اختصاصی طرفداری | ابراز و نشان دادن علاقه و احساس درونی، برای بسیاری از ما همیشه با معضلی همراه بوده است. سعی میکنیم، به خود میپیچیم، اما زبانمان نمیچرخد. حرف خود را قورت میدهیم. زجر میکشیم و با تأسفی عمیق احساسمان را بیان نمیکنیم. با سختی و زجر از خیرش میگذریم. دَم نمیزنیم، هیچ، لام تا کام!
در طی عمر فرصتهای بسیاری را، مانند یکایک شما، برای ابراز احساسم از دست دادم. خام بودم و احمق. در دوران مختلف، افسوسی دائمی را به دوش کشیدم بیآنکه کاری از دستم ساخته باشد. مدتهاست معطل نمیکنم، تا دیر نشده بیپروا و با روی باز از هر فرصتی از موقعیت استفاده میکنم. خلاصه تا دیر نشده معطلش نکنید. تا افسوسی بر دلهایتان نماند. افسوس باقیمانده، بدتر از تلاش بیسرانجام است! منتظر چه هستید، بجنبید!
در حقیقت در نمایی بزرگتر این بازتابی فرهنگی است؛ تا عزیزان در همین اطراف هستند سخنی به میان نمیآوریم و تا میروند شروع به ستایش میکنیم و آه و ناله سر میدهیم. عرض ارادت میکنیم. هرچند ناب، با نیت و خلوص صادقانه، اما دیگر دیر شده است.
از اینرو زمانی که چندی پیش فیلم کوتاهی را دیدم بیشازپیش تحتتأثیر قرار گرفتم. قدردانی و ستایش از مردی بود که خوشبختانه هنوز این اطراف است. این فقط یک پردهبرداری از یک مجسمه نبود. دوای دردی بود.
فیصله، از نو ساختن رابطه، مرهم گذاشتن روی زخم. ترمیم و بهبودی رابطهای که باید حل میشد و اصلاً نباید کارش به اینجاها میکشید و چه خوب. حقیقتاً حیف طرفین بود. در طول ادوار همیشه همین بوده است، تا دنیا دنیاست؛ ابراز احترام، ادای دین و اعتراف به علاقه و عشق هیچگاه شکوهش را از دست نمیدهد. هیچگاه. ابداً، هرگز.
رونمایی از مجسمه
صبح روز جمعه سوم اوت ٢٠٢٣ به جلوی استادیوم آمد. در کنار مجسمهای ایستاد، گردنش را به سمت بالا چرخاند و با شوخی و لبخند دلنشینی گفت:
این کیه؟
هوادارانی که پشت حصار جمع شده بودند، به خنده افتادند. هوادارانی که روزهای آخر به او پشت کرده بودند. هوادارانی که از قضاوت خود در مورد بزرگترین مربی تاریخ باشگاه کاملاً اشتباه کرده بودند و ظاهراً پشیمان هستند.
ساخت این مجسمه چهار سال طول کشیده بود. شریک سابق او «آنی» و دخترش «لیا» نیز برای دیدن مجسمه و شرکت در مراسمی جمعوجور حضور دارند.
ظاهراً این رونمایی به یک ناهار خصوصی در داخل استادیوم گسترش یافت، جایی که مدیران و ستارههای سابق، سرمربی فعلی و مدیر ورزش تیم، برای ادای احترام به مردی که باشگاه را در طول ٢٢ سال متحول کرد، گرد هم آمده بودند.
با طول سه و نیم متر، این بلندترین مجسمه در میان مجسمههای دیگر استادیوم بهشمار میرود. با همه این احوال، این بیش از یک مراسم قدردانی و ژست و نمایش بزرگ در تاریخ باشگاه است. این تکمیل یک سفر طولانی فوقالعاده در جلوی صحنه و بسیار پیچیده در پشت پردههای آن است. جایی که تندی و رنجش پشت پرده با پذیرش و ابراز و قبول عشق در جلوی صحنه همراه شد. اینجا استادیوم امارات آرسنال است و مجسمه اخیر تنها و تنها به یک مرد تعلق دارد؛ آرسن ونگر.
پیشازاین به طور مفصل، با بهانه و بیبهانه در مورد او نوشتهام/ایم و درباره تحولاتی که او بهتنهایی در آرسنال و فوتبال مدرن انگلستان انجام داده است، بهکرات سخن گفتهایم بااینحال از این یکی نمیتوان گذر کرد.
امیرحسین صدر
١4 اکتبر ٢٠٢٣
از مجسمه برنزی آرسن ونگر، سرمربی سابق آرسنال که جام لیگ برتر را بالا میبرد، پیشازاین در ٢٨ ژوئیه رونمایی شده بود. ونگر در زمان هدایت توپچیها بین اکتبر ۱۹۹۶ و مِی ۲۰۱۸، سه بار قهرمان لیگ برتر شد از جمله یک فصل بدون شکست با تیم معروفی با عنوان شکستناپذیران، هفت بار جام حذفی را به دست آورد و بیست سال متوالی در لیگ قهرمانان حضور داشت.
