در لیورپول چه خبر است؟
ددلاین زمستانی امسال لیگ برتر برای هواداران لیورپول یک عذاب خالص بود، در حالی که آبیهای لندن به عنوان یک از رقبای مستقیم کسب سهمیه در حال جارو کردن بازار با مالک پرسروصدای آمریکایی و شریک ایرانیاش بودند، تنها خبر از باشگاه لیورپول این بود که کوناته مصدوم شده و از طرف دیگر باشگاه در تلاش است تا مجوز حضور تیم زنان در ملوود را بگیرد!
این درحالیست که تیم در فرم بدی قرار دارد و کسب سهمیه خود چالش بزرگی است که به نظر هر روز امکان ناپذیرتر می شود. از طرف دیگر در ماههای اخیر هیچ خبر خوبی از درون باشگاه هم نرسیده است. از وضعیت بلاتکلیف مالکیتی تیم که بگذریم، جولین وارد مدیرفنی باشگاه در انتهای فصل به طور عجیبی جدا خواهد شد، پرفسور ایان گراهام یکی از مهرههای خوشنام و بزرگ چند سال اخیر باشگاه و مسئول تیم دیتا آنالیز هم مثل وارد، در انتهای فصل از باشگاه جدا خواهد شد و همچنین گزارشهایی وجود دارد که استعدادیابهای ارشد باشگاه هم در انتهای فصل جدا خواهند شد و از وضعیت فعلی راضی نیستند.
انگار آن ساختار و سیستم ارزشمندی که ما با خون دل در این چند سال اخیر با کمک کلوپ و مالکین باشگاه بنا کرده بودیم در حال فروپاشی است و سلسلهای از اشتباهات زنجیرهای پی در پی در حال وقوع است.
از سال ۲۰۱۵، مثلثی متشکل از یورگن کلوپ، مایک گوردون و مدیر ورزشی مایکل ادواردز، لیورپول را از عمق چاه بدبختی به جلو سوق داده و این باشگاه را تقریباً به هر چیزی را که برای بردن وجود داشت، رسانده بود. از آنجایی که یکی از آن سه ستون دیگر وجود ندارد (اواردز)، جایگزین او در حال حاضر مشتاق به رفتن است (وارد) و ستون دیگری تقربیاً همه وظایفش را به افراد دیگر واگذار کرده (گوردون) آیا این نشانه های پایان یک دوره در طول حیات باشگاه است؟ و سئوال مهمتر اینکه دلیل اصلی این اتفاقات بد سریالی چیست؟ برای پاسخ باید گفت اصولاً دو فرضیه برای چرایی این وقایع وجود دارد.
اول:یورگن کلوپ و جولین وارد و ادوارز
یورگن کلوپ سرمربی باشگاه با شکل هدایت و اداره باشگاه به مشکل خورده و بعد از تمدید قرارداد سال پیش اختیارات بسیار زیادی نسبت به قبل از طرف FSG دریافت کرده و همین امر باعث ناخشنودی بزرگ در میان تیم جولین وارد و همکارانش شده و دلیل استعفای جمعی آنها وجود چنین پلنی برای آینده است.
مایک گوردون مسئول میز لیورپولِ FSG در هنگام تمدید قراداد با یورگن کلوپ در میانه فصل پیش گفت: «یکی از دلایل توافق ما، این بود که در زمینههای تمدید، تازه سازی و در عین حال حفظ کردن فعال باشیم.» و از طرف دیگر دوران «بازسازی ترکیب تیم» را زیر نظر یورگن پیش ببریم.
این موضوع در آن زمان زیاد مورد توجه قرار نگرفت ولی بعدها مشخص شد که کلوپ و دستیار پرسروصدایش پپ لایندرز حالا نقشی به مراتب بالاتر در تعیین اهداف نقل و انتقالاتی باشگاه و رد و یا تائید آنها پیدا کرده اند. موضوعی که انگار زیاد به مذاق وارد و تیم دیتای باشگاه خوش نیامده است و حالا آنها ساز جدایی را به صورت «ناگهانی» کوک کرده اند. کار به جایی رسیده که حتی خود کلوپ هم از استعفای وارد ابراز تعجب کرد و گفت که وقتی این موضوع را شنید شوکه شده ولی مطمئن است در روند هدایت باشگاه خللی وارد نخواهد کرد.
