کارگردان :نرگس آبیار | تهیه کننده : محمدحسین قاسمی | ژانر :خانوادگی ، اجتماعی ، عاشقانه
سال تولید : 1403 | سال انتشار : 1404 | تعداد قسمت ها : ؟
بازیگران:
نويد پورفرج، ترلان پروانه، لاله اسكندرى، پريوش نظريه، مرجانه گلچين، گلاره عباسى، حميد صفت، رزيتا غفارى، ليندا كيانى، بهنوش بختيارى، الميرا دهقانى، حسين كيانى، بهناز جعفرى، اردشير رستمى، داوود فتحعلى بيگى، كاظم هژيرآزاد، سولماز غنى، شيدا يوسفى و با هنرمندى رضا كيانيان و با حضور گلاب آدينه، احترام السادات برومند و على مصفا و …
خلاصه داستان :
داستان ، درام عاشقانه بامداد خمار که اثر اقتباسی از مشهورترین و پرفروش ترین رمان عاشقانه بعد از انقلاب به قلم فتانه حاج سیدجوادی ساخته شده است، روایت دختر یک خانواده اعیان طهران قدیم با نام «محبوبه» است که عاشق شاگرد نجاری محله شان می شود. او خواستگارهایش را رد می کند و در برابر خانواده اش می ایستد تا آنها این عشق را به رسمیت بشناسند و به ازدواج او با رحیم رضایت دهند. غافل از اینکه چرخ گردون روزگار گاهی بر وفق مراد نمی چرخد.
درباره سریال
«بامداد خمار» یک درام عاشقانه-اجتماعی به کارگردانی نرگس آبیار است که از زمستان ۱۴۰۴، هر جمعه در پلتفرم شیدا پخش میشود. این سریال ۲۰ قسمتی، اقتباسی از رمان پرفروش فتانه حاج سیدجوادی، داستان عشق محبوبه و رحیم را در تهران قدیم روایت میکند. با لوکیشنهای تاریخی تهران، موسیقی تأثیرگذار و تمرکز بر تمهای عشق ممنوعه، چالشهای طبقاتی و خانواده، «بامداد خمار» با بازیگران مطرح به یکی از پرمخاطبترین آثار شبکه نمایش خانگی در سال ۱۴۰۴ تبدیل شد.
معرفی عوامل و بازیگران
نرگس آبیار: کارگردان، خالق آثار عاشقانه-اجتماعی مانند «شبی که ماه کامل شد».
محمدحسین قاسمی: تهیهکننده، مسئول پروژه اقتباسی پرستاره.
ترلان پروانه: محبوبه، دختر گرفتار در فرار ناکام.
نوید پورفرج: رحیم، شاگرد نجار با نامه مخفی امید.
علی مصفا: بصیرالملک، خواستگار با نگهبانان و تهدیدها.
فرهاد اصلانی: نقش محوری، پدر محبوبه با خشم و تهدید مرگ.
گلاب آدینه: مادر محبوبه، التماسکننده برای ازدواج طبقاتی.
رضا کیانیان: نقش کلیدی، عموی بصیرالملک با نفوذ.
نقد و بررسی قسمت هشتم بامداد خمار
قسمت 8 «بامداد خمار» با کارگردانی هنرمندانه نرگس آبیار، فرار ناکام را با درام عاطفی به اوج میرساند و مخاطب را مجذوب میکند. بازی ترلان پروانه در نقش محبوبه، گرفتاری و امید را با احساس نشان میدهد، در حالی که نوید پورفرج عمق رحیم را باورپذیر میسازد. علی مصفا با نقش بصیرالملک، تهدید را شدت میبخشد. طراحی صحنه تهران قدیم و موسیقی متن، اتمسفر را غنی میکنند، اما صحنههای جدایی ممکن است برای برخی سنگین باشد. این قسمت با کاوش عشق در برابر تهدید، سریال را به اثری عمیق و جذاب تبدیل کرده و مخاطب را برای ادامه مشتاق نگه میدارد.
سریال بامداد خمار (Drunkard Morning) سریالی تاریخی، درام، خانوادگی و عاشقانه به کارگردانی نرگس آبیار، نویسندگی حسین کیانی و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی در شبکه نمایش خانگی محصول سال 1404 است؛ سریال بامداد خمار، تازهترین اثر نرگس آبیار و اقتباسی از رمان پرفروش فتانه حاج سید جوادی، با نگاهی متفاوت به یکی از شناختهشدهترین داستانهای معاصر ایران ساخته شده است؛ در معرفی سریال بامداد خمار باید گفت: «داستان سریال بامداد خمار روایت عشق پرتنش میان دختری از خانوادهای مرفه و نجاری سادهزیست است؛ رابطهای ممنوع که اختلاف طبقاتی و سنتهای خانوادگی آن را به چالشی جدی تبدیل میکند؛ سریال مسیر این عشق پرریسک را در فضای تاریخی تهران گذشته دنبال میکند و نشان میدهد چگونه انتخاب احساسی زندگی شخصیتها را زیر و رو میکند»؛ در هفت قسمت اول، فیلمنامه بیشتر شبیه نقشهای نیمهکشیده است تا ساختار دراماتیک کامل و بین ایدههای داستانی اتصال منطقی و انرژی لازم برقرار نشده است؛ ریتم سریال نامنظم جلو میرود؛ بعضی صحنهها طولانی میشوند بدون اینکه بار دراماتیک ایجاد کنند و از بعضی اتفاقها خیلی زود یا بدون پیشزمینه گذر میکنیم؛ نتیجه این است که مخاطب نه با فضایی ملموس همراه میشود و نه با شخصیتها احساس نزدیکی میکند؛ البته بهدلیل بار احساسی سریال، عاشقانه بودن آن و رمان پرطرفدار سالهای دور بسیاری از مخاطبان عام سینما این سریال را دوست دارند؛ فضای تصویری و طراحی صحنه در بسیاری لحظات خوب است و نشان میدهد فیلمنامهنویس و تیم تولید از نظر ایده بصری به قصه باور دارند؛ اما این باور وقتی پشت متن ضعیف یا سطحی قرار میگیرد قابهای زیبایی را میسازد که حرف قابلتوجهی برای گفتن ندارند؛ در نقد سریال بامداد خمار این نکته بسیار مهم است که در متن میتواند درام مؤثری باشد، اما فیلمنامه به ضرباهنگ، عمق شخصیت و منطق رفتارها نیاز دارد تا از زیبایی ظاهری عبور کند و به روایت واقعی برسد؛ دیالوگها در بسیاری صحنهها ابزاری برای انتقال اطلاعات یا ایجاد شوخیهای سطحیاند، نه وسیلهای برای آشکارسازی گذشته، باورها یا تضادهای درونی شخصیتها؛ وقتی محبوبه یا رحیم چیزی میگویند، اغلب آن حرفها بازتابی از نیاز صحنه است؛ نه از ساختار روانی آنها؛ متن باید توانایی ساختن همان لحظههای عمیق را داشته باشد تا دیالوگها به فعل تبدیل شوند، نه شعار؛ سریال بامداد خمار از دوشنبه 28 مهرماه سال 1404 پخش خود را در شبکه نمایش خانگی آغاز کرد