عقربه تاریخ.برگردم به عقب
عکس تو عملم برچسبن همش
میزنه به سرم. بچرخم یه جهت
خیابون بگیرم یه ورم.چه شوم
همینه زندگی به درک . میخزم
پولا رو دراگ.شبا که سخته
یه شیره تنها مثل سگا میچرخه
چرخ رفاقتارو و پول میسنجه
عنکبوت ته جیبت رفیقات میشن شعر
عشق یا رفیق همه دشمنان
پشتت نباشن درت میزنن
.................................تکرار................................
شهرو هم آباد کن تهش شدی آدم بده
لباس مشکی تن کن که هیچ اینو وقت یادت نره
از قدیم گفتن هرکی خوابه ارومتره
هرکاری هم کردیم باز گفتن فلانی بهتره
................................دکلمه................................
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
میرسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
مینشینی رو به رویم خستگی در میکنی
چای میریزم برایت توی فنجانی که نیست
.................................مصرع دوم............................
دوباره عید نبودی کنارم بزنه فکر
جاخالی لبات رو لبام حیف
میشینم تنها رو ترا سیگار میکشم
همیشه فکرم میگاد این مغزم
منم که مثل قدیم هم گنگو
دم اون پسرهو گرفتی از دور
بازم که همیشه طبق معمول
شایان دیگه سره توعه مست بود
فکر میکنه هنو براتو مسعوله
اینجا پر شده از ترا و الکل
منی که همیشه مست به مرگ
أرش خدا از چشمام افتاد
با اینکه خیرم تو نگاشم معتاد
با اینکه فردا باشم و کجام
مهم نی برام هرجا که باشه
نسخ روزی که دستهات
دوباره چفت بشه توی دستام
آینده رو دیدم رفتم جلو
تو آینه همه چیز برعکس شد یهو
ه
رچی که رفتیم جلوتر
خاطرات بدتر ثبت شد