میلان نمی خواهد من برگردم.» مالدینی 902 بار برای میلان به میدان رفت و به فاصله سال های 1985 تا 2009 به مدت 12 فصل کاپیتان این تیم بود و طی این سال ها به 26 جام از جمله هفت قهرمانی ایتالیا و پنج قهرمانی اروپا دست یافت. با این حال پس از گذشت دو سال و نیم از زمان بازنشستگی اش ظاهراً باشگاه او را نمی خواهد و برای کسانی که باید قدردان زحمات وی باشند به شخصی ناخواسته تبدیل شده است.
این برخورد ناراحت کننده که مالدینی جدایی ناپذیر را از باشگاه جدا کرده علی رغم اینکه مدتی است در جریان است به منزله راز خانوادگی ننگینی می ماند که با سکوت زیرکانه با آن رفتار می شود. بهتر است آن را نادیده بگیریم و امیدوار باشیم که از بین برود. مسئله اینجاست که مالدینی جایی نمی رود. او همیشه در میلان خواهد ماند. با این حال نباید این موضوع را مسلم فرض کرد. در واقع دلیل مطرح شدن این مسئله امکان کار کردن مالدینی برای تیم دیگری بود.
ده روز پیش مالدینی در ورزشگاه پارک دو پرنس پاریس در کنار لئوناردو و در حال تماشای اولین بازی پاریس سن ژرمن تحت مربیگری کارلو آنچلوتی دیده شد. وی که به درخواست هم تیمی های سابقش در میلان مهمان این باشگاه فرانسوی بود طی مصاحبه ای با اکیپ اظهار داشت که پاریس را مثل خانه خود دیده است. مالدینی پیش از آغاز بازی به رختکن پاریس سن ژرمن سر زد و پس از بازی با رئیس این تیم ناصر الخلیفه که پیش از این در قطر با وی آشنا شده بود شام خورد.
این چنین بود که حدس و گمان هایی مبنی بر پیشنهاد کاری به مالدینی بر سر زبان ها افتاد. آنچلوتی در سال 2009 از مالدینی خواسته بود تا در چلسی به وی بپیوندد ولی از آن جا که مالدینی به تازگی خداحافظی کرده بود در کمال ادب پاسخ منفی داد. نیویورک کوزموس نیز به دنبال جذب مالدینی بود ولی موفق به این کار نشد. شاید این بار جواب مثبت باشد. لئوناردو در مصاحبه ای با کانال پلاس وجود چنین پیشنهادی را انکار نکرد. وی چنین گفت: «مالدینی کنجکاو است. او رابطه ی نزدیکی با ما دارد و دیدگاهش به فوتبال قابل تحسین است.»
با این وجود مالدینی راه صداقت را پیش گرفت. وی در پاسخ به این سؤال که آیا پیشنهادی دریافت کرده است گفت: «نه، نه...» و سپس افزود که اگر در ماه های آتی پیشنهادی دریافت کند مثل سایر پیشنهادات آن را بررسی خواهد کرد ولی خود او نیز از پاسخ مطمئن نبود. حداقل تا به حال چنین به نظر می رسد که مالدینی به دوران بازنشستگی ادامه خواهد داد. او دو پسر خود را به تمرین می برد، با ابراهیم با و آنجلو کاربونه تمرین مشت زنی می کند، تنیس بازی می کند، صبح شنبه فوتبال هفت نفره بازی می کند و "بعد از عمری دفاع کردن در خط حمله می ایستد".
با این حال باز هم تصور کار کردن مالدینی برای باشگاهی جز میلان توجه مردم را به خود جلب کرد. این امر روزنامه گاتزتا دلو اسپورت را بر این داشت که دست به کندوکاو بزند و آنجا بود که ناراحتی مالدینی از عدم پیشنهاد از سوی باشگاه آشکار شد. مالدینی آهی کشید و چنین گفت: «برلوسکونی به وضوح در این باره صحبت کرده و حتی باربارا هم از من اسم برده است. حقیقت این است که من پیشنهادی دریافت نکرده ام. اول لئوناردو، بعد آلگری و حتی بعضی از هم تیمی های سابقم از من خواستند که برگردم ولی همیشه در باشگاه را به روی من بسته دیده اند.»
دلیل اصلی این امر مشخص نیست ولی تصور می شود اشخاصی درون باشگاه از نام و شهرت مالدینی می ترسند و وی را تهدیدی برای قدرت خود در باشگاه تلقی می کنند که از بین این افراد می توان به آدریانو گالیانی نایب رئیس باشگاه اشاره کرد. رابطه بین این دو از 24 مه 2009 یعنی روزی که مالدینی آخرین بازی خود در سن سیرو را به نمایش گذاشت تیره و تار بوده است. میلان در بعد از ظهری داغ 2-3 از رم شکست خورد، ولی لکه ننگ آن بازی نتیجه پایانی نبود بلکه بخش کوچکی از 70000 هوادار حاضر در ورزشگاه بود که جشن خداحافظی مالدینی را به هم ریختند.
