شما این را تجربه میکنید که پیشنهادی به شما میشود و آن از دست میرود و سپس برای حل مشکلات باید راهی را پیدا کنید ولی اوضاع سختتر شده و هیچوقت فرصتی که پیش آمده بود را دوباره کسب نمیکنید. این حتی میتواند به بدترین شکل ممکن رخ بدهد و یک امتحان واقعی و سخت برای شخصیت شما باشد.
دربارهی حکیم زیاش چطور فکر میکنید. بیاید به ژانویه برگردیم. او در جام جهانی برای مراکش درخشان ظاهر شد، اما باز هم جایگاه خوبی در ترکیب چلسی نداشت. او نیاز به یک راه نجات فوتبالی داشت: انتقال قرضی در پنجره زمستان به پاریسنژرمن.
در آنجا میتوانست چهار ماه کنار کیلیان امباپه، لیونل مسی و نیمار بازی کند و حضور در مرحلهی حذفی لیگ قهرمانان را تجربه کند، و همینطور در نهمین قهرمانی پیاسجی در یازده سال اخیر حضور داشته باشد و این وقتی جذابتر میشد که میتوانست کنار هموطن و دوست صمیمیاش، اشرف حکیمی، هم بازی کند.
او برای تکمیل قرارداد سفر کوتاهی را از لندن به پاریس انجام داد، اما اتفاقات عجیب و مسخرهای در ادامه رخ داد.
علیرغم پیامهای مستقیم زیاش به تاد بولی، مالک چلسی، برای تکمیل این انتقال، اما عدم تمرکز بولی روی این موضوع و پرداختن به انتقال انزو فرناندز از بنفیکا در همان شب باعث شد که کارهای اداری زیاش برای قرارداد به تأخیر بیفتد و زمان پنجرهی نقل و انتقالات بسته شود.
حتی درخواست دو باشگاه از لیگ حرفهای فرانسه که مسئول برگزاری رقابتها در فرانسه است، برای تکمیل کردن این قرارداد با شکست مواجه شد. به این صورت، تنها فرصت زیاش از دست رفت و او بهتزده در پاریس مانده بود و خالی از احساس نسبت به غرب لندن بود.
دیگر هیچجایی برای پنهان شدن نبود و حتی پس از گذراندن چند روز اجتناب ناپذیر تا با این قضیه کنار بیایید که چه اتفاقی افتاد. در این وضعیت، شما باید برگردید به باشگاه خودتان و با همتیمیهایتان صحبت کنید و تمرین را کنار آنها ادامه دهید.
شما باید امید داشته باشید که شرایط شاید تغییر کند و یا این که پنجرهی تابستانی با خودش نتایج خوشحال کنندهای خواهد آورد و در پس این اتفاقات معنایی نهفته بود.
زیاش و چلسی سعی خودشان را کردند. او اولین بازی بعد از پنجرهی زمستانی را فیکس بازی کرد، یک بازی بدون گل مقابل فولام. در ادامهی این او فقط دو بار دیگر در ترکیب اولیه قرار گرفت: مرحله یک شانزدهم لیگ قهرمانان مقابل بروسیا دورتموند و در لیگ برتر مقابل تاتنهام که از قضا این دو بازی هر دو در فوریه برگزار شدند و با باخت چلسی هم همراه بود. بعد از بازی مقابل اسپرز، او در ادامهی فصل (17 بازی دیگر) 84 دقیقه بازی کرد آن هم فقط در 5 بازی.
این پنجرهی نقل و انتقال تابستان اکنون بیش از یک ماه است که باز است و همهی چشمها به فصل آینده دوخته شده است. با این وجود او میداند که در برنامههای چلسی جای ندارد، اما زیاش هنوز به همان توافق مشابهی که در زمستان به آن رسیده بود، نزدیک نشده است.
زیاش با انتشار این استوری در اینستاگرام، به رد شدنش در تست پزشکی النصر واکنش نشان داد.
