کانر بازیکنی است که میتواند زیاد بدود و من فکر میکنم تلاش زیادی انجام میدهد. او یک حرفهای تمام عیار است و میتواند در پستهای مختلف بازی کند. میتوانید او را در حال بازی در پست های 10، 8، 6 ببینید. او هافبک باکس تو باکس است. می تواند بدود، می تواند از عقب بازیسازی کند و در یک سوم پایانی کار را تمام کند یا مانند رحیم استرلینگ پاس گل بدهد.
اما من فکر می کنم او از ابتدای فصل فوق العاده عمل می کند و ما از او بسیار خوشحالیم.
|
این گزیدهٔ صحبتهای پوچتینو بعد از بازی با برنلی بود، صحبتهایی که میتوان از آن فهمید که حداقل پوچتینو از کانر گلگر راضی است. عملکرد او در خط هافبک چلسی چیزی بیشتر از کایسدو است. از کانر گلگر نباید انتظار داشت که گل بزند یا پاس گل بدهد. اضافه شدن کانر گلگر وضعیت متفاوتی در خط هافبک چلسی حاکم میکند. در بازی بین دو تیمی که برای موقعیتسازی از خطوط دفاعی خود استفاده میکنند همیشه یکی از روشهای گلزنی فرار به پشت مدفعان حریف است. در سیستم جدید چلسی استرلینگ اولین کسی است که این کار را میکند و به نوعی خط شکن است. زمانی که گلگر با کایسدو یک دابل پویت تشکیل میدهد این دو بازیکن بیشتر وظیفه پوشش فضاهای آسیب پذیر را در هنگام حمله برعهده دارند. با این حال معمولاً یکی از آنها هنگام حمله مجوز اضافه شدن به خط حمله را دارد و حتی میتواند در صورت لزوم با توپ یا بدون توپ، وارد محوطه جریمه شود و دیگری منتظر فرصتهایی مانند کرنر و ضربات شروع مجدد بازی میماند. برنامهٔ دیگر دابل پیوت چلسی پوچتینو نیز بدین گونه است که بازیکنان دابل پویت، یعنی گلگر و کایسدو با پاسهای خط شکن و ریسکی به مهاجم مرکزی حواس مدافعین حریف را پرت کنند تا فرصت نفوذ به پشت خط دفاعی حریف برای وینگبکها فراهم شود.
در واقع این یک راه بسیار سریع و میانبر جهت رساندن توپ به پشت خط دفاعی حریف میباشد منتها این برنامه در صورت پاس اشتباه، خطرات خود را نیز دارد. این دابل پیوت در پرس نیز به خوبی عمل میکند. این زوج با توجه به فیزیک بدنی ویژه خود، کمی متفاوت نسبت به سایر دابل پیوتها عمل میکنند و هردو بازیکن مجوز اضافه شدن به حمله را دارند منتها در شرایط متفاوت. گلگر هنگام ضدحملات میتواند با توجه به توانایی حمل توپ خوبی که دارد، در ضدحمله شرکت کند و مویسس کایسدو هنگامی که چلسی مالکیت توپ را در اختیار دارد، اجازه ورود به محوطه جریمه را جهت زدن ضربات سر دارد. یکی از مزایای دابل پویت پوچتینو نیز این است که هردو مدافع کناری اجازه نفوذ به صورت همزمان را میدهد زیرا دابل پیوت میتواند فضای خالی پشت سر فولبکهای نفوذ کرده را پوشش دهد.
این دابل پیوت در حمله میتواند غیرقابل پیشبینی عمل کند و از طرفی باعث ایجاد برتری عددی در مرکز یک سوم دفاعی حریف شود. همچنین با حرکت مستقیم (بدون توپ) در کانال داخلی راست یا چپ، میتواند بازیکنان حریف را گیج کند و فریب دهد تا فضای مورد نیاز برای هم تیمیهای خود را فراهم کند.
زمانی که پوچتینو به سیستم 1-۲-۳-4 تغییر رویه میدهد کول پالمر از خط هافبک به پست مهاجم میرود و نیکولاس جکسون در راس مثلث قرار میگیرد. درست مثل صحنهٔ گل سوم چلسی به برنلی، گلگر توپ را میگیرد، به رحیم استرلینگ پاس میدهد و این مهاجم به راحتی دروازهٔ برنلی را باز میکند.
چیزی که بیشتر از همه باعث شده گلگر در دو فصل گذشته زیر فشار انتقادات قرار بگیرد بازی کردن او در پست شمارهٔ ۱۰ است. فقدان خلاقیت و ایجاد موقعیت گل، نکتهی برجستهای بود که از بازی کردن او در پست هافبک تهاجمی مورد توجه قرار گرفت. براساس آنالیزها، در هفت بازی از هشت بازی برتر گلگر در فصل گذشته او زمانی موفق شد که در یک سوم تهاجمی، توپ را لمس کند که سیستم بازی تغییر پیدا کرده است.
سیستم جدید پوچتینو بازیکنان را وادار میکند تا بیشتر در عرض حرکت کنند. این سیستم جدید، نحوهٔ جابهجایی بین سه بازیکن خط میانی را تغییر میدهد. به طوری که هافبک میانی را وادار میکند تا بیشتر به کنارهها برود، در حالی که کوکوریا و کولویل بیشتر به سمت داخل بازی میکنند و همین موضوع فضا را برای حرکات گلگر و استرلینگ فراهم میکند. با تمام این تحلیلها میشود فهمید که این فصل قرار است گلگر متفاوتی نسبت به فصول گذشته ببینیم...