طرفداری | ژابی آلونسو و آرنه اسلوت باید با هم گپی داشته باشند. هر دو سرمربی احتمالاً این حس را دارند: «دنیا علیه من است».
رئال مادرید بر این بازی مسلطتر بود ولی ناگهان ۲-۱ از سیتی عقب افتاد. آلونسو الان شدیداً به این احتیاج دارد که هواداران پشت او و تیمش بایستند. آیا این کار را میکنند؟
اینجا رئال مادرید است و نمیتوان خیلی از همه چیز مطمئن بود.
اگر قرار بود نبرد همیشه سرگرمکنندهٔ این دو تیم، شبی باشد که رؤیای آلونسو برای رساندن رئال مادرید به افتخار از بین میرود، او برنابئو را در حالی ترک خواهد کرد که میداند ضربههای کاری را خودش به خودش وارد کرده است.
این دیدار به خوبی خطرات و عدم قطعیت در پست مربیگری فوتبال، به ویژه رهبری رئال، را به نمایش گذاشت.
بازی شب گذشته برای ژابی آلونسو، یک بازی معمولی نبود
رئالِ آلونسو برای کم کردن فشار پس از یک دورهٔ ضعیف، شدیداً به برد نیاز داشت. سفیدپوشان مشهور بعد از گل رودریگو در دقیقه ۲۸ کاملاً بر بازی مسلط بودند. حتی بدون کیلیان امباپه که به دلیل مصدومیت زانو روی نیمکت بود، رئال تیم برتر داخل بازی بود.
منچسترسیتی به طرز عجیبی نامطمئن به نظر میرسید و عملاً نمیتوانست خطری ایجاد کند. اما گلها کارهای عجیبی با نبردهای بزرگ فوتبال میکنند، خصوصاً وقتی یک تیم از نظر اعتماد به نفس در وضعیت بدی باشد. در لیورپول، آرنه اسلوت این را خوب میداند.
بنابراین وقتی دروازهبان رئال، تیبو کورتوا، یک گل را تقدیم نیکو اورایلی کرد و بعد آنتونیو رودیگر یک پنالتی به ارلینگ هالند بخشید که او هم آن را به گل تبدیل کرد، تیم آلونسو در فاصلهٔ فقط هفت دقیقه در نیمهٔ اول، از وضعیت «مسلط» به «از کنترل خارج شده» رسید. و اوضاع کمابیش تا پایان و در نیمهٔ دومی دیدنی، کاملاً به همین صورت ماند.
با بُرده شدن اعصاب رئال در نیمه دوم، سیتیِ گواردیولا تیم برتر میدان شد و بردی را حفظ کرد که حالا سرنوشت آنها در لیگ قهرمانان را در اختیار خودشان قرار داد. آنها هنوز بازیهایی مقابل بودو گلیمت و گالاتاسارای پیش رو دارند.
سخت است در مورد آلونسو و آیندهٔ او نگران نباشیم. بعد از سوت پایان و یورش دیرهنگام تیمش و شانسهای استثنایی از دست رفته، رئال به بنبست رسید؛ و هافبک سابق لیورپول و رئال دست هموطن خود، گواردیولا، را فشرد و راهی تونل شد.
پشت سرش احتمالاً طنین سرود رئال را میشنید که از بلندگوهای این ورزشگاه فوقالعاده نوسازیشده پخش میشد، اما بدون همراهی صدای هواداران. این سرود بیشتر شبیه مارش عزا بود و شاید سرنوشت واقعاً همینطور از آب دربیاید.
روی کاغذ، فصل رئال آنقدر هم بد به نظر نمیرسد. در لیورپول، اسلوت درجا حاضر بود جای خود را فوراً با آنها عوض کند. آنها در لالیگا دوم هستند، چهار امتیاز پشت سر بارسلونا و هنوز هم در منطقه صعود لیگ قهرمانان قرار دارند. اما حال و هوا در مادرید تیره و تار است و جهت حرکت تیم ممکن است آلونسو را به بیرون از باشگاه هدایت کند.
این دومین شکست اروپایی آنها برابر تیمهای انگلیسی بود. ماه گذشته در آنفیلد باختند و حالا فقط دو برد در هشت بازی اخیرشان کسب کردهاند.
البته هیچکدام از اینها ربطی به سیتی ندارد که نگرانش باشد. آنها در گذشته در دیدارهایی تاریخی در همین مسابقات با خاطرات تلخ از برنابئو و با نگرانی از فرم پرنوسان خودشان در لیگ قهرمانان به اینجا آمدند، ولی مادرید را در حالی ترک کردند که دوباره سرنوشتشان را در دست خود دارند و با مقابله با رئال و شانسهایی که داشتند، شاید هم مستحق آن بودند.
از لحظهای که به تساوی رسیدند، تیم بهتر میدان بودند و در نیمهٔ دوم میتوانستند گلهای بیشتری هم بزنند.
با این حال در شروع بازی مجبور بودند مقاومت کنند. در واقع، ظرف دو دقیقه برای رئال یک پنالتی گرفته شد، وقتی سیتی در میانه زمین توپ را لو داد و ماتئوس نونس به پای وینیسیوس جونیور ضربه زد. خطا کاملاً واضح به نظر میرسید. پنالتی فوراً اعلام شد، اما VAR تشخیص داد خطا خارج از محوطه رخ داده است.
فدریکو والورده ضربه آزاد را زد و توپ بعد از برخورد به پای مدافع سیتی، با اختلاف کم به بیرون رفت.