نزدیکترین پیشنهاد برای او از سمت النصر عربستان بود، همان تیمی که کریستیانو رونالدو در آن بازی میکند. برخی اتفاقات پیرامون به هم خوردن این قرارداد رخ داد که از جمله آن میتوان به نتایج تست پزشکی بوده که در آنها رد شد و البته با واکنش این بازیکن در اینستاگرام آن را زیر سوال برد.
این فقط یک مورد از احساسات نابود شدهای است که نتیجهی عدم انتقال موفق در ژانویه است.
زیاش در این باره اولین نیست، و آخرین هم نخواهد بود.
***
جاش کینگ محصول آکادمی منچستر یونایتد بود و دو سال را با تیم ذخیرهی یونایتد گذارنده بود. در آن زمان اولهگونار سولسشر مربی او بود. اما این قضیه فرق داشت.
در ژانویه 2020 گزینهی انتقال قرضی به اولدترافورد برای کینگ که در آن زمان مهاجم بورنموث بود، روی میز قرار داشت. در آن زمان مارکوس راشفورد به دلیل مصدومیت کمر چندماه را از دست داده بود و سولسشر در آن زمان نیاز داشت که سریعاً ترکیب تیم را ترمیم کند.
کینگ در آن زمان 28 ساله بود و این را یک فرصت جذاب در طول دوران حرفهای خود دید. این یک شانس رویایی بود که او در جوانی آرزویش را داشت. اما مشکل اصلی چه بود؟ بورنموث حاضر نبود در میانهی فصل که برای بقا تلاش میکرد این بازیکن کلیدی را از دست بدهد.
این خلأ باید پر میشد. در نهایت یونایتد از این گزینه عبور کرد و با مهاجم سابق واتفورد و بازیکن آن زمان شانگهای شنهوآ، اودیون ایگالو، قرارداد امضا کرد. کینگ در بورنموث ماند و درنهایت این تیم هم سقوط کرد. جاش کینگ، این ملیپوش نروژی، در نهایت این باشگاه را در ژانویه فصل بعد ترک کرد و در تیمهای اورتون و واتفورد در لیگ برتر توپ زد و سپس به فنرباغچه ترکیه پیوست.
کینگ 18 ماه بعد در تلویزیون نروژ گفت:”من الان خیلی ناراحت نیستم ولی اون موقع که اون انتقال صورت نگرفت خیلی ناراحت و سرخورده شدم. من واقعا میخواستم برم یونایتد. اگر یونایتد هنوز بهم علاقه داشته باشه، اینطوری عالی میشه.”
اغلب اوقات همه چیز به زمانبندی بستگی دارد. با وجود تمام ویژگیهای پر هرج و مرج و واکنشهای سریعی که در پنجرهی نقل و انتقال نیمفصل وجود دارد، هنوز هم میتوان نقاط درخشان و منحصر به فردی را ارائه کرد.
جاش کینگ آرزو داشت به منچستریونایتد برود اما بورنموث این اجازه را به او نداد.
شما این را تجربه میکنید که پیشنهادی به شما میشود و آن از دست میرود و سپس برای حل مشکلات باید راهی را پیدا کنید ولی اوضاع سختتر شده و هیچوقت فرصتی که پیش آمده بود را دوباره کسب نمیکنید. این حتی میتواند به بدترین شکل ممکن رخ بدهد و یک امتحان واقعی و سخت برای شخصیت شما باشد.
چارلی دنیلز، همتیمی سابق جاش کینگ در بورنموث به اتلکتیک میگوید:” او قلباً مایل به رفتن بود و شما وقتی او را میدیدید، این موضوع را متوجه میشدید. کمی زمان برد تا او بتواند با این موضوع کنار بیاید. اما او توانست این مسأله را هضم کند و او به همان حالت نرمال خودش برگشت.
