این داستان به یک افسانه مشهور مرتبط با تیمور لنگ، معروف به تیمور یا تیمور لنگ، فاتح و حاکم آسیای میانه در قرن چهاردهم، مربوط میشود.
بر اساس این افسانه، تیمور لنگ، که به عنوان یک استراتژیست نظامی و جنگجو شناخته میشد، دستور داد بر روی کلاه خود خود این جمله را حک کنند: "هرکس مقبره من را به هم بریزد، دچار جنگی بزرگ خواهد شد." این جمله به عنوان یک هشدار و یادآوری از قدرت و میراث تیمور لنگ تلقی میشد.
در سال ۱۹۴۱، ژوزف استالین، رهبر اتحاد جماهیر شوروی، دستور داد تا مقبره تیمور لنگ در سمرقند را باز کنند تا بقایای او را به جای دیگری منتقل کنند. این کار به عنوان بخشی از یک پروژه باستانشناسی انجام شد.
سه روز پس از باز کردن مقبره تیمور لنگ، آلمان نازی به رهبری آدولف هیتلر به اتحاد جماهیر شوروی حمله کرد، و این واقعه به عنوان "نفرین تیمور" شناخته شد. برخی افراد معتقدند که این حمله به دلیل باز کردن مقبره تیمور لنگ اتفاق افتاده است و این واقعه را به عنوان یک هشدار در مورد عواقب نادیده گرفتن افسانهها و سنتهای باستانی تفسیر میکنند.
با این حال، این داستان اغلب به عنوان یک افسانه یا داستان عامیانه در نظر گرفته میشود، زیرا شواهد تاریخی محکمی در مورد ارتباط مستقیم بین باز کردن مقبره تیمور لنگ و حمله آلمان نازی وجود ندارد. در واقع، حمله آلمان نازی به اتحاد جماهیر شوروی بخشی از طرحهای بلندمدت هیتلر برای گسترش قلمرو خود بود و احتمالاً ارتباط مستقیمی با باز کردن مقبره تیمور لنگ نداشت.
بنابراین، در حالی که داستان "نفرین تیمور" ممکن است جذاب و جالب باشد، به عنوان یک افسانه در نظر گرفته میشود و نباید به عنوان یک واقعیت تاریخی پذیرفته شود.
