مطلب ارسالی کاربران
مجموعه مقالات مورینیوشناسی؛ بخش دوم
بخش دوم؛ لعنت بر ساعت
امروز که گرد پیری بر موهایش نشسته و کوچ بیرحمانه ی کلاژن، سینهی ستبرش را آویزان کرده، هر مدیر بیدستوپا و دمکندهای بهخود اجازه میدهد که در برابرش بایستد و جلال و جبروت گذشتهاش را فراموش کند؛ روزگاری بود که از همان فصل دوم قرارداد، لرزه برتن مدیران میافتاد و زهرهی سخن نداشتند؛ امروز کار بجایی رسیده که وارد فصل آخر قرارداد شده است!
فصل آخر قرارداد! چه کسی باور میکرد ؟
چطور در برابر خانوادهاش سر بلند کند؟
جواب پچپچ ها و ریزخندهای اقوام را چطور بدهد؟