از نظر ذهنی این سخت خواهد بود. من میدونم او باشگاه را از تصمیم مطلع کرد، او خواهان بازگشت به یونایتد بود. مخصوصاً که مربی آن زمان یونایتد (سولسشر) مثل کینگ، نروژی بود. او حدود یک هفته در رنج و تقلا بود. بعد از اون خوب شد.”
او 9 بار در ترکیب اولیه قرار گرفت، سه گل زد و دو پاس گل داد و این نتیجهی او در ادامهی فصل 20-2019 بود. آ یکی از مهمترین نکات ن فصل وقفهی سه ماههی لیگ به خاطر کوید-19 بود که خیلی از مسائل را تحتالشعاع خودش قرار داد.
دنیلز میگوید:”او هیچ کم کاریای نکرد. مانند یک بازیکن حرفهای عمل کرد، مثل هرکسی که باشگاه خودش را دوست دارد. ما فقط براش آرزوی بهترینها رو داشتیم و امیدوار بودیم این اتفاق بیفته. این یک قدم بزرگ برای جاش محسوب میشد و ترک اون برای ما هم سخت بود. اما ما در عین حال درک میکردیم که رفتن به منچستریونایتد برای پیشرفت فردی خودش خیلی خوب بود.
وقتی چند نفر از شما با هم قرار قهوه یا همچین چیزی را دارید و این مسائل رو مطرح میکنین اما در نهایت واقعا اون اتفاق نمیشه. ما اون موقع ناراحتی و ناامیدیای که اون داشت رو دیدیم و ما بهش احترام گذاشتیم و از موضوع عبور کردیم.
ما میدونستیم که اگر بخوایم روش فشار بیاریم، تأثیرات منفی روش میذاره. ما بهش نیاز داشتیم. پس همه ما حمایتش کردیم و دوباره ازش استقبال کردیم و سعی کردیم که بتونیم توی مسیر بندازیمش.”
***
اینکه چگونه میتوانید از آن لحظات کشدار در ژانویه عبور کنید، مهم است. زندگی اینگونه بسیار آسانتر میشود و درصورت بر هم خوردن اوضاع، شما باید بتوانید خودتان را در همان موقعیت ابتدای ماه قرار دهید.
داستان معروف پیتر اودموینگی در آخرین روز نقل و انتقالات ژانویه 2013 مرور کنیم.
مهاجم وست برومویچ درخواست انتقال داده بود که با آن مخالفت شده بود. او با همتیمیها و کارکنان باشگاه خداحافظی کرده بود و و به آنها قول داده بود هفتهی بعد به پاس قدردانی از لحظات خوبی که داشتند، غذا مهمانشان کند. او قبل از سفر به لندن، حتی برای آنها امضا و یادداشت گذاشته بود.
پیتر اودموینگی برای پیوستن به کوئینزپارک رنجرز با همتیمیهایش در وستبروم خداحافظی کرد اما این انتقال هیچوقت انجام نشد.
او وقتی به ورزشگاه کویینز پارک رنجرز رسید، هوا تاریک بود. او بیرون از زمین نشست چرا که اجازهی حضور در زمین را نداشت. اودموینگی حتی به طرفداران کویینز پارک رنجرز هم امضا داد و حتی یک مصاحبه کوتاه با اسکای اسپورت داشت. او گفت که هنوز انتقال کامل نشده و انتظار دارد که به سرانجام برسد، او گفت امیدوارم است که وست برومویچ از مبلغ انتقالی که قرار است دریافت کند، خوشحال باشد.
بعد از چند ساعت در غرب لندن به اودموینگی گفته شد که انتقال صورت نگرفته و او به خانه نزد همسر و فرزند تازه متولد شدهاش برگشت.
روز بعد اودموینگی ملاقاتی با مسئولین وست بروم داشت و به او چند روز مرخصی داده شد. او بعداً از همتیمیها و باشگاه معذرت خواهی کرد و دستمزد دو هفتهاش برای رفتار کاملاً غیرحرفهای به عنوان جریمه کسر شد.
