سرانجام جواد نکونام با حکم حجت کریمی سرمربی استقلال شد اما از 12 خرداد که برای اولین بار نام جواد نکونام به عنوان یکی از گزینه های جانشینی ساپینتو به میان آمد تا 30 خرداد حجت کریمی در گفتگو با بخش ورزشی اخبار تلویزیون نام او را به عنوان سرمربی جدید استقلال اعلام کرد، نکو چند باری به استقلال نزدیک و از این تیم دور شد و یک مسیر پر پیچ و خم را پشت سر گذاشت. مرور این مسیر حالا که قصه با فرجامی خوش به پایان رسیده، خالی از لطف نیست.
به گزارش طرفداری، اولین لیست گزینه های سرمربیگری استقلال را یکی از مدیران این باشگاه روز 12 خرداد در اختیار طرفداری گذاشت. در این لیست 6 نفره نام جواد نکونام، مهدی رحمتی، ساکت الهامی، محمد ربیعی و دو مربی خارجی که گفته می شد یکی از آن ها سابقه هدایت استقلال را دارد و دیگری یکی از مربیان جوان اروپایی است، به چشم می خورد. لیستی که قرار بود بعد از برگزاری جلسه مجمع باشگاه استقلال مورد ارزیابی نهایی قرار بگیرد.
به گفته این مدیر استقلالی، حجت کریمی به نتیجه قطعی رسیده بود دیگر با ریکاردو ساپینتو همکاری نکند اما برای جذب سرمربی جدید خارجی به مجوز وزارت ورزش نیاز داشت چرا که طبق دستور العمل جدید نهاد ریاست جمهوری، عقد قرارداد یورویی و دلاری با خارجی ها ممنوع اعلام شده بود.
حجت کریمی همان شب شکست استقلال مقابل پرسپولیس در فینال جام حذفی به این بهانه که ساپینتو بین دو نیمه، او را به رختکن تیم راه نداد، تصمیم قطعی خود را برای قطع همکاری با این مربی گرفته بود اما اعلام رسمی این موضوع تا 17 خرداد طول کشید و سرانجام در این روز ساپینتو با انتشار پستی در صفحه شخصی اش اعلام کرد با استقلال قطع همکاری کرده و یک روز بعد با دریافت تنها 200 هزار دلار سرمربی آپوئل قبرس شد. استقلال با سه برابر این پول با ساپینتو قرارداد بسته بود. البته به قول یکی از همکاران، قرارداد ساپینتو و آپوئل واسطه نداشت و قرارداد این مربی با استقلال چند واسطه داشت.
بعد از رفتن ساپینتو، استقلال موازی با هم در دو راه داخلی و خارجی قدم برداشت. در راه داخلی جواد نکونام، مهدی رحمتی، ساکت الهامی و محمد ربیعی چهار گزینه نهایی استقلال بودند و در راه خارجی نام هایی چون روبرتو بوردین، سرمربی ایتالیایی شریف مولداوی، لوپز کارو، مربی بیکار خانه نشین اسپانیایی، وینفرد شفر، سرمربی اسبق استقلال و ژوزه مورایس، سرمربی سپاهان به چشم می خورد.
مورایس خیلی زود از بازی خارج شد چرا که خلاف ادعای مدیر برنامه اش، هیچ بند فسخ قابل فعال شدنی در قراردادش وجود نداشت. لوپز کارو هم با وجود سفر به تهران، هیچ جاذبه ای برای هوادار استقلال تولید نکرد، شفر پیرتر از آن بود که استقلالی ها را به وجود بیاورد و داستان روبرتو بوردین نیز هرگز از شایعه فراتر نرفت.
اما در مسیر داخلی ها، زرنگ تر از همه مهدی رحمتی بود که بلافاصله پیشنهاد نساجی را روی هوا گرفت و به قائمشهر رفت تا خودش را معطل استقلال نکند و اعتبار و آبرویش را در فضای مجازی به حراج نگذارد.