حالا کمی به عقب برگردیم و به جدایی مایکل ادواردز بپردازیم. در سال ۲۰۲۰، زمانی که کلوپ لیورپول را به نقطه ای از موفقیت رساند که برای سه دهه تجربه نشده بود، مایکل ادواردز در اندیشه جدایی ناگهانی از باشگاه بود. در چند ماه آینده، او به گوردون اطلاع داد که قصد دارد کمی استراحت کند. جولین وارد مانند یک جانشین طبیعی به سمت دستیار او انتخاب شد تا راهبرد «تداوم» مالکین باشگاه با انتخاب نزدیک ترین فرد به ادواردز به عنوان جانشینش ادامه پیدا کند.
نقش ادواردز در ماههای آخر حضورش حتی کمرنگ تر هم شد و گزارشات مختلف در پنجره زمستانی فصل پیش تاکید داشتند که خرید لوئیز دیاز تماماً از ابتدا تا انتها توسط جولین وارد مدیریت شده است. کارکنان آکسا در آن زمان به صورت محدود ادواردز را که برای مدتها به عنوان اولین نفر در محل کارش حاضر می شد، می دیدند و در بسیاری از اوقات گزارشهایی بود که حتی با تیپ غیر رسمی و با شلوار جین فقط برای دقایقی سرکارش حاضر می شد.
او همچنین در دربی مرسی ساید فصل پیش در گودیسون پارک در کنار هواداران لیورپول در تراس رود بولنز ایستاد. در آن شب، لیورپول اورتون را ۴ بر ۱ شکست داد و در عرض شش ماه، آنها برای کسب یک چهار گانه بی سابقه رقابت کردند. دورنمای آنها تحت هدایت کلوپ هرگز روشن تر از این به نظر نمی رسید، با این حال انگار مشکلاتی که ادواردز در آینده کاری خود می دید تازه داشت سر بر می آورد.
موفقیت لیورپول تحت هدایت کلوپ و ادواردز به اندازه بازیکنانی بود که فروخته میشدند، زیرا به سیستم اقتصادی باشگاه اجازه میداد به کار خود ادامه دهد. ادواردز یا هر مدیر ورزشی دیگری با وجود یک تیم پیر و بازیکنانی که ارزش آنها در بازار در حال فروکش بود توان ادامه کار نداشت.
از طرف دیگر مالکین باشگاه نیز دندان گردی همیشگی خود برای تزریق هرچه بیشتر پول را داشتند. از روز اول روش کاری FSG برای ادواردز مشخص بود: «هر پولی که شما از طریق کسب و کار باشگاه به دست بیاورید برای این باشگاه هزینه خواهد شد و خبری از پول های کلان سرازیر شده از بوستون نخواهد بود.»
این در حالی بود که کلوپ به شکل عجیبی برای جوش خوردن تمدید قرارداد هندرسون و واینالدوم با او سروکله می زد و حتی در یک اقدام دیوانه وار دیگر در اواسط فصل پیش تمدید قرارداد میلنر سی و هفت ساله را هم با فشار شخصی اش جوش داد.
کلوپ، اگرچه مربی بسیار با تجربه ای است، اما وارد مرحله جدیدی از حرفه خود در لیورپول شده است. در مشاغل قبلی او در باشگاه های آلمانی ماینتس و بوروسیا دورتموند، بهترین بازیکنانش معمولاً به دلیل پیشنهادات پرسودتر از طرف های بزرگتر از او گرفته می شدند. حالا، او بیشتر در مورد آینده کسانی که به خوبی به او خدمت کرده بودند، می گفت و انتظار داشت با تمدید های بلند مدت آنها را در کنار خود «وفادارانه» حفظ کند.
این روش مطابق میل ادواردز نبود و او می دانست با این نگاه همه چیز در آینده بهم خواهد خورد پس قبل از اینکه نشانه های آن برای همگان مشخص شود با استفاده از هوش ذاتی اش پیش بینی کرد و راهش را کج کرد و خداحافظی نمود.