اودموینگی نتوانست در ادامهی فصل خود را در ترکیب اولیه تیم استیو کلارک جای دهد که همین موضوع باعث انتشار توییتهایی جنجالی از سوی این ملی پوش نیجریهای شد. در ماه مارس او باشگاه را متهم کرد که تلاش میکند تا دوران حرفهای او را نابود کند، او مدعی بود که نیمکت نشینی مداوم او رفتاری به مراتب بدتر از عدم انتقال به کوئینز پارک رنجرز است و این مشاوران او بودند که به او گفته بودند باید آنها را مقصر اتفاقات ژانویه بداند.
این داستان نهایتاً با انتقال دائمی اودموینگی به کاردیف سیتی در تابستان بعد تمام شد.
از آن موقع به بعد، از این اتفاق بیشتر به عنوان یک وضعیت خندهدار یاد میشود.
سال بعد اودموینگی به استوک سیتی منتقل شد و برای شوخی کردن با او، اگر بازیکنی از میخواست جدا شود و یا درخواست انتقال داشت، این باشگاه به عنوان خنده نام فامیل اودموینگی را به نام کوچک او اضافه میکرد.
در دسامبر 2015، وستبرومویچ هم این موضوع را به عنوان یکی از سوژههای خود در توئیتر مورد تمسخر قرار داد.
این توییت به شدت پخش شد و وقتی که موضوع به اودموینگی رسید، او کاری جز خندیدن نمیتوانست انجام بدهد. اودموینگی اکنون به این مسأله اذعان دارد که درس اصلی آن اتفاق این بوده که مصاحبه را از داخل ماشین و از پنجرهی آن انجام ندهد- که این نتیجهگیری هم خود بسیار خندهدار به نظر میرسد، باتوجه به آنکه هری ردنپ استاد این کار، و مربی کوئینز پارک رنجرز سعی در تلاش برای جذب او داشت.
مصاحبه اودموینگی با خبرنگاران از داخل اتومبیلش به سوژه شبکههای اجتماعی تبدیل شد.
دنیلز میگوید:”من چندین همتیمی داشتهام که در روز پایانی نقل و انتقالات کیف خود را برمیداشتند و میرفتند و ولی روز بعد برمیگشتند. قسمت جالبش آنجاست که وقتی آنها همهی وسایلشان را جمع میکنند، و کمد خالی میشود و بعدش میگویند:” خیلی خب، بعداً میبینمت رفیق. من میرم که برم یه باشگاه دیگه…” و روز بعد میبینی که با همون ساک برمیگردند. این بهترین قسمتشه.
آخرش هم فقط به این مسأله میخندی. این میتونه به خاطر این باشه که بعضی بازیکنا بهشون تو تیم اصلی بازی نمیرسه و تو جای دیگه تو ترکیب اصلی باشن. ما میدونیم که اونا با قصد و غرض این کارها رو نمیکنن.”
***
برای خیلیها، ناکامی در انتقال ژانویه به عنوان یک زخم ترمیم نیافته باقی میماند.
جسی لینگارد، مهاجم منچستریونایتد، در ماه های پایانی قرارداد خود بود و ناامید از اینکه در ژانویه 2022 به نیوکاسل بپیوندد. البته که مبلغ پیشنهادی برای متقاعد کردن اولدترافورد کافی نبود تا او را بفروشد و البته که آنها به این تیم به عنوان یک رقیب بالقوه در رقابتهای لیگ نگاه میکردند.
پس او در یونایتد ماند. رالف رانگنیک، سرمربی موقت یونایتد، علاقهی چندانی به استفاده از او نداشت و در انتهای فصل رابطهی لینگارد با باشگاه دوران بچگیاش پس از بیش از یک دهه به پایان رسید. همهی اینها با یک نارضایتی عمومی و بیانیه تند برادرش در اینستاگرام به پایان رسید.
لینگارد فصل پیش را در تیم تازه لیگ برتری شدهی ناتینگهام فارست گذراند. او در این فصل 17 بار بازی کرد. او در حال حاضر برای فصل 24-2023 باشگاهی را ندارد.
