روبن آموریم؛ مردی که تیم از هم پاشیده اریک تن هاخ را به ارث برد؛ تنها پس از چند بازی که فن نیستلروی سرمربی موقت شیاطین سرخ بود.فصلی را پشت سر گذاشت؛ با برد هایی ارزشمند مقابل منچستر سیتی و آرسنال؛ تا فینال لیگ اروپا رسید و وقتی که شاگردانش پا به ورزشگاه سن مامس می گذاشتند؛ همه هواداران فقط به یک چیز فکر می کردند. قرار است قهرمان شویم؛قرار است به واسطه این برد فصل آینده سهمیه لیگ قهرمانان را پس از دو سال به دست بیاوریم؛ قرار است دوره ای جدید از شکوه و افتخار را برای خودمان به ارمغان بیاوریم؛ به همراه سرمربی جدید؛ روبن آموریم!
اما همه چیز برعکس شد!به طرز عجیبی؛ تاتنهام؛ بازنده همیشگی پس از ۱۷ سال در به دری؛ جام را از چنگ مربی نابغه ربود و در نتیجه بدون جام و هیچ گونه دستاوردی؛ تیمی به تئاتر رویاها برگشت که دیگر هیچ امیدی نداشت؛ غیر از خرید های تابستانه!
و همان زمان بود؛ که زمزمه هایی شنیده شد؛آیا واقعا آموریم نابغه است؟آیا واقعا می تواند؟ آیا باید تمام حرف هایش را با جان و دل پذیرفت؟
اما حرف های سرمربی جوان؛پس از شکست در فینال؛ مبنی بر حرکت به سوی پیشرفت و اینکه اگر نتواند باشگاه را موفق کند؛ بدون گرفتن غرامت کناره گیری می کند؛ همه اینها قوت قلبی دوباره بود؛ برای هواداران دل شکسته اولدترافورد.
اما هم اکنون؛ که خرید های تابستانی با صرف بیش از ۲۳۰ میلیون یورو تقریبا به پایان رسیده و دو بازی از بازی های لیگ برتر برای شیاطین سرخ انجام شده؛ همه چیز مشخص است!
آرسنال ما را شکست داده؛ دربرابر فولام تنها بک امتیاز کسب کردیم و جزو بدترین تیم های دو هفته اول بودیم!
ولی چیزی که حتی باعث شده؛ سرمربی پرشور تیم هم عملا فروبپاشد؛ شکست روی ضربات پنالتی از تیم دسته چهارمی گریمزبی است!
در مرحله ای زود هنگام از کاربائو کاپ یا همان جام اتحادیه که سه سال پیش آن را فتح کردیم؛ توسط چنین تیمی حذف شدیم!
همه چیز عجیب است؛ سرمربی ای که پرشور و با نشاط بود و امید ابدی داشت؛ حالا به بازیکنان مشکوک شده که همگی در فکر شورش هستند!دیگر امیدی ندارد و به وضوح گفته که بازیکنان نشان دادند که چه پیامی دارند...
پیامی که بازیکنان برای سرمربی خود در جریان بازی مقابل تیم دسته چهارمی داشته اند؛ کمی برای ما مبهم است؛ وای انگار سرمربی از همان ابتدا دست شاگردانش را خوانده؛ چون احساس می کنم همه چیز را حتی از نگاه هایشان هم می خواند!
ما نمی دانیم که بازیکنان برای مربی مان آموریم؛ چه جور پیامی داشته اند که آموریم آن را "پیام واضح" خطاب کرده؛ شاید پیامی در راستای عدم علاقه به سیستم ۳-۳-۴ آموریم بوده باشد؛ و شاید هم پیامی دردناک و به مراتب وحشتناک تر؛ "روبن آموریم؛ تو را نمی خواهیم!"
شاید برای اولین بار از وقتی که روبن در پائیز گذشته هدایت مارا به عهده گرفت؛ با او هم دردی میکنم. برای اولین بار درکش می کنم که اکنون از این حس بازیکنان چه حسی دارد. او آمار ۳۸٪ را پس از این بازی برای کل دورانش در منچستر یونایتد ثبت کرد؛ که بسیار برای ما آشنا است؛ همین چند سال پیش؛ مردی که هم اکنون سرمربی چکش های لندن است؛ سرمربی چلسی بود و با آمار ۳۹٪ از چلسی اخراج شد و چلسی را عملا نابود کرد.
نمی توانم آموریم را با پشتوانه ای قوی و چندین جام در لیگ پرتغال و رسیدن به فینال لیگ اروپا با "گراهام پاتر" مقایسه کنم؛ اما متاسفانه؛ تا کنون روی کاغذ؛ آمار ناجی ما از گراهام پاتر هم وحشتناک تر بوده است!
من هدفی برای انتفاد از روبن ندارم؛ اما می دانم که این چیز ها بی خود شکل نمی گیرد. هنه چیز هن به سیستم عجیب روبن و سن کمش مربوط نمی شود؛ بلکه به نظر من؛ مهم ترین و بدترین عامل؛ استبداد روبن در برابر بازیکنان است؛ استبدادی که باوجود رضایت ظاهری بازیکنان؛ قطعا خشم بدی را در وجودشان برافروخته کرده است. استبداد در برابر آلخاندرو گارناچو؛ آنتونی؛ جیدون سانچو؛ و از همه شان بدتر هم مارکوس رشفورد؛ علاوه بر بازیکنان؛ خشم خیلی از هواداران را نیز بر انگیخته کرده است؛ گرچه روبن در مسیر درستی را برای تنبیه قانون شکنان در پیش گرفت؛ اما در این مسیر راه را گم کرد؛ ولی مشکل اینجاست؛ انگار روبن از همان اول هم راه را بلد نبود!
#بالدوین_منچستر_قرمز_است