من تقریر خودم رو ارائه میدم و به انتقادات هم جواب میدم اگه کسی مخالفتی داشت یا دیدگاهش متفاوت بود تا کامنت بگه تا بحث منطقی شکل بگیره
تقریر اجمالی
جهان مادی یک سری علت و معلول است که سلسله علت و معلول بی نهایت (تسلسل) محال است هر چه علت به ماده برسید علیت ادامه دارد و باز هم تسلسل باطل است
چون هر چیزی برای وجودش به علت قبلی نیاز دارد و اگر تا ابد همین طور ادامه دهیم (بدون نقطه شروع) هیچ چیزی به وجود نمی آید.
نتیجه :
علت اول باید باشد
علت اول جهان باید فرامادی باشد.
.
آن موجود فرامادی زیرا فرای مکان و زمان است میتواند ازلی و بدون نیاز به آفریننده باشد (چون زمان و مکان ندارد)
اگر فرض کنیم که آن موجود علتی ندارد و وجودش از خودش است سلسله تمام میشود و به واجب الوجود میرسیم
اگر فرض کنیم آن موجود هم علتی دارد و وجودش از چیز دیگری است این سلسله علت و معلول باز هم ادامه پیدا میکند(تسلسل محال است) تا جایی که به وجودی برسیم که علیت ندارد و وجودش از خودش است. آنجا به واجب الوجود میرسیم (خدا)
تفسیر:
هر ممکنالوجود نیازمند علت است.
تسلسل محال است.
پس، بالاخره به واجبالوجود میرسیم که خودش علت ندارد (نه ممکنالوجود است و نه در سلسله علل قرار دارد).
محال بودن تسلسل در ویکی پدیا
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
اصل علیت در علم تجربی ویکی پدیا
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%...
1_چرا واجب الوجود باید قادر مطلق و دانای مطلق باشد؟ 🔸
جواب : واجب الوجود علت همه چیز بوده است پس قادرا همه چیز را ایجاد کرده است و قدرتش را داشته
در جهان مادی آگاهی وجود دارد (شرایط عادی هزاران تمدن ) معلول نمی تواند دارای چیزی باشد که در علت کاملا نیست (اصل سنخیت)
پس واجب الوجود باید قادر مطلق و دانای مطلق باشد (همین دو تا)
2_علت خدا چیست؟ 🔸
جواب : ما در برهان بالا نگفتیم هر چیزی علتی دارد، بلکه گفتیم هر معلولی، علتی دارد و هر ممکن الوجودی، واجب الوجودی دارد
خدا علت اول و واجب الوجود است
اگر این واجب الوجود نباشد هیچ چیز به وجود نمی آید و به تسلسل محاله میخوریم
نکته : موجودی برای وجودش به علت و معلول نیاز دارد که مادی باشد، بیرون ماده دیگه نیازی به فرض علت و معلول نیست اگر باشد باز هم تسلسل تا به واجب الوجود برسیم
3_واجب الوجود یک فرض ذهنی است نه لازم :🔸
جواب : ما واجب الوجود را یک فرض ذهنی نگرفتیم بلکه اثبات کردیم سلسله ممکن الوجود بدون واجب الوجود محال است و وجود او ضروری است
بین فرض ذهنی با لزوم منطقی فرق میباشد
4_فرض واجب الوجود مثل فیل نامرئی است نه موجودی واقعی :🔸
جواب : فرق هست بین ماهیت یک چیز («چیستی») و وجودش («هست بودنش»).
فیل نامرئی یک تصور ذهنی از موجودی خیالی است
اما واجب الوجود یک اصل عقلی در مسئله تبیین جهان. نمی توان این دو را قاطی کرد
اگر همه چیز ممکنالوجود باشد، چیزی در عالم تحقق پیدا نمیکند مگر اینکه چون علت داشته باشند. زنجیره علتها که نا محدود بشود، به تناقض میافتد (چون هیچوقت ترجيح دهنده اساسی پیدا نمیشود). پس باید یک واجبالوجود باشد که وجودش از «خود» اوست.