در ژانویه 2002، پائولو دی کانیو مهاجم وستهام پیشنهاد سرالکس فرگوسن برای پیوستن به یونایتد را رد کرد با این امید که تلاش دیگری در تابستان برای جذب او صورت بگیرد. اما این اتفاق رخ نداد.
فرگوسن اواخر همان سال به تایمز گفت:” ما از ژانویه به بعد دیگر تلاشی برای دیکانتو نداشتیم. اگر در ژانویه گذشته این انتقال رخ میداد باعث خرسندی بود و ما هم در این فصل سود میبردیم اما نه در حال حاضر. این ناراحت کننده است، چون فکر میکنم اون بازیکن فوقالعادهایه.”
این رخداد نه تنها باعث شد که او در انگلیس حضور در یکی از بزرگترین باشگاهها را از دست بدهد که حتی او در فصل بعد پس از سقوط تیم از لیگ برتر، توسط وستهام بازیکن آزاد شد و به دیگر تیم لندنی یعنی چارلتون اتلتیک پیوست.
البته بازیکنانی هستند که در مقابل این مشکلاتی که در ژانویه رخ میدهد لبخند به لب میآورند و سر بلند میکنند.
چارلی آدام نمونه خوب این مورد است.
پس از آنکه او با بلکپول در سال 2011 به لیگ برتر صعود کرد، چشمهای لیورپول این هافبک اسکاتلندی را گرفت.
یان هالووی، مربی بلکپول، پیشنهادهای اولیه را شرم آور توصیف کرد، اما در روز پایانی این رقم به 10 میلیون پوند افزایش یافت. اما این هنوز با رقمی که مد نظر بلکپول بود یعنی 14 میلیون پوند، فاصله داشت. اما در واقعیت این رقم میتوانست برای بقای یک تیم تازه لیگ برتری شده مفید باشد.
علیرغم مشکلاتی که در ابتدای بر سر راه انتقال چارلی آدام از بلکپول به لیورپول رخ داد، او در نهایت راهی آنفیلد شد.
آدام درخواست انتقال داد و با رئیس باشگاه، کارل اویستون، صحبت کرد، اما باشگاه در این باره کاری نکرد و او تصور کرد که فرصت او برای اینکه بازیکن لیورپول شود، از دست رفت.
آدام در مصاحبهی اخیر خود گفت:”واقعا دوران سختی بود. من کاملاً درک میکنم که بلکپول چرا جلوی این انتقال ایستاد تا به رقم مد نظر برسه، اما وقتی که خودت وسط این ماجرا باشی، خیلی سخت میشه.
یه فرصت طلایی برای انتقال به یکی از بهترین و بزرگترین باشگاههای جهان وجود داشت. من باید تلاش خودمو میکردم تا بتونم زیر نظر کنی دالگلیش (اسطورهی فوتبال اسکاتلند که هموطن آدامز هم بود) بازی کنم. بازیکنایی که باهاشون تمرین میکردم… دیدن این فرصت جلوی من فوقالعاده بود ولی بعدش دیدم که در ژانویه اتفاق نمیافته و از دست رفته. این خیلی خیلی سخت بود که بخوام باهاش کنار بیام.
بازیکنای بلکپول توی رختکن خیلی عالی بودن وقتی که اخبار و شایعات لیورپول مطرح شده بود. آنها میدونستند که این یه انتقالی هست که زندگی منو عوض میکنه. هیچ خصومتی هم اصلاً وجود نداشت. این احساس وجود نداشت که من در مقابل آنها هستم. آنها فقط دربارهی من صحبت میکردند.”
بلکپول در تابستان سقوط کرد، و دالگلیش دوباره پیشنهاد را مطرح کرد. آدام با مبلغ 8 میلیون یورو به آنفیلد رفت. و همزمان جوردن هندرسون هم از ساندرلند به این تیم پیوست.
