دقت کردید میرید بیرون همه ماشینا سیاه و سفیدن!
به زور ی ماشین رنگی پیدا بشه
شخصا وقتی میرم بیرون قدم بزنم یا پشت ترافیک میمونم ذهنم خسته میشه و احساس خوبی بهم دست نمیده یکی از بزرگترین دلایلش همینه که ماشین همه سفیدن یا نقره ای و مشکی همش ۰ و ۱
مردم جهان رو حتی با رنگ هم هیپونتیزم کردن
چطور میشه همه سلیقشون یک شکل بشه و ماشین سفید بخرن از این یکنواختی خسته نشدن؟!
اینا همه کار شده مردم جهان بدون اینکه بفهمن رو روح و روانشون کار میشه
حتی تو تبلیغات هم همش ماشینای سفید و سیاه نشون میدن
رنگ خیلی مهمه خیلی شما جلو ی بچه آبرنگ و مداد رنگی بذار اگه روانشناسی رنگ و ادراک رنگت قوی باشه از رنگی که انتخاب کنه میفهمی چه احساسی داره...
اصلا رنگ یعنی روح دنیا میبینید خدا با چه رنگ های قشنگی این جهان رو خلق کرده برای همینه که میریم کوه و دشت حالمون خوب میشه
ولی سطح شهر چطور؟! همش سفید سیاه سفید سیاه....
ی دنیای خاکستری و کدر غمگین برای مردم درست کردن..
خود مردم چرا همش باید ماشین سفید بخرن؟!
پس چرا قدیم اینطور نبود؟! چرا اون زمان شهر متفاوت بود و پیکان های رنگارنگ میدیدیم؟ چی شد که ناگهانی همه عاشق سفید و سیاه شدن؟! برای همین چیزاست که اون زمان مردم شاداب بودن ولی الان همه افسرده...
چرا فامیل من بهم میگه میخواستم ی رنگ دیگه بخرم ترسیدم ی روز بخوام بفروشمش کسی نخره بنابراین علی رغم میل باطنی ام سفید خریدم؟
چرا؟!
چرا؟
و چرا
چرا یکم درباره این چیزا نمیشینید فکر کنید
فرض کنید میرید بیرون ماشین نارنجی ببینید سبز فسفری ببینید میدونید چقدر تو روحیتون تاثیر داره و شاد و سرزنده میشین اون احساسش بهتون منتقل میشه حتی پشت ترافیک باشی اونقدر کلافه نمیشی
یا اصلا همین لوازم خانگی همه تو خونشون ی یخچال سفید تلویزیون مشکی الان خونه خودمونم همینه دیگه من یبار ی یخچال زرد دیدم باور کنید انقدر نشاط بخش بود که با خودم نشستم فکر کردم چیکار کردن با مردم که انگار جز سفید و سیاه رنگ دیگه ای تو دنیا نیست!
به هر حال من گفتنیا رو گفتم برداشت با خودتون...