تو یکی از بازیای بارسا قرار بود پویول تو ترکیب باشه اما در زمین یافت نشد
برای اینکه قبل بازی من تو استادیوم دیدمش
اونجا پویول بهم سلام کرد
گفتم منو ببر پیش مسی
با مهربونی دستمو گرفت
ولی درست قبل اینکه دستمو بگیره ی عقاب خیلی گنده منو بلند کرد و برد!
اونایی که یادشونه میدونن پویول پرش ها و ضربه سر های خیلی خوبی داشت
اما ی اپسیلون فاصله کم اومد برای همین پای عقاب رو گرفت
میگفت ول کن این بچه رو
عقابه هی سعی میکرد پویول رو بندازه
درست همونجا با ی هلیکوپتر شاخ به شاخ شدیم!
پویول پای عقاب رو کشید و تغییر جهت دادیم
پویول: گواردیولا منتظره این بچه رو رها کن
عقاب: خبرها کنم که میوفته میمیره حداقل بذار غذای من بشه ۵ روزه هیچ چی نخوردم
پویول: نه من میگیرمش
عقاب: خب بگو ببینم من چه رنگی ام؟
پویول: زرد هستی
عقاب: نه من خردلی هستم!!!
پویول: خب ی نوع زرده دیگه اینم
بعد عقابه منو ول کرد!
به پویول گفت اگه میتونی بگیرش
پویول: نهههههههه
بعدش دعا خوند خدایا به این بچه کمک کن کمکش کن!
همون لحظه بود که به طرز عجیب و ماورالطبیعی من در بین آسمون و زمین ایستادم
پویول خیلی خوشحال شد
و روی ابر ها باهام فوتبال بازی کرد
یادش بخیر