***
کمتر بازیکنی وقتی که در آستانه پیوستن به باشگاه جدید بوده است، احساس فروپاشی انتقال را داشته است . اما دن جیمز اینگونه بود.
مهاجم 21 ساله آن زمان سوانسی همه چیز را کامل کرده بود. امضا و خداحافظیها صورت گرفته بود. انتقالی قرضی به مبلغ 1.5 میلیون یورو به تیم صدرنشین چمپیونشیپ یعنی لیدز یونایتد و تحت هدایت مارسلو بیلسا. و در صورت صعود به لیگ برتر با مبلغ 10 میلیون پوند این قرارداد دائمی میشد.
در آستانهی روز پایانی در ساعت 11 شب، سوانسی درخواست مبلغ پیش پرداخت بیشتری کرد و مدیرشان، هاو جنکینز، به دنبال این بود که جیمز تیم را ترک نکند.
اما جیمز تیم را ترک کرده بود و مقصر نبود. این بازیکن جوان دچار سردرگمی شده بود. هیچ عذرخواهیای نیاز نبود و با این حال این احساس شرمندگی در او وجود داشت.
همتیمیهایش در سوانسی درک میکنند. مربی او گراهام پاتر میدانست که جیمز شخصیت خوبی دارد که میتواند به این موضوع واکنش درستی نشان دهد. در هرصورت این پیشنهاد انتقال باعث شد که جیمز انگیزهی بیشتری بگیرد که ادامهی فصل را بهتر ادامه دهد.
انتقال دنیل جیمز از سوانسی به لیدز به شکلی عجیبی در آخرین لحظات منتفی شد.
در تابستان بعد، جیمز با مبلغ 17.5 میلیون یورو به منچستریونایتد پیوست. دو سال بعد، آنها او را به مبلغ 30 میلیون یورو به لیدز یونایتد در لیگ برتر فروختند.
خرید جدید چلسی نیکلاس جکسون هم به اتفاقات پشت سر خود در ژانویه میخندد. او در ژانویه پیشنهاد 25 میلیون یورویی برای تیمی که مستعد سقوط بود، یعنی بورنموث داشت و آن انتقال رخ نداد و در این تابستان با مبلغ 37 میلیون یورو به استمفوربریج پیوست.
فرصت اولیه این بازیکن 21 ساله برای ترک ویارئال به اندازه بازگشت فوری او به اسپانیا شگفتانگیز بود. جکسون پس از اینکه از تیم دوم به تیم اول رفت، فرصت کوتاهی برای حضور در لالیگا داشت و سپس با مصدومیت همسترینگ مواجه شد.
کیکه ستین به روزنامه گاردین گفت:” ما سعی خواهیم کرد که به بهبود اون کمک کنیم و اون رو تشویق کنیم چون اون یه بازیکن مستعد و عالیه. ما ازش حمایت میکنیم و کمکش میکنیم که بر این ناکامی پیروز بشه و قدرت خودشو دوباره پیدا کنه و وقتی که تابستان برسه اون ارزشش دوبرابر خواهد شد.”
جکسون مجدداً تمرکز خود را روی ویارئال گذاشت. او توانست به فرم خوبش بازگردد و در اولین بازی که از ابتدا بازی کرد، موفقیت به گل زنی شد. و در ادامه در 9 بازی از هشت بازی لیگ گلزنی داشت و چشمها را به سوی خود خیره کرد، از جمله چلسی. حالا او زیر نظر پوچتینو در چلسی بازی میکند.
و اما ریاض محرز.
در روز آخر ژانویه 2018 لستر پیشنهاد 50 میلیون پوندی منچسترسیتی را برای وینگر الجزایری خود رد کرد. محرز روز قبل درخواست انتقال خود را برای پیوستن به سیتی و بازی تحت هدایت پپ گواردیولا را مطرح کرده بود. اما با اینحال لستر برای اینکه بازیکن درجه یک خود را از دست بدهد، آماده نبود.