سیتی نمیتوانست کنترلی روی بازی پیدا کند و به ویژه در کنارهها بهشدت آسیبپذیر بود. در دقیقه هفتم، رودریگو در فضای خالی سمت راست صاحب توپ شد و سانتری دقیق به تیر دوم فرستاد. وینیسیوس جونیور صاحب توپ شد و با اینکه دروازهبان سیتی، جانلوییجی دوناروما، به سرعت به او نزدیک میشد، احتمالاً باید بهتر از این عمل میکرد که توپ را فقط از روی سر دروازهبان بلند کند و به بیرون بفرستد؛ شانس مشابهی که بلینگام به شکل فاجعهباری در نیمه دوم از دست داد!
تهدیدهای دیگری هم از سوی رئال وجود داشت، چون آنها مرتباً دفاع سیتی را تحت فشار گذاشتند تا اینکه در دقیقه ۲۸ به گل رسیدند. برناردو سیلوا در نبردی در سمت راست دفاع سیتی، توپ را به مدافع چپ رئال، آلوارو کارراسِ فوقالعاده باخت و این اجازه را داد تا توپ را به سمت دیگر زمین بفرستد؛ جایی که سیتی از نظر تعداد بازیکن کم آورده بود. جود بلینگام توپ را به رودریگو رساند. با این همه، خطر هنوز آنقدرها جدی به نظر نمیرسید، اما رودریگو توپ را بهاندازهای از پایش جدا کرد که برای شوت فضا داشته باشد و وقتی ضربه زد، توپ با سرعت از کنار دوناروما گذشت و به آن گوشه دروازه چسبید. احتمالاً دروازهبان ایتالیایی باید بهتر عمل میکرد.
سیتی به سختی نفس میکشید و در آستانهٔ دریافت گل دوم بود. اما یک اشتباه ناگهانی در درون دروازه رئال، هشت دقیقه مانده به پایان نیمه اول، راه بازگشت را به سیتی هدیه داد؛ وقتی کورتوا ضربه سر نه چندان محکم یوشکو گواردیول را مستقیماً جلوی پای اورایلی دفع کرد و او هم توپ را به سادگی وارد دروازه کرد.
طولی نکشید که این «راه نجات» به برتری تقریباً غیرقابلباوری تبدیل شد. کرنری از سمت چپ سیتی توسط رئال دفع شد، اما VAR کشیده شدن پیراهن هالند توسط رودیگر را تشخیص داد. مهاجم سیتی پنالتی را به گل تبدیل کرد و تیمش را پیش انداخت.
شادی گل خونسردانهٔ ارلینگ هالند
کورتوا بعد از آن هم در برابر شوتهای هالند و رایان شرکی واکنشهای خوبی نشان داد و در نیمهٔ دوم هم ضربات سیلوا و جرمی دوکو را مهار کرد. با این حال، اشتباه زودهنگام او، کسی که بارها نجاتبخش تیم خود در دیدارهای حساس بوده است، بازی را عوض کرده بود و واقعیت این است که تیمش هرگز نتوانست آرامش و اعتماد به نفس ابتدای بازی را به دست آورد.
بلینگام با از دست دادن موقعیت خود در دقیقه ۵۰ عصبانیتش را سر تابلوهای تبلیغاتی خالی کرد. در دقایق پایانی رئال هم دو سه فرصت دیگر داشت. شانس از دست رفته وینیسیوس که خوب به آن آگاه بود، قابل اشاره است. در یک شب دیگر، شاید رئال نتیجه را مساوی میکرد.
تیم پپ گواردیولا در این فصل لیگ قهرمانان شبیه «دکتر جکیل و آقای هاید» بوده است؛ هیچوقت معلوم نیست قرار است کدام نسخه از سیتی در میدان ظاهر شود.
ارلینگ هالند در آغوش پپ گواردیولا
فصل گذشته آنها مجبور شدند به پلیآف رضایت بدهند و همانجا، توسط همین تیمی که امشب با آن بازی کردند، درس فوتبال گرفتند، اما آنها در مسابقهای که «باید میبردند» در برابر همان حریف سربلند از میدان خارج شدند.
این دو تیم هرگز در سرگرم کردن ما کم نمیگذارند و این دیدار هم همین کار را کرد. اما اگر بخواهیم رو راست باشیم، داستان اصلی در اینجا رئال مادرید و موقعیت آلونسو بود، نه منچسترسیتی.
ماشینهای سبز
در حالی که پپ دوباره در اسپانیا روی تخت نشست، هالند پنالتی گرفت و گل زد
آینده آلونسو و دیدن اینکه رئال بعد از شکست مقابل سلتاویگو و از دست دادن کنترل روحی، چطور واکنش نشان میداد، اهمیت داشت. با این همه، این شب برای آلونسو به یکی از آن شبهای بیخوابی و کابوس تبدیل شد. شاید حتی پیروزی هم او را از تنگنا نجات نمیداد. این مربی جوان و خبره، خوب میدانست پا به چه دنیایی میگذارد. و به زودی معلوم خواهد شد آیا این مبارزه، آخرین روز او در رئال خواهد بود یا خیر؟ هنوز مشخص نیست.
داستانی آشنا است؛ عدم موفقیت در برنابئو لکهٔ ننگ بزرگی برای او و رزومه او به حساب نمیآید؛ همه میدانیم: اینجا رئال مادرید است!