مطلب ارسالی کاربران
اتوبوس هاي كولرداردر شركت واحد - ۴ مرداد ۱۳۸۳
يكشنبه ۴ مرداد ۱۳۸۳ - سال دوازدهم - شماره - ۳۴۴۶
۲۰ تومان بده، خنك شو
فضاي داخل اتوبوس خنك است. اتوبوس هايي كه تا ديروز به سوناي خشك بي شباهت نبودند، امروز تا حدي از گرماي تابستان مي كاهند
در اين خط ۱۵ اتوبوس كولردار كار مي كنند كه زيرنظر شركت واحدند و كرايه آنها تنها يك بليت ۲۰ توماني است. ولي آن يكي كه در خط تجريش -بازار كار مي كند زير نظر بخش خصوصي است
عليرضا كيواني نژاد
از وقتي اتوبوس هاي كولردار در اين خط به راه افتادند مردم براي سوار شدن رغبت بيشتري به خرج مي دهند. حتي اين تمايل در بليت دادن هم بيشتر شده.
عكس ها: هادي مختاريان
اول به اين طرف و آن طرف نگاه مي كنيد تا مثلا دريچه كولر را پيدا كنيد. ولي خبري از دريچه نيست. در ظل گرماي تابستان، فضاي داخل اتوبوس خنك است. اتوبوس هايي كه تا ديروز به سوناي خشك بي شباهت نبودند، امروز تا حدي از گرماي تابستان مي كاهند. مسافرها با آرامش بيشتري نشسته و خيلي راحت بليت مي دهند! اين ارايه بليت آن هم با كمال ميل حتي براي خود راننده هم جالب است.
در حالي كه با يك دست ليوان چاي را گرفته و با دست ديگر فرمان را، مي گويد: «از وقتي اتوبوس هاي كولردار در اين خط به راه افتادند مردم براي سوار شدن رغبت بيشتري به خرج مي دهند. حتي اين تمايل در بليت دادن هم بيشتر شده. ديگر كسي مارا دودره نمي كند! اما يكي نيست به درد ما گوش كند. اين درست كه مسافر الان راحت شده ولي من راننده تا كي بايد با مشكلات خودم بسازم و دم برنيارم كه چه؟ كه فردا از كار بيكار نشوم. انصافا اگر مي خواهيد كاري كرده باشيد مفيد، اين حرف ها را بنويسيد!»
از مشكلاتي مي گويد كه شنيدنش براي بار اول شنونده را به خنده مي اندازد. اما بعد از كمي فكر كردن متوجه مي شويد كه پربيراه هم نگفته است. از مساله اي كوچك مي گويد البته در ظاهر: «دوست عزيز! وقتي راننده هاي شركت واحد احتياج به اجابت مزاج داشته باشند، كجا بايد بروند؟ اصلا تا به حال به اين فكر كرديد؟ اگر بين راه يكي از راننده ها حالش بد شود و به پزشك نياز داشته باشد، چه كسي بالاي سرش حاضر مي شود؟ فقط وقتي شيشه بشكند، ما بايد جوابگو باشيم. جديدا هم بايد مواظب كولرها باشيم. اين رسم كجاي دنياست؟!»
اتوبوس حالا به پيچ شميران رسيده و هراز چندگاهي درجه كولر را كم و زياد مي كند. يكي از خانم ها از آن عقب عقب ها مي گويد:« آقاي راننده نترس. كولر را زياد كن. چرا فقط به فكرمردها هستي.اين بادخنك را ازما خانم ها دريغ نكن!» راننده آرام مي گويد:« گوش ات را بياور جلو» بعداضافه مي كند: «خدا وكيلي اگر جاي ما باشي، دوست داري همين جا از ماشين پياده شوي و عطاي اين كار را به لقايش ببخشي. حقوقي كه ما در ازاي ساعت كاريمان مي گيريم اصلاكفاف زندگي را نمي دهد. اين خانم هم نمي داند كه من اگر مواظب مثلا كولر نباشم و خراب شود، زندگيم مي رود.» به اين راننده مي گوييم كه چطور شد شما را براي هدايت اين اتوبوس نسبتا راحت انتخاب كردند و او در پاسخ مي گويد:«در اين خط ۱۵ اتوبوس كولردار كار مي كنند كه زيرنظر شركت واحدند و كرايه آنها تنها يك بليت ۲۰ توماني است. ولي آن يكي كه در خط تجريش -بازار كار مي كند زير نظر بخش خصوصي است. اما نمي دانم ما بر چه اساسي انتخاب شديم. شايدسابقه كار و شايد هم حسن رفتار.»