باشگاه فوتبال آرسنال با خوشحالی اعلام میکند؛ مجسمهای از سرمربی سابق ما آرسن ونگر در ورزشگاه امارات بهمنظور بزرگداشت و کمک و همکاریهای واقعاً قابلتوجه او به باشگاه فوتبال ما رونمایی شده است. در طول ۲۲ سال حضور آرسن در باشگاه، او مدیر تیم اصلی مردان ما برای ۱۲۳۵ بازی باورنکردنی بود و ما را در موفقیتآمیزترین دوره تاریخ باشگاه هدایت کرد. هویت ما را با دیدگاه خود برای نحوه و ارائه فوتبال کاملاً تغییر داد. ایجاد و ساخت «آرسنال مدرن» با همت و زحمات او شکل گرفت.
مجسمه برنز توسط جیم گای هنرمند معروف ساخته شده است، ۳، ۵ متر ارتفاع و تقریباً نیم تُن وزن دارد و ونگر را در حال بلند کردن جام لیگ برتر در کناره امارات، ابدی کرده است. در مسابقه پیش فصل در جام امارات بین آرسنال و موناکو در ۲ اوت، دوربینها روی سکوها به سمت «ونگر» ۷۳ ساله رفتند. تشویقها بالا گرفت و ونگر در پایان دیدار به سمت رختکن رفت تا با بازیکنان دو تیمی که رهبری آنها را در فرانسه و انگلستان به عهده داشته است خوشوبش کند.
روز بعد مراسم رونمایی از مجسمه و یک ناهار دوستانه برای تعدادی مهمانان منتخب بود. واقعاً تعداد کمی در آنجا حاضر بودند و تعدادی از بازیکنان سابق موقعیت دیدار با مربی خود را از دست دادند. ونگر در روز بازی و در مراسم آن در زمین حاضر نشد. این از شاخصههای این مرد فرانسوی است، او هرگز خواهان هیچ هیاهویی نبوده و نیست.
طرح مجسمه تا قبل از اینکه مجوز ساخت بگیرد به ونگر ایمیل شده بود تا مورد تأیید او هم قرار بگیرد. اکنون مجسمه برنزی او به مجسمههای رئیس افسانهای دیگر باشگاه در اوایل قرن گذشته، هربرت چپمن، و دیگر بازیکنان این تیم؛ دنیس برخکمپ، هنرمند هلندی، تیری آنری، اعجوبه فرانسوی و تونی آدامز کاپیتان و مدافع محبوب تاریخ باشگاه و کن فریار عضو هیئتمدیره تیم پیوسته است.
دراینبین مشخص است، این مجسمه در سال ۲۰۱۹ یک سال پس از خروج ونگر از باشگاه، ساخته شده است. اما چرا پیشازاین در دستور کار قرار نگرفته بود، یک راز نامعلوم است. حتی رسیدن به این نقطه و گذاردن مجسمه ساخته شده، تا چند ماه قبل از این بسیار نامشخص و دورازذهن به نظر میرسید.
کاری که ونگر قبل از جداییاش در پایان فصل ۱۸-۲۰۱۷ برای باشگاه شمال لندن انجام داده بود، فراتر و مهمتر از بسیاری از نتایج، عناوین و شبهای بهیادماندنی در هایبوری و امارات از سال ۱۹۹۶ بود.
زمانی که او توسط دیوید دین بهعنوان سرمربی منصوب شد، چهره کل باشگاه را تغییر داد. رژیمهای جدید، تکنیکهای تمرینی جدید، ایدههای جدید، و ستارههای جدید خارجی. او بر ساخت زمین تمرین جدید امارات نظارت داشت و محدودیتهای مالی را که با پرداخت هزینه ورزشگاه همراه بود پذیرفت.
به معنای واقعی و بدون هیچ اغراقی، ونگر نماد باشگاه فوتبال امروزی آرسنال و سردمدار تمامی تغییرات در تمرین و تغذیه در تیمهای حرفهای امروز دنیا است. بااینحال یک سال قبل از پایان دوران او، قطع رابطه ونگر و آرسنال آغاز شده بود.
زمان تغییر رسیده بود!
در ۲۷ می ۲۰۱۷، آرسنال در فینال جام حذفی به مصاف چلسی رفت. رقبای آنها بهتازگی قهرمان لیگ شده بودند، درحالیکه توپچیها تنها به مقام پنجم اکتفا کردند، برای اولینبار در طول ۲۰ سال آرسنال از حضور در لیگ قهرمانان اروپا محروم شد. ضمن آنکه تیم او در مجموع دو دیدار لیگ قهرمانان توسط بایرن مونیخ با نتیجه ۲-۱۰ تحقیر شده بود.
