تو رفتی و من موندم با یه مشت خواب بد
با یه اتاق تاریکو یه قلب پر از درد
ساعتو کوک کردم واسه لحضه دیدنت
این کفتارا تورو از من دزدیدنت
هرشب با یه نخ سیگار با فکرتو درگیرم
توشادیا با اونا میسازی منم با غمام میمیرم
چشامو بستم رو همه چی جز خاطرات
تورو فراموش کنم نه ، نمیزاره وجدانم
تو رفتی و شب از اون شبا سیاه تره
هرچی نوشتم واسه تو حالا خاکستره
چشمات یه دروغ بود یه خواب قشنگ
هربار به یادت میشه باز دله تنگ «۲»
.
.
.
روزام بدون تو داره میگزره
چقدر گفتم دوست دارم اینهمه
قلبم کم کم داره میشکنه
حسی که به تو دارم از همه حسا دیگه بیشتره
بیشتره … بیشتره …
اگه رفتی برو دیگه نه برنگرد
چون توعه لعنتی شکوندی دیگه الان قلب من
تو رفتی و شب از اون شبا سیاه تره
هرچی نوشتم واسه تو حالا خاکستره
چشمات یه دروغ بود یه خواب قشنگ
هربار به یادت میشه باز دله تنگ «۲»