5_برای اینکه بگیم وجود یک چیز «واجب» است، باید نشون بدیم که نبودش محال و متناقضه. 🔸
جواب : تا وقتی قبول داری زنجیره ممکنات نیازه به علتی داره که ممکن نیست او خودش نیازمند علت باشه، وجود واجب ضرورت مییابه و تصور عدم او واقعاً با عقل جور در نمیاد (هرچند بتونی خیال کنی). فرق هست بین مفهوم «تصور خیالی» و «تصور عقلی بر اساس استدلال».
6_همه اجزای جهان علتمند باشند اما خود جهان علتمند نباشد 🔸
جواب : چون تمام اجرای ماده علت و معلول هستند (بدون استثنا) و چیزی از هیچ خلق نمی شود (بدیهی) ایجاد اولیه ماده هم یک سمتش ماده بوده پس نیازمند علت هست
7_فرض کنیم توی جهان هر چیزی ممکنالوجوده (وجودش لازمی نیست و ممکنه نباشه).
ولی این باعث نمیشه بگیم خود “کل جهان” هم ممکنال وجوده.🔸
جواب : به “هر چیز ممکنی” نگاه کن.
هر ممکنالوجودی برای به وجود اومدن به یه علتی بیرون از خودش نیاز داره.
یعنی مهم نیست جهان رو یک چیز یکپارچه بدونی یا مجموعهای از اجزا؛ هر ممکن جداگانه باید علت داشته باشه. حالا فرض کن همه چیز ممکنه، پس هر چیزی برای بودنش یک علت میخواد، حالا اون علت هم خودش ممکنالوجوده؛ پس باز نیاز به علت داره و این زنجیره تا بینهایت اگه بره، هیچ چیز هرگز به وجود نمیآد (تسلسل باطل میشه). پس لازمه یک موجودی باشه که علتی نیاز نداره (یعنی واجبالوجود وجود داره).
8_نمی شود جهان خودش خالق خودش باشد؟ 🔸
جواب : در این صورت چیزی که هنوز نیست باید علت خودش باشد
چیزی که هنوز نیست در نبودنش نمی تواند علت خودش باشد چون هنوز نیست
این یعنی جهان هم باشد هم نباشد که محال است
9_شاید جهان از هیچ خلق شده باشد 🔸
هیچ +هیچ =هیچ
جواب : از هیچی چیزی بدست نمی اید جون چیزی نیست که علت چیزی باشد و چیزی را موجود کند
10_ امکان زنجیرهی نامتناهی (جهان لاینتناهی): نیست؟ 🔸
جواب : تسلسل اعداد مثبت یا منفی، “وجود عقلی/ذهنی” است، اما در مورد موجودات عینی، “وجود وابسته” تا بی نهایت میرود و چون هیچ مستقلی سرچشمهی زنجیره نیست، هستی اصلاً تحقق نمییابد. (یعنی نیستی مطلق!)
اگر مجموعهی نامتناهی از "ممکنالوجود"ها را واجبالوجود حساب کنیم، تناقض پیش میآید؛ چون واجب محتاج به غیر (یعنی اعضاء ممکن) نمیتواند باشد.
11_ چرا حتما باید علیت باشد؟ شاید علیت جایی قطع شود 🔸
جواب : از لحاظ علم تجربی هر چیز مادی ای علتی دارد
اگر قانون علیت کلی را انکار کنیم، شکاکیت مطلق برقرار میشود و علم و شناخت بهطور کلی فرو میریزد. هیچ چیز قابل شناخت و تحقیق نیست.
بله علیت را می توان متوقف کرد وقتی بهه واجب الوجود و موجودی مه علتمند نیست (خدا) برسیم
در عین حال، هیوم عملاً در زندگی روزمره و علم، علیت را میپذیرفت و فقط در ساحت نظری منکر بود (تناقض عملی).
چرا در جهان با وجود خیرخواهی مطلق خدا شر هست؟ 🔸
ما در سوال اول گفتیم خدا دانای مطلق و قادر مطلق هست اما نگفتیم که خیرخواه مطلق هست، خیرخواه مطلق جز ویژگی های قطعی خدا نیست.
