نگاهی ویژه به چهار تیم صعود کننده به یورو، ترکیه، اتریش و بلژیک... |
ترکیه
فوتبال ورزش اول جهان است و بدیهی است که میتوان با استفاده ابزاری از آن، بعنوان سکوی پرتابی مناسب برای رسیدن به قدرت سیاسی وحفظ و بقا در مسند قدرت حکومتی بهره برد. از اوایل قرن بیستم بتدریج شاهد استفاده ابزاری از ورزش و خصوصا فوتبال توسط سیاستمداران جهان در راستای جلب توجه افکار عمومی، ایجاد مشروعیت حکومتی و کسب محبوبیت و قدرت در جهان بشدت سیاست زده بود و البته این روندی است که همچنان ادامه دارد. آلودگی ورزش فوتبال به سیاست به قدری شدت گرفت که شاهد رقابتهای سیاستمداران برای نفوذ هر جهت بیشتر در سازمانهای بینالمللی فوتبالی در راستای توسعهٔ قدرت سیاسی و اثرگذاری بر افکار عمومی هستیم. از جملهٔ این تلاشها رقابت ناسالم سران قدرت برخی کشورها برای کسب میزبانی جامجهانی فوتبال در کشور متبوعشان میتوان نام برد. مثال بارز آن وقایع پشت پردهٔ کسب میزبانی جام جهانی توسط کشور قطر میباشد. اما در خصوص رجب طیب اردوغان نیز باید گفت: اولاً او هم مانند سایر سیاستمداران دنبال استفاده ابزاری از ورزش فوتبال است. دوماً، با توجه به شکست برنامههای اقتصادی وی و اوضاع نابسامان اقتصاد کشور ترکیه، ورزش فوتبال میتواند وسیلهای برای انحراف افکار عمومی از مدیریت شکست خورده این سیاستمدار قدرت طلب باشد. فرضیه ای که خواندید بعد از گرفتن میزبانی یورو مطرح شد و بعد از صعود به یورو رنگ واقعیت گرفت.
اما فارغ از تمام اینها فوتبال به تفاوتهای فرقهای و مذهبی یا نژاد یا جنسیت شما اهمیتی نمی دهد. آنجا جایی است برای متحد کردن، الهام بخشیدن و برانگیختن تخیل. اینکه آیا این ورزش در نهایت میتواند کشور را از بیماریهای متعددش درمان کند یا نه، باید به انتظار نشست، اما یک چیز هنوز هم صادق است: فوتبال با حداقلها پیشرفت کرده و بیش از هر چیز دوام آورده است. تا زمانی که مهد تمدن زندگی را دوباره بیاموزد، همیشه در کنار آنها خواهد بود.
ترکیه تیم عجیبی است. ترکیه باید تیمی جذاب باشد که در 20 سال اخیر فقط به سه تورنمنت مهم صعود کرده اما در دو مورد از این رقابتها به جمع چهار تیم پایانی راه پیدا کرده است.
اسم فوتبال ترکیه که میآید همهٔ مردم یاد عملکرد تیم ملی ترکیه در جامجهانی ۲۰۰۲ میفتند، تیمی که با ستارگانی نظیر حسن شاش، هاکان شوکور، موزی عزت، لیهات قهوهچی و امره بلوز اوغلو موفق به کسب مدال برنز جامجهانی فوتبال شد. اما داستان فوتبال ترکیه صرفاً مربوط به جامجهانی ۲۰۰۲ نمیشود. از برد ۲-۱ آلمان غربی فرینز والتر در برلین تا پیروزی برابر "مجارهای قدرتمند" در سال ۱۹۵۶، فوتبال ترکیه در این مقطع با بازیکنانی مثل متین اتکای، لفتر کوکوکاندیس و فاتح تریم تبدیل به تیمی قدرتمند و مقتدر شده بود. بگذریم،
بعد جامجهانی ۲۰۰۲ فوتبال زیر نظر دولت لیبرال پیشرفت زیادی نکرد و مسلما حضور یک مربی با پرستیژ و شخصیت میتوانست خیلی به فوتبال ترکیه کمک کند. اما هیچکس فکر نمیکرد که آن مربی وینچزو مونتلا باشد. مربی ای که شاید همه به چشم یک بازنده به او نگاه میکردند اما به یکباره شرایط فوتبال ترکیه را تغییر داد... اوضاع برای مونتلا در ترکیه اصلا آسان نبود. از موضوعات مختلف که بگذریم حتی زمین تمرین، سالن بدنسازی و... نیز در ترکیه مدرن و به روز نیستند. وینچزو مونتلا نیز سعی بر رفع این مشکلات دارد اما با توجه به نزدیک شدن به مسابقات یورو، فرصت برای مرد ایتالیایی بسیار کم است.
