☇AMIN☇عده ای از مردم یک کشور و یک ملت را به وجود میآورند و آن را بسط و توسعه میدهند: تز
وقتی یک ملت بسط و توسعه یافت ، نقطه مقابل خود را نیز به وجود میآورد : آنتی تز
سرانجام پس از برخورد و کشمکش این دو ملت ، یک تمدن جدید سر بر میآورد که دارای نظامی عالی تر از هر یک از دو نظام قبلی است : سنتز
خیلی جامع و مفید ریشه ی پیدایش تمدن و حاکمیت رو گفت ...
ولی آیا تاریخ جهان ، تاریخ رقابت مبان دولت هاست یا تاریخ رقابت های میان طبقات ؟ سوال عجیبی که " عدم درک ریشه " رو فریاد میزنه ...
خب خیلی واضح و مشخصه که تا وقتی " شکاف " بین طبقات مختلف "ملت" وجود نداشته باشه ، " دولت " ایجاد نمیشه !
درواقع حاکمیت و نظام زمانی برجسته میشه که فاصله ی اقلیت فاعل از اکثریت منفعل به حدی زیاد بشه که " مقبولیت ، مسئولیت رو خلق کنه : واکنش عوام به نخبگان و رهبران یا بهتر بگم واکنش ملت به دولتی که قدرت کنش به شیوه هاي مختلف مثل استبداد دیکتاتوری یا استقلال دموکراسی رو داره و هدایتگر و الگوساز فرهنگی هست ...
اما آیا لزوما هر جامعه ی جدیدی که ظهور میکنه بهتر از نسل قبل هست ؟
کاملا غیرمنطقی هست چنین ادعایی !
کافیست تاریخ معاصر ایران رو مطالعه کنیم
پست زیبا و آموزنده ای بود ممنونم 🌹