9_با وجود خدا چطور اختیار آزاد داریم :🔸
خدا همه چیز را می داند نه اینکه همه جیز را رقم زده باشد یعنی خدا حقیقت نهایی که با تصمیم های حاصل اراده ازاد ما شکل گرفته را میداند
ضمن اینکه اگر فرض. کنیم همه چیز جبر است به وجود خدا خدشه ای وارد نمی شود
انتقادات علمی🔻
1_قبل بیگ بنگ رو علم کشف نکرده و خلا معرفتی رو نباید به خدا نسبت داد 🔰(خدای حفره ها)
پاسخ : ما برهان رو طبق بدیهیات علمی و عقلی پیش بردیم نه مراحل علمی.
اینکه هر ماده علت و معلولی دارد بدیهی ترین موضوع علوم تجربی است
اینکه تسلسل محال است بدیهی ترین اصل منطق و عقل است
و طبق همین دو تا وجود خدا اثبات میشود هر چند مراحل تا رسیدن به خدا مشخص نباشد
هر چند بیگ بنگ خودش اثبات میکند جهان کنونی ازلی نیست (مثلا اسپینوزا معتقد بود همین جهان ازلی بوده و هست)
2_قانون بقا ماده و انرژی میگه ماده فقط تغییر شکل میده یعنی همیشه بوده 🔰
پاسخ : اتفاقا این قانون دقیقا به سود وجود خداست چون میگه ماده در یک سیستم بسته فقط تغییر شکل میده خود اون سیستم بسته وجودش نیاز به عامل بیرونی داره چون ماده خودش خالق خودش نیست. و نهایتا تغییر شکل دهنده است (اونم در یک فضای بسته) دوستان دقت کنن این قانون کلی نیست بلکه در یک فضای بسته مادی هست
تخصصی تر بگم
قانون اول ترمودینامیک ارتباطی با ازلی بودن جهان نداره ، این قانون به زبان ساده میگه چون جهان هستی در یک محفظه بسته قرار داره و چیزی خارج از آن قرار نداره بنابراین در واکنشهای شیمیایی چون چیزی در خارج از عالم قرار نداره وارد این عالم نمیشه تا مقدار انرژی و ماده بیشتر یا کمتر بشه ، پس مقدار ماده و انرژی همواره ثابت است . واضح هست که این قانون هیچ ربطی به ازلی بودن جهان ندارد کما اینکه اگر شما یک محفظه کاملاً ایزوله و بسته بسازید و در آن مقداری آب گرم بریزید هرگز دما و مقدار انرژی درون آن محفظهای که شما ساختهاید کم یا زیاد نخواهد شد ولی آیا این ارتباطی با ازلی بودن آب گرم داخل محفظه دارد ؟ مشخصا خیر .
3_فیزیک کوانتوم علیت رو نقض کرده ؟🔰
پاسخ : دوستان فیزیک کوانتوم هیچ ارتباطی به علیت نداره و خودش تابع علت و معلول هست
فیزیک کوانتوم فقط پیش بینی پذیری دقیق نیوتونی رو نقض میکنه
برای بعضی پدیدهها (مثلاً زوال پرتوزا)، “زمان دقیق” زوال را نمیشود پیشبینی کرد، اما “فرایند زوال” خودش در چارچوب قوانین فیزیکی رخ میدهد (پس بیقاعده یا بیعلت نیست؛ فقط جزئیات ش تصادفی است).
اصل عدم قطعیت هایزنبرگ میگوید که ما اگر مکان اولیه یک ذره را بدانیم و سرعت آن را نیز بدانیم هرگز نمیتوانیم به طور دقیق مکان ثانوی آن را مشخص کنیم زیرا همواره مقدار خطایی در محاسبات ما وجود دارد و این بر خلاف فیزیک نیوتونی است اما واضح است که این هیچ ربطی به علیت در فلسفه و تجربخ ندارد و قضیه صانع و مصنوع همه جا پابرجا است.
تا امروز، طبق علم و فیزیک
وجود هر مادهای (هرچقدر کوچک یا پیچیده) نیازمند علت، منشأ، شرایط یا فرایند قبلی بوده است.
هر چیز مادی، علتی دارد”؛ اصل کار علم است و تاکنون خدشه نپذیرفته است.
