خب چند سال پیش بود که الکی خودمو زدم به خواب که مثلا میخوابم شب زود چون فردا مدرسه دارم ولی پتو رو تا سرم کشیده بودم مامانم گفت اون زیر چ قلطی میکنی پتو رو دربیار بعد پتو رو زدم کنار گفت حالا بخواب
بعد که مامانم رفت یواشکی تلویزیون روشن کردم بازی رومالدو شروع شد اون آهنگه اومد که میگه دادانگ دادادانکگ دادانگ دادان دادان دادانگگ...
بعد از زوقم داد زدم رونالدو مامانم از خواب پرید گفت چه خوب بهم تو خواب الهام شد که بیدار شم تکرار دیلا خانوم ببینم این قسمتش رونالدو میخواد به اوزگل اعتراف کنه که در اصل مادربزرگشه پس نمیتونن ازدواج کنن
بعد دستام شروع کردن لرزیدن از ترس رفتم زیر پتو قایم شدم بعد مامانم گفت باز که تو رفتی زیر پتو داری اون زیر چه کاری میکنی بعد وقتی پتو رو زد کنار با سحنه عجیبی روبرو شد!
کنترل کنارم بود و زده بودم فوتبال مامانم گفت میخوای حالا واسه من فوتبالی بشی با جیغ میخوووای واسه من فوتبالیییی بشی اینو میگفت و موهای خودشو میگشید
بعد رونالدو گفت زنیکه عر عر نکن میخوام پنالتی بزنم تمرکزم نیره باز خراب میشه بعد مامانم گفت خفه شو و دمپایی پررت کرد من گفتن نههههه نهههههه دمپاییی نههه و پریدم دمپایی خورد تو دماغ خودم
بعد رونالدو عصبانی شد از تو تلویزیون پرید بیرون گفت عرررررررر عرررر عرررر چرا بچه رو میزنی
بعد مامانم گفت انقدر عر عر نکن خب بگو یونجه میخوام
چند تا یونجه انداخت جلو کبیریستین و رونالدو کمی چشید و گفت چه خوشمزست خانوم دستت درد نکنه!
مامانم گفت این سرسال دیلا خانومه رونالدو
رونالدو گفت به به چه سریالی یونجه بده با دیلا خانوم میچسبه
من گفتم کریس الان بازی داری برو تو زمین گل بزن ما هواداراتو خوشحال کن چقدر باید گریه کنیم
بعدش رونالدو گفت بخواب بینیم بابا بچه ما همسن تو بدیم توپ فوتبال رو از وسط قارچ میکردیم فکر میکردیم هندونست
مامانم زد تو سرم گفت همینو میخواستی
رونالدو: عجب ضربه ای خورد به هدف بونجه بیار
مامانم: مگه اینجا طویلست برو خونه خودتون بونجه بخور
رونالدو: تو اصلا بیجا میکنی سریال بد آموزی دار تورکی میبینی که صحنه های بی تربیتی داره بذار بچه ورزش پاک و سالم فوتبال رو ببینه
بعد مامانم ی لقد زد رونالدو دوباره پرت شد تو تلویزیون اینبار افتاد تو سریال دیلا خانوم و معلوم شد کبیریستین با دیلا خانوم دخترخالست و اینهمه مدت در خانواده ی اشتباهی بوده!!!