محرز 10 روز از باشگاه فاصله گرفت و در تمرینات و دو بازی تیم غایب بود. و بعضی مواقع با ابراز علاقه و بعضی مواقع با عدم علاقه مابقی فصل را سپری کرد. اما در نهایت او در جولای به سیتی پیوست.
ریاض محرز بعد از کسب سهگانه با منچسترسیتی، تصمیم گرفت به الاهلی عربستان برود.
مایکل اپلتون، دستیار مربی آن زمان لستر به اتلتیک میگوید:”با این موضوع کاملاً معقول برخورد شد. در نهایت باشگاه باید از اون پست محافظت میکرد چرا که اون سرمایهی بزرگی برای باشگاه بود. یکی از بهترین بازیکنا. بنابراین باید در برخی چیزها زمینهی مشترک وجود داشته باشه.
اون چند روزی رو استراحت کرد تا با این موضوع کنار بیاد. از نقطه نظر مربی این کار در اون مقطع کمککننده نبود اما در واقعیت شما خیلی بازیکن دارید که باید باهاشون سر و کله بزنین چه خوشحال باشن و چه نباشن و شما باید با اونها در هرزمانی بتونین کنار بیاین.
تمام این مسائل توی تمرین و هماهنگی با بقیهی گروه به سرعت حل و این موضوع هم فراموش شد.”
اتفاقات میگذرند ولی عواقب آنها باقی میماند.
از دست دادن بهترین بازیکنها در ژانویه میتواند سختتر از هرموقع باشد چرا که در زمستان برای جایگزین کردن آن قیمتها بالاتر هستند. و خروج آنها میتواند به چشمانداز باشگاه و تیم و ادامهی فصل ضربه بزند. تلاش برای متقاعد کردن بازیکنان به ماندن چیزی است که مربیان به عنوان وفاداری از بازیکنان میخواهند و در عوض آنها کمک میکنند تا در تابستان بتوانند به تیم دیگر منتقل شوند.
البته که میدانیم، هیچ ضمانتی وجود ندارد که همان پیشنهاد برای انتقال دوباره مطرح شود.
اپلتون که مربی تیمهای پورتسموث، بلکپول (دوبار) بلکبرن، آکسفورد یونایتد و لینکلن سیتی بوده، میگوید:”من به عنوان مربی چندین مثال داشتهام که بازیکنان کلیدیام در ژانویه میخواستند تیم را ترک کنند. شما بهش میگین:”تو تا الان عالی کار کردی. به من سه چهار ماه فرصت بده و دوباره باهم صحبت میکنیم تا یه فرصت بهتر نصیبت کنیم و بتونیم با خوبی از هم جدا بشیم.” این چندباری اتفاق افتاده و کاملاً موفقیت آمیز بوده.
یک بار همچین مکالمهای داشتم، شما میدونین همچین صحبتی توی تابستان هم اتفاق میافته. و شرایط رو تشدید میکنه. بین ژانویه و تابستان شما باید تلاش کنید که بهترین جایگزین رو برای اون پست پیدا کنید.
در ذهنم من دارم فکر میکنم که من باید یه جانشین برای اون پیدا کنم و باهاش قرارداد ببندم. اما اگر اون بازیکن خواست که فصل بعد هم بمونه ما اونوقت بهترینهای هر دوتا دنیا رو داریم.”
***
در ژانویه گذشته انتقال مویزس کایسدو به آرسنال صورت نگرفت.
هافبک اکوادوری تیم برایتون بقیه فصل را بینقص عمل کرد. محبوبیت او بین همتیمیها و بقیه اعضای باشگاه باقی ماند
روبرتو دیزربی در هفتههای آخر لیگ گفت که کایسدو در پایان فصل باشگاه را ترک میکند. چلسی در این تابستان او را میخواهد اما او هنوز بازیکن برایتون مانده است.
فصل انتقالات ژانویه ممکن است سریع بیاید و برود. اما آیا نتایجش هم میروند؟ قطعاً تأثیر آن طولانیتر خواهد بود.