پیش فرض این مقاله ازلی بودن جهان ماده (ادعای طبیعت گرایان ) است 🔻
.
۱. اصل علیت🔷️
هر موجودی که وجودش از خودش نباشد (ممکنالوجود) نیازمند علت است. حتی در اندازه های کوانتومی و عدم قطعیت .
چون «هیچ+هیچ=هیچ» و چیزی از هیچ پدید نمی آید (0+۰=۰)
چیزی نمیتواند خودش علت خودش باشد (آن وقت باید قبل از خودش وجود داشته باشد که محال است)
۲. علّیت در کل جهان ماده🔷️
همه اجزاء جهان مادی معلول و نیازمند علت هستند.
چون جهان مادی تغییرپذیر، مرکب و وابسته است؛
هر چیزی که تغییر میکند و اجزایش به هم وابستهاند، برای بودنش نیاز به چیزی غیر از خودش دارد.
جهان ماده چیزی جز مجموعه همان اجزاء نیست.
بنابراین خود جهان مادی نیز نیازمند علت است، حتی اگر ازلی باشد.
نکته : 👈(ازلیت ≠ بینیازی از علت)
چون ممکنالوجود ازلی هم میتوانیم داشته باشیم، مثل ازلیت نور لامپ تا وقتی برق وصل باشد.
درحالیکه لامپ ممکن الوجود ازلی است
۳. نتیجه: علت فرامادی ماده🔷️
چون ماده خودش علت خودش نیست و علتش نیز نمیتواند مادی باشد و وجود دارد (وگرنه همچنان در جهان ماده میمانیم و مسئله حل نمیشود)، باید علت آن غیرمادی باشد.
در نتیجه طبیعت گرایی باطل است❌️
۴. از علت فرامادی تا واجبالوجود🔷️
دو حالت دارد:
الف) 👈علت فرامادی همان واجبالوجود است → این همان خداست.
ب) 👈علت فرامادی ممکنالوجود است → باز خود آن نیاز به علت دارد.
این زنجیره تا بینهایت نمیتواند ادامه پیدا کند (برهان بطلان تسلسل غیرزمانی).
.
پس حتماً باید یک «علتالعللِ واجبالوجود» وجود داشته باشد؛ موجودی که وجودش از خودش است و نیاز به علت ندارد.
۵. مثالهای روشنکننده🔷️
قطار بدون لکوموتیو: اگر همه واگنها فقط به واگن جلویی وصل باشند و هیچ لکوموتیوی وجود نداشته باشد، کل قطار هرگز حرکت نمیکند.
شاخههای بیدرخت: اگر هر شاخه فقط به یک شاخه دیگر وصل باشد و هیچ درختی نباشد، اصلاً شاخهای وجود ندارد
پایان.