صنعت، عشق، مد یا هر چیز دیگری که میخواهید خطابش کنید.... به دست آوردن یک کیت فوتبالی، حسی غیر قابل وصف برای شیفتگان آن است. در هیچ کدام از فروشگاههای مد و برندهای لوکس لباس، یک تکه پاچه با طرحهای در هم و برهم نارنجی و سفید، با خطوط کج و معوج مشکی و قرمز و زرد یا با ستارهای بزرگ زرد روی زمینهای لاجوردی، طرفداری ندارد اما برای دیوانگان فوتبال، لباس هلند 88، آلمان 90 و یوونتوس 97 حس غریبی از تعلق به همهی چیزهای خوب زندگی است.
صنعت لباس فوتبالی حالا به غولی بزرگ با تنوعی بی نظیر تبدیل شده. باشگاهها هر فصل 3 لباس رسمی و چند لباس با طرحهای خاص برای فروش بیشتر روانهی بازار میکنند. کیتهای قدیمی و کلکسیونهای کلاسیک به هر بهانه و مناسبتی بازتولید میشوند و ویترین ها ازکامرشیال استریت در شرق لندن و فروشگاه بزرگ cfs تا نیلی مارکت و پریما شاپ و... در اطراف میدان منیریه مملو از معبودهای پارچه ای ماست.
داستان تولید لباسهای فوتبالی برای طرفداران اما داستان غریبی است. طبیعتا در سال 1954، هر کدام از مردم آلمان غربی یک لباس سفید رنگ با بندهای روی یقه را در خانهی خود داشته تا برای طرفداری از تیم قهرمان جام بر تن کند اما و با الصاق نمادها، افزوده شدن نقش و نگارها و تلفیق رنگها و ... داستان کیت فوتبالی به دنیای تازهای وارد میشود. داستان کارخانهی کوچک تولید لباس زیر راهبهها که به نخستین تامین کنندهی لباس فوتبالی برای طرفداران در 50 سال قبل تبدیل شد
همانقدر که در قرن 19 تب یافتن طلا در ایالات متحده چشمها را خیره کرده بود، این روزها به نظر میرسد رنگ صورتی 1895C (اگر هر چیزی را در گوگل سرچ میکنید pantone c1895 را جستجو نماید! ) شبیه طلا چشمها را نه فقط در آمریکا که در سرتاسر دنیا به خود خیره کرده. مطمئنا لباسی که لئو مسی بر تن کند و امضای دیوید بکام روی آن باشد ارزشی کمتر از طلا نخواهد داشت!
کمپانی آدیداس از اعلام اعداد و ارقام دقیق خودداری کرده اما غول تولید پوشاک ورزشی آلمانی از درخواست 500،000 تایی برای لباس اینتر میامی در وبسایت خود در دروزهای ورود لئو مس به باشگاه آمریکایی خبر داد. اعداد و ارقام در تجارت لباسهای فوتبالی در اروپا نیز به همین مقدار بزرگ هستند. رئال مادرید در سال 2019 پر سودترین قرارداد تامین لباس تاریخ را با رقم 955 میلیون پاوند برای 8 سال با آدیداس امضا کرد. اعدادی که هیچ گاه 50 سال قبل از این، به ذهن طرفداران فوتبال خطور نمیکرد....
داستان تولید لباسهای فوتبال طرفداران را باید برای اولین بار در سال 1973 جستجو کرد. روزی که دو فروشندهی کارخانهی آدمیرال برای تحویل سفارش لباس راگبی مشتریان خود از لسترشایر در سرزمینهای مرکزی انگلستان، راهی یورکشایر در شمال شدند.
پس از صرف صبحانه در کافهای حوالی الندرود، آنها متوجه شدند در زمین لیدز یونایتد جلسهی تمرین صبحگاهی برقرار است. لیدزیونایتد، قهرمان لیگ، فینالیست جام حذفی و باشگاه بزرگ آن دوران تحت مربیگری دان ریوی...
برت پاتریک و جان گریفیتس دو مرد فعال و در عین حال باهوش در آن سالها خود همه چیز را در کمپانی آدمیرال بر عهده داشتند. روسایی که اهل نشستن پشت میز نبودند. پاتریک، صاحب کارخانه کسی بود که پلههای رسیدن به مدیریت را از کارگری در کارخانه پیموده بود. زمانی که در تولیدی کوچک لباس نام کوک اند هرست مشغول به دوخت و تولید لباس زیر راهبهها بودند!
تولیدی کوک اند هرست در سالهای جنگ و با جاهطلبی و البته میهن پرستی مدیران خود توانست خط تولید لباس کارکنان نیروی دریایی انگلستان را بر عهده بگیرد. از آنجا کمپانی، نام خود را به نامی پرطمطراق تغییر داد. آدمیرال. به معنی دریاسالار
آدمیرال بعدها و با همکاری با آمبرو وارد خط تولید لباسهای ورزشی شد. در سال 1966، در حالیکه لباس قرمز رنگ معروف تیم ملی انگلیس تولید آمبرو بود، گوردون بنکس با لباس زردرنگ آدمیرال برای تیم ملی به میدان میرفت.
گریفیت، دستیار پاتریک و از مدیران کارخانه آدمیرال است. همان کسی است که در آن روز با دان ریوی در الندرود ملاقات کرد. او شرح آن ماجرار را در کتاب زندگی خود اینطور شرح میدهد:
"ریوی به سمت ما آمد و گفت اینجا چه کار دارید؟
ما به او نمونههایی از تولیدات قبلی خود نشان دادیم و گفتیم مایلیم با شما در دفترتان ملاقات کنیم.
