طرفداری | آرسن ونگر در کتاب خود اعتراف کرده است که پیشنهاد آنها برای لوییس سوارز «مسخره» بود. اما ما از آن پیشنهاد چه میدانیم؟
پیش از آن که به ژوئیه 2013 سفر کنیم، باید به اتفاقات کامل آن بازه زمانی اشاره کرد. لوییس سوارز از نگاه باشگاههای اروپایی به عنوان «کالای آسیبدیده» شناخته میشد. مهاجم اروگوئهای در بازی آژاکس و آیندهوون، برای اولین بار یک بازیکن را «گاز گرفته بود». او مشکلات انضباطی متعددی داشت و مجموعه اتفاقات عجیب باعث شد باشگاههای علاقهمند از رقابت خارج شوند. اما در آنفیلد درد مشترکی وجود داشت. لیورپول مانند سوارز آسیبدیده بود و پس از پایان جنگ داخلی مالکان باشگاه، امیدوار بود که با جان هنری آشفتگی به پایان برسد. دامین کومولی، مسئول وقت نقل و انتقالات قرمزها به سراغ مالکان لیورپول رفت و لوییس سوارز را به آنها معرفی کرد. باشگاه انگلیسی برای بازگشت به سطح اول فوتبال اروپا، بیاخلاقیهای ستاره آژاکس را نادیده گرفت و مبلغ انتقال او را پرداخت کرد. کومولی نقش اصلی این انتقال بود. او سوارز را هم قانع کرد که میتواند با حضور در لیورپول و بازگشت این تیم به لیگ قهرمانان اروپا، چهره خود را بهبود داده و در ادامه راهی تیمهای بهتری شود
بذر یک پیشنهاد عجیب کاشته شد
لوییس سوارز نسبت به توانایی لیورپول برای دستیابی به آرزوهایش مطمئن نبود. مطابق یک توافق مخفیانه، یک راه فرار برای او از آنفیلد فراهم شد. ناامیدی از همان روز اول شروع شده بود. فرناندو تورس به چلسی فروخته شد و سوارز از بازی در کنار اندی کارول رضایت نداشت. فصل اول با اخراج کنی دالگلیش و دامین کومولی از باشگاه همراه شد، آنهم در شرایطی که اختلاف با منطقه سهمیه لیگ قهرمانان اروپا، 17 امتیاز بود. سوارز آینده حرفهای خود را در خطر میدید. با وجود ورود برندن راجرز با ایدههای نو، قرمزها مشکل عمق ترکیب داشتند و نمیتوانستند با بزرگان رقابت کنند. از سوی دیگر، سوارز پس از «گاز گرفتن» برانیسلاو ایوانوویچ، با فشار رسانهها و پاپارتزیها مواجه بود. او حتی نمیتوانست به همراه دخترش به پارک برود. به محض خروج از خانه، چند عکاس برای ثبت یک «واکنش هیستریک» او را دنبال میکردند.
ماندگاری در لیگ برتر به هیچوجه یک گزینه نبود. با توجه به درگیریهای داخل زمین و فشارهای خارجی، لوییس سوارز قصد داشت در اولین فرصت ممکن از انگلیس فرار کند. پره گواردیولا، برادر پپ گواردیولا که در آن ایجنت سوارز بود، به او یک بند ویژه را یادآوری کرده بود. ماجرا چه بود؟ همانطور که گفته شد، مهاجم اروگوئهای در صورت نارضایتی میتوانست آنفیلد را ترک کند. از نگاه گواردیولا، با توجه به این که لیورپول در لیگ قهرمانان اروپا حضور نداشت، مبلغ 40 میلیون پوند برای جدایی وی کافی بود.
آن تماس عجیب با آرسنال
تابستان 2013 به نظر میرسید اتفاقات متفاوتی برای آرسنال در راه است. دو سال قبل، سسک فابرگاس و سمیر نصری از باشگاه جدا شده بودند. سال گذشته نیز رابین فن پرسی و الکس سانگ به فروش رسیده بودند. با این حال، همه مطمئن بودند که توپچیها دیگر به دلیل «اجبار اقتصادی» ستارههای خود را از دست نمیدهند. ایوان گازیدیس در یک مصاحبه اعلام کرد که باتوجه به قرارداد جدید با امارات و پوما، بودجه خوبی برای آرسن ونگر فراهم شده است. در آن زمان وین رونی با سر الکس فرگوسن اختلاف داشت و ونگر برای جذب یک بازیکن در چنین جایگاهی وسوسه شده بود، زیرا اولیویه ژیرو و لوکاس پودولسکی نتوانسته بودند جای خالی فن پرسی را پر کنند.
