ما آدما ی روز اومدیم ی روزم میریم
ولی آیا قبل از اینکه بیایم هم بودیم؟
من که میگم بودیم!
این دید که بگی ی آدم حالا خودش از ی اسپرم ایجاد شده اشتباست خب اینهمه چیشد مثلا از بین اینهمه شما ی انسان شدین و به اینجا رسیدین؟
این چیزیه که باعث شده من آدم تقدیر گرایی باشم
دنیا چرخیه که کوچکترین چیز حتی جابه جایی ی برگ ها میتونه خیلی معادلات رو عوض کنه
برای همین هیچ چیز اتفاقی نیست حتی اتفاقی ترین اتفاقات!
ما از ازل بودیم و تا ابد هم خواهیم بود
مرگ هیچکس رو از بین نمیبره فقط جایی میبره همونطور که شاید به این دنیا اومدن هم خودش ی مرگ بود..
ازدواج شما هم تقدیره
بچه های شما هم که در آینده بیان از همین الان هستن و تو تاریخی که قراره به دنیا بیان میان
چی میشه مثلا از بین میلیارد ها آدم شما مثلا اتفاقی با فلان دختر یا اگه دختری با فلان پسر آشنا میشین ازدواج میکنید
بعد مثلا بچتون به دنیا میاد و اون هم باعث عوض شدن خیلی چیزها میشه
مثلا شانسی باهاش همکلاس میشین
یا مثلا فرض کنید شما مثلا داری میری خونه یهو به سرت میزنه برم ی چیزی بخرم از اینجا
بعد خیلی اتفاقی دقیقا تو همون لحظه یکی از کنار شما رد میشه که از اونجا داره میاد میبینید و همین چیز خیلی ساده باعث آشنایی و ازدواج و هزاران اتفاق پشت بندش
درحالی که اگه به سرت نمیزد بری اونجا یا اصلا چند ثانیه دیر تر میرفتی یا چون لحظه زودتر میرفت نمیدیدینش و کلا همه چی جور دیگه پیش میرف همه چی!
هم مسیر زندگی خودت عوض میشه هم مسیر زندگی اون و به طبع در زندگی بقیه هم تاثیراتی گذاشته!
میبینید !
یا مثال زیاده
منظور اینکه میخوام بگم حتی اتفاقی ترین اتفاقات اتفاقی نیست و ی تقدیری داشته و قرار بوده این باشه یعنی سناریو این بوده
چی میشه که دقیقا تو همون لحظه!
چرا یوقتایی میخوای بری جای دیگه ولی یهو به سرت میزنه بدار ی لحظه برم اینجا بعد همون باعث میشه ی آدمی ببینی ی چیزی بشه حالا که کل زندگیت بشه طبق اون یعنی میشه نقطه عطف!
این درحالیه که هزاران احتمال وجود داره بله تو هر لحظه هزاران احتمال وجود داره که چی بشه ولی چی میشه که اون میشه؟
چون این ی تقدیره
آدم درسته اختیار داره ولی یوقتایی میبینی انگار خودتم نمیفهمی ی نیرویی تو رو جایی هل میده حالا یا خارجی یا درونی...
خلاصه زندگی خیلی عجییه خیلی زندگی براساس لحظه ها و ثانیه هاست ۱ ثانیه سالیان رو میسازه، عوض میکنه و...