داستان کامل: https://www.tarafdari.com/node/2368435
مصاحبههای بازیکنان آن بازی که در کتاب ترس و نفرت در لالیگا ذکر شدهاند:
جوزپ واله، هافبکی که ۸ سال برای بارسلونا بازی کرد:
«جو واقعا قوی بود. هنوز به ورزشگاه وارد نشده بودیم که مسئولین کنار زمین گفتند: امروز میبازید! به زمین که رفتیم، سوتها همه جا بود. صدا، یک صدای شگفتآور و تاریخی بود.»
ماریانو گونزالوو، هافبک و کاپیتان آن زمان بارسلونا که ۱۳ سال پیراهن این تیم را پوشید:
«۵ دقیقه قبل از شروع بازی، محوطه جریمه ما پر از سکههای ۵ و ۱۰ سنتی بود. این سکهها دیگر حتی برای استفاده هم مجاز نبود.»
فرانسیسکو کالوه، مدافعی که ۱۴ سال در بارسلونا حضور داشت:
«ما تصمیم گرفتیم که به زمین بازنگردیم. یک سرهنگ وارد رختکن شد و گفت این وظیفه ماست که بازی را قطع نکنیم. او تهدید هم کرد و گفت: یا به زمین میروید، یا به زندان!»
کالوه در مصاحبه دیگری گفت:
«هواداران رئال مادرید فریاد میزدند قرمزها! جداییطلبها! یک شیشه به طرف سوسپدرا پرتاب کردند که از بیخ گوشش گذشت و اگر به او میخورد حتما میکشتش! همه چیز از قبل برنامهریزی شده بود.»
فرناندو آرگیلا، دروازهبانی که ۲ سال در بارسلونا بود و در آن بازی دروازهبان ذخیره بوده است:
«در اولین بازی در لسکورتس مشکلی به وجود نیامد اما جو در بازی برگشت به مرحله انفجار رسید. تبلیغات زیادی علیه بارسلونا انجام گرفت. بازی دوم کثیف و سیاسی شده بود و ما تصمیم گرفتیم که بازی را ترک کنیم که یک رئیس پلیس وارد رختکن ما شد و مانع آن شد. من همیشه اعتقاد داشتهام که رقابت باید در زمین باقی بماند و با سیاست آمیخته نشود.»