نه آفتابی نه مهتابی نه ابری نه مشتاقی نه بیزاری نه صبری
نه فکر من نه خود نه دیگرونی نه کافر نه مسلمانی نه گبری
کی هستی و چی هستی فقط خدا میدونه
حل این معما منو کرده دیوونه
گاهی مسجد گاهی میخونه میری گاهی کعبه گاهی بتخونه میری
گاهی عاقل گاهی دیوونه میشی گه آشنا و گه بیگونه میشی
شب و روزم و با هم یکی کردی اگه میشناختمت آخ که چه خوب بود
کاش میتونستم از دامت رها شم دل بی صاحبت از سنگ و چوب بود
ولیکن دل من باهام راه نمیاد به خدا غیر تو کسی رو نمیخواد
کسی رو نمیخواد والله نمیخواد کسی رو نمیخواد بالله نمیخواد