مانند سایر انتقالها، یک واسطه وارد عمل شد. پره گواردیولا طی تماس با آرسنال یک خبر مهم را فاش کرد: لوییس سوارز آماده جدایی از لیورپول است و در قراردادش بند آزادسازی دارد. در آن روزها، توپچیها جایگاه بهتری نسبت به لیورپول داشتند. تیم آرسن ونگر برای شانزدهمین فصل متوالی به لیگ قهرمانان اروپا صعود کرده بود، در حالی که قرمزها با برندن راجرز در جایگاه هفتم لیگ برتر قرار داشتند. آرسنال در حال مذاکره برای جذب گونزالو هیگواین از رئال مادرید بود. توافق با مهاجم آرژانتینی حاصل شده بود، اما ونگر اعتقاد داشت بازیکنی که انتخاب اول کهکشانیها نیست، نمیتواند ارزش 45 میلیون یورویی داشته باشد. بنابراین این انتقال به دلیل ادعای گواردیولا منتفی شد. او به ونگر گفته بود اگر پیشنهاد بالای 40 میلیون پوند برای لوییس سوارز ارسال کند، ستاره لیورپول را بهخدمت خواهد گرفت.
اشتباه بزرگ زمینهساز یک اقدام مسخره
نیک لاو، مذاکرهکننده ارشد توپچیها گفته بود آنها قصد داشتند تنها در مورد وضعیت قرارداد لوییس سوارز آگاه شوند. با این حال، آن بندی که گواردیولا مدعی شده بود، حقیقت نداشت. در واقع، به نظر میرسید لیورپول به سوارز قول داده بود در صورت دریافت پیشنهاد 40 میلیون پوندی، مجوز جدایی او را صادر میکند. هیج چیز کتبی روی کاغذ وجود نداشت. گواردیولا اصرار داشت که حتی اگر سوارز بند آزادسازی نداشته باشد، به دلیل توافق شفاهی، آرسنال باید شانسش را امتحان کند. چه اتفاقی رخ داد؟ توپچیها در اقدامی عجیب پیشنهاد 40 میلیون پوند + 1 پوند را ارسال کردند.
ونگر در کتابش نوشته است:
هیچ کس در آرسنال انتظار نداشت که این بازیکن را با این قیمت جذب کند. ما میدانستیم که باید بیش از ۴۰ میلیون پوند پیشنهاد دهیم. بدیهی است که نمیخواستیم وارد شویم و ۵۰ میلیون پوند پیشنهاد دهیم، شاید لیورپول با ۴۵ میلیون پوند میفروخت. ما دلیل واقعی برای دور ریختن پول نمیدیدیم. میدانستیم که قرار است مذاکرهای انجام شود، فقط باید آن را آغاز میکردیم.
جان هنری که در باهاما از تعطیلاتش لذت میبرد، با دریافت ایمیل هیئت مدیره لیورپول، مانند آنها عصبانی شد. او آرسنال را باشگاه «با کلاسی» میدید و با ایوان گازیدیس رابطه بسیار خوبی داشت، اما نمیتوانست باور کند کسی قصد دارد با «یک پوند» او را برای فروش بهترین بازیکنش قانع کند.
برای آرسن ونگر، لوییس سوارز یک هدف شگفتانگیز بود، اما با وجود تلاش واسطهها، مهاجم لیورپول مطمئن بود که اگر راهی لندن شود، حاشیه بزرگتری برای خودش ایجاد خواهد کرد. از طرف دیگر، سوارز میدانست که ونگر مربیای است که سابقه شکوفایی بازیکنان خط حمله را دارد. احتمالا او تصور میکرد میتواند از آرسنال بهعنوان سکوی پرتاب به بارسلونا یا رئال مادرید استفاده کند. اگرچه، جالب اینجاست که او هرگز درخواست بند آزادسازی مشابه نکرده بود.
مذاکرهکننده آرسنال در مورد حوادث آن روزها ادامه داد:
پره گواردیولا با من تماس گرفت و گفت «او میماند». به نظر میرسید استیون جرارد سوارز را متقاعد کرده بود. لیورپول هم ضمن افزایش حقوق سوارز، به او قول داده بود که تابستان بعد بهفروش میرسد.
آرسنال متوجه شد که لوییس سوارز قصد سماجت در انتقالش را ندارد. بنابراین از معامله کنار کشید. به گفته منابع آگاه، اگر توپچیها «وسوسه» نمیشدند و با پیشنهاد خوشایندتری به جلو میرفتند، شاید سوارز در تابستان 2013 راهی ورزشگاه امارات میشد. لاو در مورد پایان تابستان جنجالی گفت:
پیش از انتقال هیگواین به ناپولی دوباره با رئال مادرید تماس گرفتیم. اما در نهایت مسوت اوزیل را جذب کردیم. اوزیل ۴۰ میلیون پوند برای ما هزینه برداشت، اما حقوق او به طور قابل توجهی بیشتر از سوارز بود. اگر فقط پول را از سمت بازیکن به سمت نقل و انتقال جابهجا میکردیم، انتقال سوارز شدنی بود. آیا ۶۰ میلیون پوند آن تابستان کارساز بود؟ شاید.
برگرفته از یادداشت ویژه سایمون هیوز برای اتلتیک