جانشینش جولین وارد هم حالا انگار وارد همین مشکل با کلوپ و FSG شده به طوری که حتی بیش از دوزاده ماه نتوانسته در پست جدید دوام بیاورد.
گفته می شود استعدادیاب های ارشد هم از دست کم گرفته شدن گزارش های خودشان توسط کادر فنی ناامید شده اند و همگی در انتهای تابستان کنار خواهند رفت. خرید کودی گاکپو حتی موضوع را پیچیده کرده، در فروم های غیر رسمی گفته می شود نظر وارد بر تقویت خط هافبک تیم بوده ولی کادر فنی لیورپول به اصرار لایندرز به سراغ گاکپو هلندی رفته اند.
خرید ماتئوس نونز در ابتدای تابستان هم بر سر همین اختلافات به مشکل خورده و حالا کادر فنی لیورپول مجدانه به دنبال خرید او در تابستان سال بعد هستند، حتی با توجه به فرم نه چندان خوبش در وولوز.
خبر علاقه کلوپ به سفیان امرابط هم دیگر محل مناقشه است. استعدادیاب های لیورپول سه سال پیش در ارزیابی خود از این بازیکن مراکشی او را با رده D شناسایی کرده اند و هنوز هم معتقدند که خرید او اصلا مناسب نیست ولی کلوپ و لایندرز از هواداران این هافبک مراکشی هستند.
شایعات غیر رسمی بالا هر چقدر صحت داشته باشد باعث آشفتگی عجیبی در کادر مدیریتی باشگاه شده است. انگار بادهای تغییر در کل باشگاه می وزد. حتی آینده ترسناک تر هم است. فرض کنید در تابستان فصل بعد آیا هیچ مدیر ورزشی شاخصی در میانه نامشخص بودن مالکیت باشگاه، ریسک پذیرش این مسئولیت را به عهده خواهد گرفت؟ شاید این تنها با اطمینان از بودن یورگن کلوپ به عنوان سرمربی باشگاه در چهار سال آینده اتفاق بیفتد، حرکتی که مطمئناً نفوذ او را بیش از همیشه در بخش استخدام در پی خواهد داشت.
در این میان، آیا جولین وارد میتواند خریدهای جدید احتمالی برای تابستان سال بعد را متقاعد کند که آنفیلد جای مناسبی برای پرورش استعدادهای آنهاست ولی او خودش نمیخواهد آنجا باشد؟
دوم: تغییر مالکیت
فرضیه دوم و کم خطرتر این است که روند انتقال مالکیت باشگاه به زودی تکمیل خواهد شد و استعفای دسته جمعی کارکنان بخش Data Science و Recruitment باشگاه هم از همین جا نشات می گیرد.
بر اساس شایعات مطرح شده حضور مالکین جدید با تیم جدید مدیریتیشان برای انتهای فصل جاری برنامه ریزی شده و در این مسیر گذار یورگن کلوپ به عنوان حلقه واسط ایفای نقش خواهد کرد. مالکین جدید لیورپول (خواه هر که باشند) حمایت صد درصدی از کلوپ و کادرفنیاش خواهند داشت و تمامی فرآیند تغییر و تحول در باشگاه هم زیر نظر سرمربی محبوب آلمانی انجام خواهد شد.
این گزینه با اینکه باعث تغییرات گسترده و بنیادی در تمامی ارکان باشگاه خواهد شد ولی احتمالا کم خطر ترین علت اتفاقات و نارسایی های اخیر باشگاه است.
به نظر می رسد عمر تاثیرگذاری مدیریتی FSG بنا به هر دلیلی در باشگاه لیورپول تمام شده و آینده هیچ دورنمای مثبتی برای آنها ندارد. حالا با حضور مالکین جدید می توان امیدوار بود که شاید یک طرح تازه یا یک روش جدید بتواند دوباره همه ارکان باشگاه را با هم متحد کند.
روزهای سخت و سرنوشت سازی در انتظار ماست دوستان، دل قوی دارید.
در نوشتن این مطالب از گزارشهای متعدد اتلتیک، تلگراف، تایمز و دیلی میل استفاده شده است.و ترجمه ان توسط لیورپول ایرانی انجام شده است