با حذف رحمتی از لیست چهار نفره گزینه های ایرانی استقلال، این فهرست به جای آنکه سه نفره شود، پنج نفره شد چرا که به گفته برخی منابع، یکی از مشاوران حجت کریمی، نام رضا عنایتی را به لیست اضافه کرد و یکی از فعالان رسانه ای نیز با هر ترفندی که بود، علیرضا منصوریان را در فهرست جا داد اما مدیران استقلال حتی زحمت مذاکره با این دو گزینه تازه را هم به خود ندادند چرا که از یک طرف عنایتی همراه تیم امید در عراق حضور داشت و از طرف دیگر با مطرح شدن نام منصوریان، خون جلوی چشم هواداران استقلال را گرفت. به هر حال آن ها هنوز دوران تلخی که منجر به جدایی منصوریان از استقلال شد را از یاد نبرده بودند.
وقتی تماشاچی به منصوریان و عنایتی روی خوش نشان نداد، حجت کریمی در خفا شروع به مذاکره با جواد نکونام، ساکت الهامی و محمد ربیعی کرد. صفحه های هواداری استقلال در فضای مجازی ناراضی از مطرح شدن این اسم ها و به امید جذب سرمربی خارجی بزرگ، هر روز مقداری اهانت نثار نکونام، ربیعی و الهامی می کردند. آن ها نکونام را کمتر از دو گزینه دیگر مورد سرزنش قرار می دادند اما معتقد بودند او با سیستم دفاعی اش به درد استقلال نمی خورد. درباره محمد ربیعی اعتقاد داشتند این مربی به رغم دانش فنی اش، به دلیل ناآشنایی با فضای استقلال، شانس کمی برای موفقیت دارد و در مورد ساکت الهامی هم مدعی بودند با اینکه از نظر فنی مربی خوبی است اما از لحاظ اخلاقی کپی ایرانی ساپینتوی پرتغالی است.
اینجا کمیته فنی هم وارد عمل شد و مهدی پاشازاده را به لیست گزینه های استقلال اضافه کرد، به این شرط که او کنار یک مربی خارجی هدایت استقلال را برعهده بگیرد.
درست در همین شرایط اعلام شد جواد نکونام که گزینه اول استقلال است، مجوز مربیگری در ایران را ندارد و به دلیل رها کردن فولاد در آستانه بازی الهلال و برخی فعالیت هایش در فضای مجازی، فعلا نمی تواند در لیگ برتر مربیگری کند.
البته شایعه شده بود قلعه نویی هم چندان موافق حضور نکونام در استقلال نیست و به غلط عده ای ادعا می کردند امیر هم در ماجرا نقش دارد اما منابع خبری آگاه مدعی بودند مشکل جواد از جای دیگری آب می خورد.
استقلال که نکونام را به عنوان گزینه اول خود انتخاب کرده بود، درست در شرایطی که نظرسنجی ها هم نکونام را نزد افکار عمومی بالاتر از ساکت الهامی و محمد ربیعی نشان می داد، با مانع جدی مواجه شد. بدون مجوز، استقلال باید قید جواد را می زد. مذاکره با محمد ربیعی هم چندان خوب پیش نرفت و این مربی جوان پس از آنکه فهمید استقلال گرفتاری های مالی زیادی دارد، دو دل شد. ساکت الهامی هم مثل مهدی رحمتی زرنگی کرد و بعد از دومین مذاکره با حجت کریمی به این موضوع پی برد که مذاکره با استقلال فرسایشی است و سراغ پیشنهادهای بعدی اش رفت تا استقلال با یک شرایط عجیب و جدید روبرو شود.
دوباره دلال ها به باشگاه هجوم بودند و مربی خارجی پشت سر هم به استقلال پیشنهاد شد. این وسط یک پیشنهاد هم از سمت کمیته فنی رسید؛ فعلا مهدی پاشازاده تمرینات را شروع کند تا سرمربی سر فرصت انتخاب شود. اگر ایرانی بود، پاشازاده به عنوان مدیر تیم و سرپرست کنار او بنشیند و اگر خارجی بود، پاشازاده دستیار اولش شود.
