دیوی ☻️یه خاطره جالب از ایشون بگم یادمه وقتی ۵ ۶ سالم بود با پدربزرگم میرفتم قهوه خونه . یه شبهایی بهمن خان صالح نیا میومد اونجا و با مردم کوچه بازار بحث فوتبالی میکرد . ازشون برای ترکیب و ارنج تیم برای بازی روزهای بعد نظر میپرسید . از منه بچه فسقلی هم نظر میپرسید . من که چیزی حالیم نبود ولی پدربزرگم راهنماییم میکرد . اون ارزشی که به منه کودک میداد باعث شده تا امروز ملوان رو بخشی از وجودم بدونم و دمش گرم که باعث شد از همون بچگی عاشق تیم شهرم بشم . با این که از اون دوران خیلی چیزا یادم نیست ولی این خاطرات رو هیچوقت یادم نمیره . الان میفهمم چرا با باخت ملوان یه شهر غمگینه و با بردش یه شهر حالش خوبه . روحت شاد پیله آبای🖤