پلاکاردی در بخش کوروا ساد با این عنوان قابل رؤیت بود: "ممنون کاپیتان. در زمین قهرمانی فناناپذیر بودی ولی برای کسانی که تو را پولدار کردند احترام قائل نبودی." در جای دیگری نیز چنین نوشته بود: "پس از 25 سال خدمت باشکوه، قدردانی کسانی را بشنو که آنان را پولکی و خسیس قلمداد کردی."
ولی نمک ناشناسی آن ها هیچ حد و مرزی نداشت و یک پیراهن بزرگ سیاه و مشکی با شماره 6 را نمایان کردند که این کلمات بر آن نقش بسته بود: "فقط یک کاپیتان هست. بارزی."
خلاصه مطلب اینکه مالدینی آزرده خاطر در حالی که لئوناردو در رختکن وی را دلداری می داد برای تلافی چنین گفت: «افتخار می کنم که یکی از آن ها نیستم.» البته همه انتظار داشتند باشگاه نیز قدمی بردارد.
ولی سکوت میلان کرکننده بود. آن ها به دفاع از کاپیتان خود برنخاستند و از آن دسته از هواداران نیز انتقادی نکردند. این مسئله مالدینی را سرخورده کرد و وی در مصاحبه ای با گاتزتا دلو اسپورت ناامیدی خود را اعلام کرد.
وی چنین گفت: «از اینکه میلان موضع خود را مشخص نکرد ناراحت شدم. از رئیس گرفته به پایین هیچ کس حرفی نزد. هیچ کدام از مدیران لب از لب باز نکردند. شاید من آرمان گرا باشم ولی معتقدم که باشگاهی چون میلان باید از وقایع خاص کناره بگیرد.»
در پوزش نامه ای که روز بعد در همین روزنامه چاپ شد گالیانی اعلام کرد که عدم عکس العمل از جانب باشگاه به این دلیل بود که نمی خواستند هواداران جنجالی را با پاسخ بزرگ جلوه بدهند. جالب اینجا بود که این پیام از طریق روزنامه به مالدینی منتقل شد. آیا مالدینی و گالیانی با هم حرف نمی زدند؟ شاید چنین بوده باشد، ولی شاید هم هدف ارتباط با مردم بوده باشد. باشگاه باید دلایل سکوت خود را برای جهانیان توجیه می کرد.
مالدینی اصرار دارد که وی کینه ای به دل ندارد ولی در مورد گالیانی مطمئن نیست. به علاوه ادعا می کند که هیچ انگیزه نهانی در کار نیست. او نه از گرسنگی رنج می برد و نه به پول و شهرت نیاز دارد. «من همیشه به خودم متکی بوده ام و روی پای خودم ایستاده ام. خوشبختانه موقعیت حسادت برانگیزی هم دارم. از زندگی خانوادگی ام لذت می برم و مشکل مالی هم ندارم. به خودم اجازه نمی دهم کار کسی را به وی دیکته کنم. میلان در قلب من جا دارد و دوست دارم دینم را به باشگاه ادا کنم.»
با تمام این احوال مالدینی یک شرط دارد، آن هم اینکه "استقلال فکری" که در سال های اخیر به دست آورده دست نخورده باقی بماند. مالدینی قصد ندارد مثل لئوناردو به کارمند بله قربانگوی میلان تبدیل شود. لئوناردو که زمانی این گونه بود اکنون ابراز پشیمانی می کند. وی در ماه دسامبر به روزنامه لا ریپابلیکا گفت: «از تصویر خوبی که برای خودم درست کرده ام خسته شده ام. فوتبال مدینه فاضله نیست و من هم نامزد جایزه صلح نوبل نیستم.»
مالدینی هم همین عقیده را دارد. چیزی را که باید گفت می گوید. فکر می کنید چرا هواداران به اصطلاح دوآتیشه با وی مخالف بودند؟ چون او جرأت ایستادن مقابل آن ها را داشت. آن ها هنوز او را به خاطر زمانی که در فرودگاه میلان پس از بازگشت از استانبول حاضر نشد به خاطر شکست در فینال لیگ قهرمانان اروپا 2005 از آن ها معذرت خواهی کند و همین طور به علت انتقاد از آن ها در رسانه ها به خاطر عدم حمایت از میلان در سوپرجام اروپا 2007 و تهدید کسانی که حامی میلان بودند نبخشیده اند.
مالدینی اعتراف می کند: «من از اینکه حقایق را آن گونه که هستند بازگو کنم ابائی ندارم و شاید این مسئله برای بعضی ها مشکل ساز باشد.» متأسفانه هنوز راه حلی پیدا نشده است. ماه های اخیر برای اسطوره های فوتبال در ایتالیا سخت و نابخشودنی بوده اند. یوونتوس طبق پیش بینی اعلام کرده بود که این فصل آخرین فصل دل پیرو در باشگاه است. در خبری در روزنامه لا ریپابلیکا هم چنین آمده بود که اینتر از گزارش بی رغبت بازی های خود توسط جوزپه برگومی در شبکه اسکای ایتالیا شاکی است.
دیگر اثری از حرمت نمانده است. هیچ کس بزرگ تر از باشگاه نیست. مالدینی با چشمانی غمگین در بی خبری به سر می برد.