پس فقط “ماده” را بگیریم:
علم وجود مادهی “بیهیچ علت یا منشأ” را نه تأیید کرده و نه مشاهده کرده.
برعکس، برای پیدایش و موجودیت هر مادهای حتماً به علل و شرایط نیاز هست (چه در فیزیک کلاسیک، چه کوانتوم، و چه کیهانشناسی)
.
4_قبل از جهان که زمانی وجود نداشته پس چطور خدا عالم را خلق کرده ؟ 🔰
پاسخ : چیزی برای انجام فعل و کارش نیازمند زمان است که ماده و انرژی باشد و خداوند که فراتر از ماده و انرژی است فراتر از صفات آن که همان زمان هست هم میباشد بنابراین خدا فراتر از زمان است و برای خلق کردن عالم نیازی به زمان ندارد
.
5_از کجا معلوم که خدا جهان را خلق کرده باشد ، شاید جهانی دیگر تمام شده و به جهان ما تبدیل شده است ؟🔰
پاسخ : اینگونه مشکل حل نمیشود زیرا همان پرسشی که برای حدوث این جهان ارائه کردیم برای همان جهان قبلی نیز پیش میآید و اگر بینهایت جهان قبل هر جهان وجود داشته باشد تسلسل رخ میدهد که باطل است
6_نظریه هاوکینگ میگوید تا جاذبه هست جهان می تواند خودش را بسازد، کراوس نیز میگوید جهان از هیچ ایجاد شده 🔰
پاسخ : هاوکینگ میگوید جاذبه همیشه بوده است درحالیکه این کاملا غیر علمی است، جاذبه برای وجودش به ماده نیاز دارد و هیچ چیز از هیچ بدست نمی آید
ماده نیز دارای علت و معلول و سلسله تسلسل محال است پس جاذبه هم قطعا باید علتی داشته باشد و بدون ماده نمی تواند باشد ماده هم نمی تواند ازلی باشد
همچنین اگر قبل بیگ بنگ چیزی نبوده ذرات کوانتمی هم نبودن که نوسانی کنن و جهان رو ایجاد کنن
لاورنس کراوس، خلا کوانتومی که یک میدان مغناطیسی فیزیکی هست رو هیچ در نظر گرفته، هیچ ربطی به هیچی ندارد. خود خلا کوانتومی در بستر مادی وجود دارد و دارای علت و معلول است
ذرات مجازی علتی برای به وجود آمدنشان دارند اما ما نمیدانیم که چرا در این مکان و یا در این زمان به وجود میآیند زیرا ما نمیتوانیم موقعیت دقیق به وجود آمدن یا از بین رفتنشان را تعیین کنیم. (خلاف پییش بینی پذیری نیوتونی) به علیت هیچ ربطی ندارد
واضح است که این هیچ ربطی به علیت در فلسفه ندارد و قضیه صانع و مصنوع همه جا پابرجا است.
7_فرگشت وجود خدا را نقض میکند : 🔰
پاسخ : فرگشت صرفا یک چالش علمی برای اولین انسان بودن آدم است و هیچ گاه اگر یک آدم خاص وجود داشته باشد در تاریخ قابل تشخیص نیست
فرگشت به خودی خود هیچ ربطی به خدا ندارد و میگوید در سیارات دارای امکان حیات موجودات چطور از یک دیگر ایجاد می شوند
و انتخاب طبیعی بدنشان را با محیط سازگار میسازد ( یعنی خلقت مستقیم از آسمان نیست) این زیبایی و سازگاری محیط حاصل این است که طبیعت بدن حیوانات را طبق محیط میسازد.
واضح است که این به علت و معلول و تسلسل و چیزی مه ما از طریق آن خدا را اثبات کردیم هیچ ارتباطی ندارد.
ضمن اینکه اصل تنظیم دقیق در حوزه کلان در کل کیهان برقرار است با توجه به اینکه چند جهانی به علت جهان توضیح نمی دهد برای توضیح علت جهان و نظم جهان هر دو باهم بهترین توضیح که به هر دو پاسخ دهد (تیغ اوکام) خداست.
نقدی بود بگید