درست در همین شرایط، باشگاه گل گهر با مربی یونانی اش قرارداد درهمی بست تا استقلال هم با این توصیه مواجه شود که یک مربی خارجی به خدمت بگیرد و با او به درهم که ارز رایج منطقه است قرارداد ببندد.
حتی این فرضیه قوت گرفت که از ابتدا مطرح شدن نام جواد نکونام کنار ربیعی و الهامی برای خراب کردن او نزد هواداران استقلال بوده و باشگاه از همان آغاز قصد داشته یک سرمربی خارجی را استخدام کند.
درست مثل سنگ بزرگ که علامت نزدن است، نام های بزرگی که مطرح می شد نشان می داد استقلال قصد جذب سرمربی خارجی را ندارد. یکی از این نام ها کیکه سانچز فلورس، سرمربی صاحب نام لالیگایی بود که همین فصل قبل هدایت ختافه را برعهده داشت و سابقه قهرمانی اروپا با اتلتیکو مادرید را هم در کارنامه دارد. قبل از دیگو سیمئونه، همین مربی هدایت تیم دوم مادرید را برعهده داشت و باور اینکه او را در این شرایط روی نیمکت استقلال ببینیم، سخت به نظر می رسید. شاید کیکه سانچز هم 18 سال بعد مثل لوپز کارو با هزینه شخصی به ایران بیاید و دوری در تهران بزند اما فعلا با داشتن چندین پیشنهاد اروپایی، استفاده از اسم او چیزی جز سواستفاده و یا بازی با احساسات هواداران استقلال نیست.
هوادار استقلال تقریبا به نقطه جوش رسیده بود که خبر رسید موانع از سر راه جواد نکونام برداشته شده است. البته از همان روز اول هم مشخص بود مشکل نکونام به آن اندازه حاد نیست که به او اجازه کار ندهند. شاید هدف این بود که از نکونام برای بازگشت به کار تعهدی گرفته شود تا اتفاقی که در لیگ قهرمانان آسیا برای فولاد در آستانه یک بازی حساس رخ داد، در استقلال تکرار نشود.
29 خرداد شبانه حجت کریمی و علی امیری به وزارت ورزش احضار شدند، آن ها از در مجموعه انقلاب به ساختمان وزارت خانه رفتند و جواد نکونام را در اتاق وزیر دیدند. این روایتی است که یک منبع خبری آگاه از آخرین جلسه منجر به عقد قرارداد نکونام دارد.
دقایقی بعد مدیران استقلال از یکی از کارمندان خود خواستند سر برگ باشگاه را به وزارت خانه بیاورد تا پیش نویس قرارداد نوشته شود. مطابق این قرارداد که مفادش به زودی فاش خواهد شد، حالا جواد نکونام سرمربی استقلال است.
جواد نکونام در لیگ بیست و سوم روی نیمکت استقلال می نشیند. او سال قبل هم می توانست سرمربی استقلال شود اما با توجه به قهرمانی فرهاد مجیدی، هیچ علاقه ای برای این کار نداشت.
او قبل و بعد از محمود فکری هم گزینه نیمکت استقلال بود اما در آن مقطع نیز ریسک نکرد. اما حالا یک استقلال ناکام گزینه خوبی برای جواد نکونام است تا بخت خود را در مجموعه آبی آزمایش کند. سکه برای او هم دو رو دارد؛ یا شیر می آید و جواد حداقل برای سه سال روی نیمکت می نشیند یا خط می آید و یک مدعی دیگر به نفع سید مهدی رحمتی که از همین حالا خود را سرمربی آینده استقلال می داند و البته به سود فرهاد مجیدی که به لطف قهرمانی اش همیشه برای استقلالی ها یک گزینه ایده آل است، از صحنه کنار می رود.
چه سرنوشتی برای جواد رقم می خورد؟