ریوی نیز ما را برای نوشیدن چای به دفتر خود دعوت کرد. در آنجا شرح مفصلی از سابقهی کاری، نحوهی کار و هر چیز که لازم بود را به او گفتیم. و او از ما پرسید:
حالا، برای لیدزیونایتد چه کاری میتوانید انجام دهید؟
من پاسخ دادم شما میخواهید برای لباس خانگی لیدز چه کنیم؟
ریوی جواب داد تقریبا هیچ چیز. من از سادگی و لباس یکدست سفید رئال مادرید خیلی خوشم میآید. میخواهم از آن به عنوان یک الگو استفاده کنم. اما برای لباس تمرین و لباس دوم هر طرح و رنگی را که خواستید به سلیقهی خود استفاده کنید."
گریفیت عمدا قیمتی پایینتر از قیمت تمام شده را پیشنهاد میدهد و ریوی نیز آنرا میپذیرد.
مطابق آن قرارداد و طبق قانون مالکیت معنوی در انگلستان مصوب سال 1968، حالا آدمیرال تولید کنندهی انحصاری لباسهای لیدزیونایتد است.
آنها در اولین گام اقدام به تولید تعدادی لباس طرفداری در سایز بچهگانه میکند. هنوز پوشیدن لباس تیم توسط بزرگسالانی که با لباسها و کلاه خود به استادیوم میآیند کمی نامانوس است.
گریفیت امیدوار بود پاتریک، رئیس کارخانه از او رضایت داشته باشد. قراردادی پنج ساله به مبلغ سالانه 10 هزار پاوند برای تامین لباس لیدزیونایتد.
اندی ولز، نویسندهی کتاب تاریخ لباسهای فوتبال میگوید :
"هنوز هیچ جیز قطعی نبود. برای اولین چیزی به جز شال، برنامهی بازی، و بج های کوچک روی سینه در فروشگاههای طرفداری و بساط دوره گردها اطراف استادیوم به چشم میخورد. لباس باشگاه!
با این حال پاتریک و گریفیت روی اسب درستی شرط بسته بودند. لیدزیونایتد بهترین تیم کشور در آن سالها بود، در بازیهای اروپایی به میدان میرفت و با حضور برمنر، چارلتون، جایلز و تری یورات برترین بازیکنان ایرلند و بریتانیا را در اختیار داشت. "
همانطور که ولز میگوید، موفقیت تجاری آدمیرال در آن زمان ابدا قطعی نیست. حتی مدیران امبرو این اقدام را حرکتی احمقانه میدانند:
" چه کسی برای لباسی که بر تن بازیکنان در زمین است پول میدهد؟"
مسیر موفقیت اما به آرامی طی میشود. تقدیر تاریخ، رونمایی از لباسهای نونوار لیدز را در چند کیلومتری کارخانهی آدمیرال تعیین نموده. جایی که لیدز برای بازی با لستر به فیلبرت استریت سفر میکند و برای نخستین بار لباسهای آدمیرال خود را در لسترشایر، جایی که لباسها تولید میشود بر تن میکند.
سپس پاتریک و گریفیت برای بازدید از البسه تولیدی خود به الندرود سفر میکنند. برای تماشای بازی لیدز و ناریچ در ماه دسامبر.
لیدز قدرتمند ریوی هنوز در آن فصل شکست نخورده و طرفداران از بازیهای خانگی مثل یک جشن باشکوه استقبال میکنند. پس از آن بازی و با مشاهده مردم اطراف فروشگاههای باشگاه در کریسمس گریفیت و پاتریک غافلگیر میشوند؛ کیت اصلی، لباس زرد قناری و لباس تمرین با فروش چشمگیری روبروست. بسیار بیشتر از آنچه تصور میشد. تماشاگران، به سادگی شیفتهی محصول آدمیرال شدهاند...
داگ برتون، بنیانگذار فروشگاه بزرگ لباسهای کلاسیک در لندن میگوید:
"آنها پیشگام هستند. مشابه نامشان آدمیرال (به معنی دریاسالار) به دریاهای جدید زدند و مرزهای جدیدی را تعریف کردند...."
پس از موفقیت آدمیرال، کیت فوتبالی به کالایی ارزشمند تبدیل میشود. بسیار باارزش تر از میزان نخ و پلی استر به کار رفته در آن. آنقدر که حالا فردی مثل داگ برتون، با خیال راحت فروشگاهی بزرگ با مساحت 35،000 متر مربع و با استخدام بیش از 100 نفر فروشنده برای عرضه ی کیتهای کلاسیک در لندن و منچستر راه اندازی میکند. فروشگاهی که از سال 2006 تا کنون میلیونها کیت جدید و قدیمی در مجموعههایی بینظیر به سرتاسر دنیا ارسال نموده.
لباسهای 5 پاوندی آدمیرال در آن سالها حالا به قیمتی بیش از 50 پاوند رسیده. اما آدمیرال هنوز هم در این روزگار به چیزهایی از گذشته اعتقاد دارد. در فصل جدید آنها با همکاری ویلیام موریس، طراح مشهور پارچهی اهل والتامستو برای تیم دسته هفتمی این شهر لباسی فاخر تدارک دیده. ترکیب معرکه ای از گلهای محلی که انگار با یک دستگاه زیبایین آنرا تماشا میکنیم.
بار دیگر به سراغ کشوی لباسهایتان بروید. بله، کیتهای محبوب شما آنجاست، و البته جای خالی دهها لباس فوتبالی خاطره انگیز. ارزویتان داشتن کدامیک از آنهاست؟