هرتابرلین از یک لباس ویژه پیش از بازی شب قبل خود برابر تبم الم در بوندسلیگای 2 رونمایی کرد. "لباس بازی در مه"

شب قبل، لندن میزبان رکورد خارق العاده دو هزارمین برد آرسنال در لیگ بود و مهیای جشن بزرگ مردان اسپرز که برای دومین بار در طول فصل با دست پر از منچستر بازگشتند. شب قبل از آن پاریس با برد مطمئن مردان پی اس جی مهیای بازی بزرگ سه شنبه با بایرن شد. و امشب، مادرید با لغزش بارسلونا مهیای کم کردن فاصله در صدر جدول لالیگاست.
در میان زمینهای غول پیکر پایتختهای شلوغ و پر زرق و برق اروپایی، یکی از آنها، سالهاست در روزهای مهم رقابتهای باشگاهی، سوت و کور و آرام است. با سقوط هرتا به دسته دو و بحرانهای عمیق مدیریتی، المپیک اشتادیون برلین، ورزشگاه میزبان دو فینال بزرگ قرن 21 میان ایتالیا- فرانسه و اسپانیا- انگلیس، پذیرای بازیهای هرتا در بوندسلیگای دو شده.
ورزشگاهی که در روزگاری نه چندان دور، نه فقط در ساعت 6 عصرهای معروف بوندسلیگا، که در شبهای اروپایی نیز پذیرای طرفداران پرشور هرتا و ستارگان تیم بود. مردانی که شاید دنیای فوتبال آنها را از یاد برده باشد اما... برای ما هنوز طعم خوشی از خاطرات گذشته را دارد. طعم زمزمه نام گابور کرالی، داریوش ووژ، کای میشالکه و مربی مو طلایی به نام یورگن روبر که همگی برای ما یاران و مربی "علی دایی" بودند.
هرتا برلین، در سال 1999 و در پایان بهترین فصل خود در تاریخ بوندسلیگا به مقام سوم میرسد و مسافر لیگ قهرمانان اروپا میشود. سفری هیجان انگیز و به غایت دشوار که اسباب خود را میطلبد. مدیران هرتا، برای تقویت خط حمله به سراغ مهاجم فصل قبل بایرن میروند. فینالیست لیگ قهرمانان اروپا، شاگرد اوتمار هیتسفلد، یا به زبان خودمان، مرد اردبیلی فوتبال ایران علی دایی.
سفر دشوار هرتا، با قرعههای مرگ دشوارتر نیز میشود. و مردان پایتخت نشین، از آتش گروه مرگ برابر چلسی، گالاتاسرای و میلان با ضربات مرد سبیلوی ایرانی عبور میکنند. هرتا برلین راهی ور دوم میشود و باید در یک مرحله گروهی دیگر برابر بارسا، پورتو و اسپارتاپراگ به میدان برود.
بازی روز 23 نوامبر برابر بارسلونا در المپیک اشتادیون برلین به یک شب خاطره انگیز دیگر بدل میشود. این بار نه به خاطر وقایع در زمین که به خاطر آسمان مه گرفتهی برلین، توپ قرمز رنگ و پیراهن راه راه آبی و سفید هرتا زیر مه و نور پرژکتورهای غول پیکر ورزشگاه قدیمی پایتخت آلمان.
اگرچه هرتا دور دوم گروهی را فقط با دو امتیاز در قعر جدول به پایان میرساند اما و برای یادبود وقایع آن فصل تاریخی، باشگاه لباس ویژه مه را پس از 25 سال انتخاب نموده است... شبی که ستارگان هلندی تیم ونگال راهی برلین پایتخت آلمان شدند، شبی که 75 هزار تماشاگر در ورزشگاه چیز زیادی از بازی را ندیدند و شبی که مه غلیظ آن برای علی آقای دایی، تصاویر مبهمی از گردنه همیشه گرفته حیران در جادهی اردبیل بود...
25 سال قبل، هرتا مهمترین بازی خود در دور دوم لیگ قهرمانان را برابر بارسلونا برگزار کرد. با یک مشکل کوچک؛
زیر این مه چیز زیادی برای تماشاگران قابل مشاهده نبود!
از جمله لویی ونگال سرمربی آن روز بارسا و یورگن روبر، مربی هرتا.
به جای آن دو نفر تماشای مربی آینده و گذشته دو تیم، کومان و هونس نیز خالی از لطف نیست
و ریوالدو که به خاطر مصدومیت در زمین حاضر نبود.
بقیه بازیکنان با لبخندهایشان نشان دادند جای نگرانی نیست
خصوصا اگر با تجهیزات گابور کرالی باتجربه وارد زمین شده باشید
کار برای رود هسپ، گلر هلندی بارسا اما به این سادگی نبود.
دروازه هسپ از یک قدمی تهدید شد
و دروازه کرالی با وجود یک دیوار دفاعی کامل
بارسایی ها خیلی زود، تا سرمای شب از راه نرسیده بود توسط لوییز انریکه به گل رسیدند. و دقایقی بعد، کای میشالکه بازی را مساوی کرد...
"خیلی ببخشید؛ جشن بسه بچه ها"
سپس نوبت حقه هلندی ونگال رسید،
تشخیص یک جفت دی بوئر در زمین همراه فیلیپ کوکو در شرایط عادی هم کار راحتی نیست.
با وجود تلاش بازیکنان در زمین، عکاسان در بهشت خود قابهای بی بدیل را شکار میکردند.
نقطه کرنر، نورافکن در مه، آبی، اناری و لوییز فیگو در نقطه طلایی عکس شما را تکمیل خواهد کرد.
و داریوش ووژ با نواختن توپ قرمز.
پس از 25 سال، چیزهای زیادی تغییر کرده، از جمله فلسفه بازی پپ گواردیولا...
و چیزهایی نیز ثابت مانده:
میشاییل پریتز، آن روز در پست مهاجم هرتا افسوس میخورد و امروز، در سمت مدیر ورزشی به دنبال راهیی برای فرار از بحران
مساوی 1-1 برابر بارسلونا با فیگو، کلایورت دو مربی نابغه آینده ، گواردیولا و لوییز انریکه و البته دو دی بوئر برای آغاز راه دور دوم گروهی نتیجه بدی نیست. بازیکنان هرتا پس از بازی برابر تماشاگران ادای احترام میکنند. البته اگر کس چیزی را ببیند.
در یک نمای واضح تر، همه چیز آن شب به این شکل بود. قهرمان بازی، نماد آن روز، گابور کرالی...