محسن کاوه در رابطه با پذیرش سرمربیگری تیم ملی کشتی آزاد بعد از استعفای پژمان درستکار اظهار داشت: درستکار تصمیمش را گرفته بود و با او صحبت کردم. این واقعاً سختترین تصمیمی بود که باید میگرفتم، در مورد دو آدمی که خیلی به من نزدیک هستند، یکی میخواست این پست را قبول کنم و دیگری هم استعفا داده بود. در این مدت همه جوره کنار هم بودیم و من درنهایت سختترین تصمیمم را گرفتم و به نوعی غیر از این هم کاری نمیتوانستم انجام دهم.
وی که باید تیم را برای شرکت در بازیهای المپیک ببندد، ادامه داد: باید خیلی کار کنیم، کار هم سخت است ما همه باید به هم کمک کنیم. کشتی نه برای من است و نه فرد دیگری. من اینجا مجری هستم و دست یاری به سوی همه اهالی کشتی دراز میکنم. همه کسانی که میتوانند به نوعی کمک کنند. از بزرگان کشتی هم رخصت گرفتم، حتماً جلساتی در حضور آنها خواهیم داشت که برای پیشبرد اهداف کشتی راهکار بگیریم.
کاوه در پاسخ به این سؤال که منظورش از بزرگان چه کسانی است؟، تأکید کرد: همین هفته احتمالاً جلسهای داشته باشیم و با بزرگان کشتی چون منصور برزگر، محسن فرحوشی، ابراهیم جوادی، اکبر فلاح و... جمع شده و از آنها راهکار بگیریم. این بزرگان باید سر تمرینات ما هم بیایند و اگر نکتهای به نظرشان میرسد به ما بگویند.
سرمربی تیم ملی بزرگسالان دررابطه با اینکه آیا در چرخه انتخابی تیم ملی تغییری ایجاد خواهد شد، گفت: نه تغییری نداریم، همان چرخه را ادامه میدهیم.
کاوه در رابطه با اینکه شرایط خیلی خوب به نظر نمیرسد، عنوان کرد: مطمئناً شرایط خوب نیست، یونس امامی را دیدیم، در لیگ خوب نبود. باید سریع بچهها را جمع کنیم. باید در المپیک موفق شویم، همین الان هم عقب هستیم، اول از همه خود بچهها باید بدانند کار سخت است و باید خیلی تلاش کنیم.
مدیر پیشین تیمهای ملی کشتی آزاد درخصوص انتقاداتی که از انتخاب او صورت گرفته، خاطرنشان کرد: دیدم یکسری حرفها در فضای مجازی مطرح شده، برخی طوری نوشتهاند انگار یک مربی تازهکارم درحالیکه هر کسی رئیس فدراسیون شد، سراغ من آمد، اما من هرگز لابی نکردم و همیشه در بدنه کشتی بودم. در گذشته حتی زمان محمدرضا یزدانیخرم هم از من برای کار دعوت شد و گفت سرمربی شو، زمانی که بهروز نعمتی آمد باز هم پیشنهاد سرمربیگری داد که قبول نکردم. تمام دوران همین بوده، اینطور نبوده که من خودم بروم، خودشان پیشنهاد دادند. رسول خادم هم گفت بیا کار کن اما من دیدم فضا آنطوری که در فکرم بود، نیست. علاوه بر این، همیشه در باشگاه خودم مشغول کار بودهام و هیچ زمانی دور از کشتی نبودم. الان هم یک وظیفهای را قبول کردم که هم خیلی سنگین است و هم اینکه مجبور شدم جای کسی بیایم که عزیز من بوده است.