امروز روز تلخی بود برای هواداران بایر لورکوزن است زیرا دیگر ژابی آلونسوی دوست داشتنی را بر روی نیمکت خود نمی ببینند. قهرمان چند فصل اخیر لورکوزن این تیم را به مقصد رئال مادرید ترک کرد.
درست است که او دیگر در این تیم نیست اما لحظات زیبا و کامبک های فراموش نشدنی اش در ذهن هواداران نقش بسته است. درست است او دیگر در لورکوزن نیست اما نامش در کنار تنها بوندس لیگای لورکوزنی ها در یادها حک می شود. می خواهیم امروز دفترچه خاطرات را باز کنیم و برگردیم به آن روزی که ژابی قدم در این باشگاه نهاد. مروری کنیم بر داستان شنیدنی آلونسو در بایرلورکوزن:
بایر لورکوزن به یک منجی نیاز داشت
لورکوزن تحت هدایت جراردو سوانه وضعیت خوبی نداشت آنها در بوندس لیگا در معرض سقوط بودند و از لیگ قهرمانان اروپا هم حذف شده بودند. این تیم مریض و پژمرده بود. شیر ها به یک منجی، یک قهرمان کسی بتواند آنها از غرق شدن نجات دهد نیاز داشتند.
همین موقع ها بود که سر و کله ژنرال ما پیدا شد. کسی که آمده به شب های سیاه لورکوزن پایان دهد. او از تیم جوانان رئال سوسیداد می آمد. قرار بود با تیم هایی مثل بایرن مونیخ و دورتموند سر شاخ شود اما ژنرال ما کم نیاورد و مانند شوالیه جنگید و بایرلورکوزن را که در معرض سقوط بود، به سهمیه لیگ اروپا رساند. تا همین جا هم باید ایستاده برای ژابی آلونسو دست زد. اما ریش قرمز دوست داشتنی به کم قانع نیست و قسمت جذاب ماجرا از این به بعد است.
ژنرال بوندس لیگا را به توپ بست
داستان ژابی در بوندس لیگا به فصل دوم رسید. جایی که معجزات آلونسو از لورکوزن غولی ساخته بود و هر حریفی را زیر پایش نابود می ساخت. هیچ حریفی نبود که از نبرد با ژنرال جان سالم به در ببرد. برنده شدن دیگر تبدیل به یک عادت شده بود. ژابی معجزه هم بلد بود. حال معجزه ژابی چه بود؟ کامبک های لحظه آخری که هر کسی را به وجد می آورد. کلمه "باخت" برای ژابی آلونسو تعریف نشده بود. گویی هیتلر جدید در آلمان ظهور کرده بود با این تفاوت که او اسپانیایی بود.
قهرمانی بوندس لیگای لورکوزن در کنار اینکه در تاریخ این تیم ثبت شد، یک درس هم برای سایر تیم های بوندس لیگا داشت: بایرن مونیخ همیشه قهرمان نیست بلکه می توان مچ آنها را هم خواباند. اما در سایر تیم های بوندس لیگا از جمله دورتموند این روحیه شکست در برابر بایرن نهادینه شده است. بایر لورکوزن خلاف این را ثابت کرد.
ژابی و شاگردانش آن فصل همه افتخارات را درو کردند اما یک نقطه سیاه در کارنامه آنها بود و آن هم باخت برابر آتالانتا بود که رسیدن به آن مرحله از رقابت های اروپایی هم کار دشواری بود که ژابی آلونسو از پس آن برآمد.
زورآزمایی بایرلورکوزن و بایرن مونیخ این بار به نفع بایرن تمام شد
فصل سوم و آخر ژابی در بوندس لیگا هم عملکرد قابل قبولی بود. درست است که دیگر از آن فصل جنون آمیز خبری نبود اما همچنان آن بالاها قرار داشتند. ولی گاهی اوقات نمی شود با بعضی چیزها جنگید. بایر لورکوزن تیمی بود که با نبوغ این مربی اسپانیایی به این مرتبه رسیده نه با خرج های میلیون دلاری. شاید اگر بازیکنانی مانند کین یا اولیسه در ترکیب لورکوزن بودند داستان جور دیگری رقم می خورد.
آلونسو کسی است که از ویرانه کاخ ساخت و ثابت کرد خواستن توانستن است و تا ابد بایر لورکوزن و هوادارانش مدیون او خواهند بود.