جو میان هواداران شدیداً تبآلود بود، و نارضایتیها بیشازپیش بالا گرفته بود. بنرهای ضد ونگر مانند «ونگر بیرون» یکی از نشانههای معمول در استادیوم شده بود. این احساس بهشدت قوت گرفته بود؛ «زمان تغییر فرارسیده است»
آرسنال در آن فینال اِف اِی کاپ در برابر چلسی ۲ بر یک به پیروزی دست یافت، آنطور که بعدها معلوم شد ونگر بعد از این موفقیت قصد داشت بعد از کم اقبالی در تلاش برای کسب لیگ قهرمانان در سال ۲۰۰۶ با ان تیم معرکه آن دوران توپچیها، زنگ اختتام دوران طلایی خود را با تصاحب جام حذفی به صدا در آورد.
اما هیئتمدیره آرسنال با این تصمیم موافق نبود و به هر شکل ونگر را متقاعد کردند تا یک فصل دیگر در پست خود باقی بماند.
سپس تنها سه روز پس از قهرمانی در جام حذفی، او قرارداد خود را برای دو سال تمدید کرد. با این حال، در اواسط مارس در فصل ۱۸-۲۰۱۷، هیئتمدیره ناباورانه به ونگر ابلاغ کرد؛ اگر او نرود، در پایان فصل اخراج خواهد شد. این بهشدت ونگر را آزار داد. سقوط و فروپاشی رابطه مرد بزرگ تاریخ آرسنال با باشگاه آغاز شده بود. ونگر «استعفا» داد و بعد از آن کنارهگیری دیگر بازنگشت و بدون هیچگونه شکایتی در رسانهها، در حاشیه ماند!
تبعید خود خواسته
این مانند طلاق بود. چرا بعد از اینکه همه چیز تمام شده بود، ونگر باید به استادیوم باشگاه باز میگشت؟ بازگشتی که خاطره و درد تلخ جدایی را به همراه داشت. اتفاقات بسیاری رخ داده بود، توهینهای غیر مستقیمی نثار او شده بود و امکان نداشت آب رفته به جوی بازگردد.
ونگر بهقدری شخصیت باوقاری داشت، فاصله خود را حفظ کرد و هیچ انگشتی را بهسوی کسی نشانه نگرفت. گذشتهها گذشته بود، اما ونگر و آرسنال تا مدتها از یکدیگر جدا ماندند.
تبعید خودخواسته او، برخی از مسئولین باشگاه را بهشدت مکدر و ناراحت میکرد. مالک باشگاه استن کرونکه، مدیرعامل تیم وینای وِنکاتهشان، و مدیر ورزشی و بازیگر سابق تیم، اِدو، جملگی هم نظر بودند. آنها عمیقاً مایل بودند، ونگر دوباره احساس کند بخشی از خانواده آرسنال است. اما موضوع این بود؛ چگونه؟
در نوامبر ٢٠٢١، آرتتا در زمان نمایش مستندی در مورد دوران حرفهای ونگر با رئیس قدیمی خود صحبت کرده بود. هفتهها بعد، مربی اسپانیایی اظهار کرد:
امیدوارم بتوانیم بار دیگر آرسن را به آرسنال نزدیک کنیم، با حضور او و محیطی که قادر است در اطراف باشگاه ایجاد کند، هریک از دو جناح لحظات خوبی را سپری خواهند کرد. این به خاطر احترام، تحسین و عشق جاری است که همه عمیقاً در باشگاه ارسنال نسبت به او و تمامی کارها و افتخاراتی که او بدست اورده، احساس میکنند و آنچه که او به عنوان یک فرد به عنوان نمادی از باشگاه به نمایش میگذارد.
آشتی ابدی
سخنان آرتتا، بهاصطلاح شاخه زیتون و نماد صلحی بود. بااینحال، تا باکسینگ دی سال گذشته طول کشید، زمانی که آرسنال، وستهم را شکست داد تا ونگر برای اولین بار پس از خروجش از امارات، دیدار کند.
لحظه مهمی بود. پرافتخارترین مربی تاریخ باشگاه بازگشته بود. کرونکه بدون هیچگونه تأخیر و معطلی از ایالات متحده پرواز کرد تا بتواند با سرمربی سابق تیم دیدار دوبارهای داشته باشد. از آن روز به بعد روابط بین آرسنال و ونگر دوباره تنظیم شد. آشتی شیرین و بجایی بود پیش از آنکه دیر شود. بازگشت به ریشهها. تیشه به ریشه زدن ممکن نبود. پاسخ و واکنش ونگر در پاسخ به سوالی پس از دیدن مجسمهاش برای اولین بار گویای همه چیز است:
بسیار احساساتی شدم، باعث افتخار است. من همیشه دوست داشتم بخشی از این باشگاه باشم.
و…
اکنون هست، مهمترین بخش تاریخ باشگاه فوتبال آرسنال. مرد باوقار، متین، فهیم و فرهیخته و انقلابی فوتبال بار دیگر نزد ماست؛ دوباره و برای همیشه، از اینجا تا ابدیت!
…
بهراستی «عشق را ایکاش زبان سخن بود…»
هر چند در این روزگار شکوهی است بیاجر، پر از رنج.
شکوهی نامطمئن!