در چند وقت اخیر مربی های نام داری از رده باشگاهی به رده ملی رفتند از پوچتینو و ناگلزمن شروع شد و آخرین آنها توخل و کارلو آنجلوتی هستند. آیا این مربی ها در عرصه ملی موفق می شوند؟ چه سرنوشتی در انتظار آنهاست؟ این ها سوال هایی هستند که ما می خواهیم در این مقاله به آنها پاسخ دهیم:
۱-ناگلزمان
درک اینکه چرا مدیران بایرن مونیخ ناگلزمان را با آن عملکرد خوب اخراج کردند برای هواداران بایرن سخت است. شاید اگر این مربی بود زنجیره قهرمانی هایشان در بوندس لیگا قطع نمی شد.
مسیر ناگلزمان زمانی شروع شد که تیم ملی آلمان مانند مریضی بود که به درمان فوری نیاز داشت. او در حالی جانشین فلیک شد که این تیم اوضاع خوبی نداشت. آلمان با هانسی فلیک به جایی رسیده بود که از ژاپن چهار گل خورده بودند. ژرمن ها وضعیت جالبی نداشتند. ناگلزمان برای ژرمن ها مانند منجی بود و توانست روح جنگجوی آنها را بیدار کند. اگر داور پنالتی آلمان در بازی با اسپانیا را گرفته بود، این مربی الان یک جام ملی در کارنامه خود داشت. اینک او با این نسل آلمان که پرچمدار آنها موسیالا و ویرتز هستند یکی از شانس های کسب جام جهانی ۲۰۲۶ آمریکا است. اما رقیبان قوی در این مسیر حضور دارند که باید دید ناگلزمان در این مسیر چگونه عمل خواهد کرد.
۲-پوچتینو
پوچتینو مربی بود که با تاتنهام به اوج خود رسید و در ادامه به پاریس رفت جایی که با وجود ستارگانی همچون امباپه، نیمار و مسی نتوانست به جز جام های داخلی (که پاریسن ژرمن دیگر به بردن آنها عادت کرده) جام دیگری کسب کند. این مربی بعد از پاریسن ژرمن به چلسی رفت تا همه خاطرات خوبی که هواداران تاتنهام از او به یاد داشتند یک دفعه نابود شود. پوچتینو نتوانست خاطرات خوبش را در لیگ برتر تکرار کند و فصل کابوس واری را با چلسی گذارند. آنها موفق شدند به زحمت به سهمیه لیگ کنفرانس اروپا دست یابند. همین عملکرد سبب شد این مربی آرژانتینی اخراج شود و چند وقت بعد او با با آمریکا به عرصه ملی پا نهاد.
درست است ترکیب تیم ملی آمریکا در حد قهرمانی جام جهانی نیست اما آنها با پوچتینو می توانند به مراحل بالا بروند و اینکه جام جهانی ۲۰۲۶ در آمریکا برگزار می شود و این نکته هم می تواند تاثیرگذار باشد. آیا پوچتینوی تاتنهام را در آمریکا می بینیم یا پوچتینوی چلسی؟ این مسئلهای است که با گذر زمان جوابش روشن خواهد شد.
۳- توخل
بگذارید داستان توخل را از آنجا شروع کنیم که این مربی آلمانی با چلسی قهرمان لیگ قهرمانان شد. اما در فصل بعد همه چیز بر وفق مراد پیش نرفت. چلسی آن طراوت فصل گذشته را نداشت. در این میان جنگ اوکراین و روسیه ضربه مهلک خود را به این باشگاه وارد کرد و سبب شد مدیریت این باشگاه عوض شود. آبراموویچ افسانهای که مانند پدری بود برای چلسی، مجبور شد باشگاه را بفروشد. مالک و مدیریت جدید چلسی و در راس آنها تاد بولی زیاد صبور نبودند و توخل را از چلسی اخراج کردند.
او بعد از مدتی به بایرن مونیخ رفت و به لیست کثیر کسانی که هم در دورتموند و هم در بایرن بودند پیوست. در بایرن مونیخ هیچ چیز آن طور که توخل می خواست پیش نرفت. این مربی زنجیره قهرمانی های پی در پی بایرن مونیخ را شکست و به سال ها سلطنت بایرن بر بوندس لیگا پایان داد. آن سال بایرن مونیخ حتی دوم هم نشد بلکه سوم شد و همین موجب اخراج مجدد این مربی نامدار شد.
دیگر زمانش فرا رسیده بود که توخل مسیر مربیگری خود را در عرصه ملی ادامه دهد. او به تیم ملی انگلیس پیوست. یک آلمانی بر روی نیمکت انگلیس این برای هیچ کس باورکردنی نبود. اما واقعیت بود. همان ابتدا انتقاداتی بر این موضوع شکل گرفت و همین موضوع مسئولیت توخل را سنگین تر کرد. این مربی آلمانی در بازی های اول خود نتایج بدی نگرفته اما باید در مقابل بزرگان عملکرد خیلی خوبی داشته باشد تا طرفداران سه شیرها با او همراه شوند. جام جهانی ۲۰۲۶ فرصت خوبی است که انگلیس پرستاره با رهبری توخل جام را به خانه برگرداند.
۴-آنچلوتی
کارلو آنچلوتی کسی است که اگر بخواهیم افتخاراتش را لیست کنیم باید تومار بنویسیم. کسی که با رئال مادرید و آ ث میلان خاطرات خوبی را در ذهنمان ساخته است.
داستان آنچلوتی داستانی طولانی و شیرین است. اما برای اینکه خسته نشوید قسمت پایانی اش را برای شما می گویم: آنچلوتی فصل گذشته موفق شد با کوهی از مصدومین، قهرمان لیگ قهرمانان و لالیگا شود. این از آن معجزه هاست که فقط از کارلتو برمی آید.
اما این فصل همه چیز مانند کابوسی ترسناک روبروی آنچلوتی ظاهر شد. نظم کهکشان به هم ریخت. قسمتی از اتفاق ها تقصیر آنچلوتی است اما همه تقصیرات نه. یکی از دلایل نامتوازن شدن ترکیب رئال مادرید، کمبود فولبک مناسب و هافبک بازیساز بود که ریتم بازی تیم را به هم ریخت.
به هر حال باخت های پی در پی این مربی باتجربه در ال کلاسیکو و از دست رفتن لیگ قهرمانان، کارلتو را به درهای خروج رئال مادرید نزدیک ساخت و سرانجام این اتفاق افتاد و این مربی مطرح ایتالیایی سکان دار هدایت تیم ملی برزیل شد.
چیزی که در تیم های آنچلوتی دیده می شود این است که به بازیکن آزادی عمل داده می شود. موضوعی که با وجود ستارگانی همچون رافینیا و وینیسیوس می تواند به زیبایی سبک بازی برزیل کمک کند. اصل دیگری که درباره تیم های آنچلوتی باید به آن اشاره کرد این است که او روانشناس فوق العاده ای است. او مانند یک پدر با بازیکن هایش رفتار می کند و از آنها به بهترین نحو بازی می گیرد. این ویژگی هم ضعف تاکتیکی او را پوشش می دهد و همین موضوع می تواند در برزیل کمک کننده باشد.
حال باید نظاره گر بود و نتیجه این پارادوکس سبک ایتالیایی و سبک برزیلی را در بازی های آتی سلسائو دید. منتظر جنگ تمام عیار تاکتیک ها، افکار و سبک ها در جام جهانی ۲۰۲۶ باشید. جنگی بزرگ در راه است!