هواداران شاید در نگاه اول از خریدهایی مثل امبومو، کونیا و ششکو هیجانزده شده باشند؛ بازیکنانی که روی کاغذ میتوانند توان تهاجمی یونایتد را بالا ببرند. اما واقعیت این است که این انتقالها نهتنها پاسخ به نیازهای اصلی تیم نبودند، بلکه بار دیگر نشان دادند استراتژی نقل و انتقالاتی باشگاه در مسیری اشتباه حرکت میکند.
یونایتد بیش از ۲۲۵ میلیون یورو هزینه کرد، اما این سرمایهگذاری در اولویتهای غلط خرج شد.
مشکل اصلی: ترافیک در پست شماره ۱۰
خرید کونیا – یک شماره ۱۰ راستپا – در حالی انجام شد که باشگاه حاضر نشد برونو فرناندز را با پیشنهادی ۱۰۰ میلیون یورویی بفروشد و همزمان میسون مونت هم در ترکیب حضور دارد؛ یعنی سه بازیکن شماره ۱۰ با هزینهای نزدیک به ۲۰۰ میلیون یورو فقط برای یک پست!
نتیجه چه شد؟ برونو در پست غیرتخصصیاش بازی میکند، مونت هنوز جای مشخصی در ترکیب ندارد، و تیم همچنان فاقد یک هافبک بازیساز باکیفیت در میانه میدان است؛ بازیکنی با ویژگیهای اشتیلر، که بتواند نبض بازی را در دست بگیرد، پاسهای رو به جلو ارسال کند و با تکنیک خود توپ را در میانه میدان حمل کند.
از سوی دیگر، نیاز فوری به یک هافبک پرانرژی وجود داشت تا در کنار اشتیلر بتواند تیم را از زیر پرس حریف خارج کند. اما باشگاه به جای خرید بازیکنی همچون کارلوس بالبا، همچنان به کاسمیروی سالخورده و مانوئل اوگارته دل بسته است.
امبومو؛ خریدی در تضاد با اولویتها
پرداخت ۷۵ میلیون یورو برای جذب امبومو هم تصمیم درستی نبود. چرا؟
زیرا تیم پیشتر آماد دیالو – یکی از مستعدترین بازیکنان جوان – را برای همان پست داشت. حالا با حضور امبومو، یا باید آماد نیمکتنشین شود یا در پستی ناآشنا (سمت راست خط هافبک) بازی کند؛ جایی که پتانسیل او به هدر میرود.
در شرایطی که یونایتد به شدت به یک وینگبک راست تخصصی نیاز داشت، چنین سرمایهگذاریای منطقی به نظر نمیرسد.
ششکو؛ گزینه آخر، نه اول
ماجرای جذب ششکو هم گویای آشفتگی نقل و انتقالاتی باشگاه است. او در ابتدا اصلاً گزینه اصلی نبود؛ بعد از اینکه یونایتد نتوانست گیوکرش یا اکیتیکه را جذب کند و این دو بازیکن آرسنال و لیورپول را به منچستر یونایتد ترجیح دادند، به سراغ ششکو رفت. در حالی که اگر خط میانی ترمیم میشد، هویلون میتوانست بهترین بهره را از سیستم آموریم ببرد و دیگر نیازی به هزینه اضافه برای یک مهاجم نبود.
مشکل بزرگتر: سرمربی یا سیستم مقدس؟
انتقادات فقط متوجه مدیریت نیست؛ آموریم هم باید پاسخگو باشد. او میدانست یونایتد ابزار کافی برای اجرای سیستم ۳-۴-۳ ندارد، اما بازهم اصرار به اجرای همان سبک بازی کرد و درحالیکه بودجه نقل و انتقالاتی تیم میتوانست برای ترمیم و بهبود چهار بازیکن خط میانی این سیستم که اولویت بالاتری داشتند بشود، برای خط حمله هزینه شد.
روبن آموریم اگر واقعاً یک سرمربی انعطافپذیر نیست و حاضر نمیشود به سیستم چهار دفاعه تغییر کند، حضورش در اولدترافورد زیر سؤال است. تیمی مثل یونایتد نیاز به مربیای دارد که هم در انتخاب بازیکن هوشمندانه عمل کند و هم در زمین توانایی تطبیق با شرایط را داشته باشد.
جمعبندی
منچستریونایتد در این تابستان بار دیگر نشان داد که هنوز از بحران استراتژی نقل و انتقالاتی خارج نشده است. به جای تقویت ستون فقرات تیم در میانه میدان و خرید وینگبکهای تخصصی، باشگاه سرمایه خود را برای پستهایی خرج کرد که اولویت نداشتند.
حاصل این سیاست، تیمی نامتوازن، پر از بازیکنان تکراری در یک پست، و همچنان آسیبپذیر در قلب میانه زمین است. اگر این روند ادامه پیدا کند، حتی خریدهای پر زرق و برق هم نمیتوانند مانع از تکرار یک فصل ناامیدکننده دیگر بشوند.