اما فارغ از تمام این موارد، تیم ملی ترکیه از بازیکنان با استعداد و جوانی برخوردار است که هرکدام میتوانند ستارهٔ تیم ملی فوتبال ترکیه باشند. بگذریم. گروه ترکیه در مقدماتی یورو گروه عجیبی بود. از همگروهی با ارمنستانی که همواره در طول تاریخ دشمن ترکها بوده تا همگروهی با کرواسی قدرتمند و ولز، شکست برابر کرواسی در بورسا و تساوی برابر ارمنستان، قطع همکاری با اشتفان کونتس آلمانی و روی کار آمدن وینچزو مونتلای ایتالیایی، اینکه چرا استفان کونتس در شرایطی که تیمش شرایطی عالی داشت با فدراسیون ترکیه قطع همکاری کرد خود موضوع جدایی است اما موضوعاتی فراتر از صدرنشینی بود
اینکه چقدر از این مشکلات تقصیر مربیهای تیم ملی ترکیه بود یا چقدر تقصیر سیاستهای لیبرال ترکیه بود مورد بحث نیست، چرا که هیچ مربی ای نتوانسته در ترکیه از تیر تیز انتقادات در امان بماند. ایدهٔ بزرگ او، بازی دادن به بازیکنانی مثل گونوک بود که جواب نداد و تغییرات متعدد او در ترکیب هم ثمری نداشت. اما با روی کار آمدن وینچزو مونتلا اوضاع تغییر کرد. پیروزی ۱-۰ برابر کرواسی در اوپوس آرنا با تک گل ییلماز، صدرنشینی گروه D و صعود به یورو، دستاورد حضور وینچزو مونتلا در اولین تیم ملی دوران مربیگری خود چیزی بیشتر از اینها بود.
نقطهٔ قوت ترکیه چیست؟
نقطه قوت بزرگ ترکیه در دور مقدماتی خط دفاعی این تیم بود که باردکاجی و آکایدین شاید فیزیکیترین و سنتیترین زوج این رقابتها را تشکیل دادند. ترکیه با اشتفان کونتس و وینچزو مونتلا کمتر از هر تیم دیگری در مسابقات انتخابی گل خورد، هر چند به نظر میرسد که نتایج سال گذشته ترکیه با کونتس و مونتلا شامل پیروزی ۲-۱ برابر ارمنستان، یک شکست و یک پیروزی ۱-۰ برابر کرواسی، پیروزی ۴-۰ برابر لتونی نه چندان قدرتمند، این نتایج همخوانی درستی با شهرت ترکیه به عنوان یک تیم هجومی ندارد اما احتمال دارد که ترکیه با سیستم هجومیتری قدم به مسابقات یورو بگذارد. احتمالی که بستگی به گروه ترکیه در یورو دارد...
اتریش
اما تیم بعدی تیم پرفسور آلمانی، رالف رانگنیک است. پرفسوری که شاید بعد از نتایج ضعیف با منچستریونایتد و آن مصاحبهٔ جنجالی کریستیانو رونالدو با خود عهد کرد که کاری بزرگ انجام دهد و آن کار رساندن اتریش به یورو بود. اتریش با رالف رانگنیک موفق به صعود به یورو شد و حالا رالف رانگنیک به دنبال یک ماجراجویی تازه با اتریش است.
سلاح مخفی اتریش برابر رقبا چیست؟
خب این سوالی است که نمیتوان به آن جواب دقیقی داد. در خط هافبک مارسل زابیستر- بازیکن سابق لایپزیش و بایرن مونیخ- به دنبال درخشش در یورو است تا خاطرات بد دوران بازی در بایرن مونیخ را از ذهن خود پاک کند. کنراد لایمر چند پسته نیز میتواند جواب دیگری برای این سوال باشد. به هر حال برای پاسخ به این سوال باید تا شروع مسابقات یورو صبر کرد.
بلژیک
بلژیکیها در آلمان به دنبال چه میگردند؟ خب، این سوالی است که جواب به آن کمی سخت است. حدود یک سال پس از حذف ناباورانهٔ بلژیک با مارتینز در دور گروهی جامجهانی ۲۰۲۲ قطر نسل جدید بلژیک حالا دوست دارد تا با یک قهرمانی در اروپا خاطرهٔ حذف از جامجهانی را از ذهن فوتبالدوستان بلژیکی پاک کند. در نسل جدید بلژیک خبری از بازیکنانی مانند دنیس مرتنز و ادن هازارد نیست. به جای آن اما بلژیک جوانان خوبی همانند جرمی دوکو دارد که به دنبال اثبات خودشان در مسابقات یورو هستند.
سلاح مخفی بلژیک چیست؟
تدسکو میتواند روی روملو لوکاکو، مهاجم آ اس رم و کوین دیبروینه، بهترین بازیساز حاضر در مسابقات، حساب باز کند. البته که دیبروینه در ماههای اخیر با مصدومیتهای زیادی دست و پنجه نرم کرده و مشخص نیست که بتواند همان عملکرد قبل مصدومیت خود را ارائه دهد.
آیا تدسکو برای هدایت بلژیک در یورو آماده است؟
خب، جواب این سوال بله و خیر است. بسیاری از بازیکنان بلژیک به همراه تدسکو تجربهٔ همچین مسابقاتی را نداشته اند و این شاید سخت ترین مسئولیت آنها باشد... اما به هر حال تدسکو نشان داده که مردی غیر قابل پیشبینی است.