سيدجمال علي الحسيني مدير روابط عمومي شركت واحد در اين باره مي گويد: «راننده هاي شركت واحد از همان روز اول درباره رفع اين مشكل توجيه مي شوند. مي دانند بايد چه كار كنند. مثلا در پايانه آزادي سرويس بهداشتي براي راننده ها و ساير مردم درنظر گرفته شده ولي تعدادي از خطوط شركت واحد فاقد چنين امكاناتي هستند وكاري هم فعلا از دست كسي بر نمي آيد. امانگران نباشيد آنها -راننده ها- كاملا توجيهند!»
ازدحام مسافر اما به قدري زياد است كه با فشار آوردن به شيشه پشت صندلي راننده، شيشه قهوه اي رنگ در هم مي شكند و مي ريزد كف اتوبوس. همه ساكتند و ناراحت. در اين بين راننده است كه مثل مرغ پركنده، اين در وآن در مي زند تا كاغذي جور كند و روي آن بنويسد كه مسافرها بر اثر فشار بي رويه به شيشه، باعث شكستن آن شدند. تازه اگر زير اين متن را همه امضا كنند راننده نگون بخت باز هم بايد هزينه اين شيشه گرانقيمت را بپردازد، البته با اندكي تخفيف.
مشكلات راننده هاي اتوبوس شركت واحد تنها به مسايلي اين چنيني ختم نمي شود. آنها هر روز با معضلات تازه اي روبه رو مي شوند و در اين بين مسايل اعصاب خردكن عادي مثل سر و كله زدن با مسافرها، عدم ارايه بليت، داد و فرياد شنيدن به خاطر دير رسيدن به ايستگاه و ... هم هر روز بعد جديدتري پيدا مي كند.
راننده اتوبوس مسير ميدان امام حسين(ع) - ميدان انقلاب، وقتي همه مسافرها سوار شدند، با صداي بلند مي گويد: «جان مادرتان مواظب كولر باشيد.»
علي الحسيني درباره سختگيري هاي شركت واحد در مورد حفظ ونگهداري اموال اين شركت مي گويد:«همان شيشه و شكستن آن كه بحثش را مطرح كرديد، ببينيد. اصلا به اين سختي ها هم كه مي گوييد نيست. ولي بايد قوانيني حاكم باشد تا راننده ها هم بدانند به اين سادگي ها هم نمي شود به اموال عمومي آسيب رساند. ما در پاره اي از موارد ديديم كه آسان گذشتن از چنين مواردي بعضا دردسرهاي بزرگتري راهم به همراه دارد.» و اما در مورد ساعت استراحت اين راننده ها؛ علي الحسيني دراين باره مي گويد: « اگر الان حرفي بزنم ، شايداشتباه كرده باشم ولي تمام خطوط شركت واحد براي خودشان يك ساعت استراحت خاص دارند. مي توانند ناهار بخورند ونماز بخوانند. اما باز هم تاكيد مي كنم كه ما قصد داريم در آينده اي نه چندان دور به مسايل ومشكلات راننده هاي شركت واحد كه از قشر زحمتكش و بي ادعاي جامعه هستند رسيدگي كنيم. مشكلاتي كه مي دانيم و به آن واقفيم كه مي توانند تاثيري منفي روي كارآيي راننده ها داشته باشند».
صحبت با يكي دو راننده ديگر هم چيزي بيشتر از اينها عايدمان نكرد. همه از ساعت زياد كار و دستمزد كم گلايه مند هستند. يكي از همين راننده ها مي گويد:« حتي در كار ما هم سختي و راحتي وجود دارد. مثلا اگر شما با رئيس خط مشكل پيدا كنيد و اين مساله شخصي باشد، بلافاصله تبعيد مي شويد به كار كردن روي اتوبوس هاي ديزلي قديمي. همانهايي كه با سر و صداي زياد دنده عوض مي كنند. اين هم بخشي از كار ماست كه مشكلات شخصي بعضا اينگونه دردسرساز مي شوند.»
شايد به قول مدير روابط عمومي شركت واحد درآينده اي نه چندان دور ديگر شاهد بروز اين مشكلات نباشيم. هرچند كه به نظرمي رسد با تمهيداتي نظير داشتن لباس متحدالشكل براي تمام راننده ها، شركت واحدهم رو به وضعيتي منظم تر مي رود.